ستیز حکومت با جنبش حق طلبانه مزدبگیران

زینت میرهاشمی

 

در ماه گذشته از یک سو با گسترش اعتصابها و اعتراضهای کارورزان همراه با شورشهای توده ای روبرو بودیم و از سوی دیگر، حکومت با تمام قوا برای خاموش کردن صدای حق طلبانه توده های محروم دست به سرکوب، دستگیری، حبس و آزار  آنها زد.

مشخصه رویارویی جنبش نیروهای کار با حکومت را می توان در شعارهای هدفمند، مشخص و جهت دار معترضان و در مقابل سخن پراکنیهای خامنه ای، روحانی و اصحاب ریز و درشت بیت ولی فقیه به خوبی دید. همه شواهد و رویدادها نشان می دهد در هیچ لحظه ای از عمر ننگین این حکومت، این رویارویی تا به این حد برجسته و البته عمیق نبوده است. اعتصاب، اعتراض و تظاهرات تبدیل به رویدادهای روزانه شده است. بر همین منظر، جدال جناحهای حکومتی و یا بحران در قدرت، بر پایه همین رویارویی، عمیق تر و خشن تر شده است. اما علیرغم شکاف بزرگ در هرم قدرت، همه باندهای حکومت بر سر خاموش کردن اعتراض نیروهای کار وحدت دارند.

 

جنبش اعتراضی و حرفهای پایوران حکومت

صحبتهای روحانی و خامنه ای در رابطه با وضعیت اقتصادی و به ویژه سخن پراکنی کین توزانه خامنه ای در رابطه با اعتصابهای اخیر مانند اعتصاب کامیونداران و یا اعتصاب کارگران بیان ستیز با جنبش کارگری است.

روز آدینه ۲۵ خرداد، خامنه ای هم به سیم آخر زد و بی شرمانه توصیه هایی کرد که فقط خشم و نفرت مردم را برانگیخت. وی که خود را فاتح میدان جنگ بدون سربازهای طرف مقابل می داند و همه را شکست خورده به حساب می آورد، وضعیت اقتصادی موجود را «توطئه دشمن» اعلام کرد.

در حالی که کارگران در حرکتهای اعتراضی سفره های خالی خود را به نمایش می گذارند و بسیاری از مردم در سفره های شان گوشت نمی بینند و توانایی پرداخت برای دارو و خرج مدرسه بچه های شان را ندارند و در حالی که میزان خودکشی ناشی از فقر بسیار زیاد است، خلیفه ارتجاع «پرهیز از اسراف و زیاده روی» و نرفتن به سفرهای خارج را توصیه کرد. خامنه ای که همه کاره حکومتی است که در آن بزرگترین اختلاسها و دزدیها در بالاترین سطوح نظام صورت می گیرد، به سفره های خالی مردم هم چشم دوخته و به آن بند می کند.

خامنه ای قبل از توصیه های بی شرمانه اش، در سخنرانی روز دوشنبه ۱۴ خرداد، در رابطه با اعتصابها و حرکتهای کارگری موضع گیری کرد. موضع گیری خامنه ای در رابطه با حرکتهای اعتراضی کارکران و مزدبگیران بسیار حقیرانه بود. مردم هنوز فراموش نکرده اند که احمدی نژاد، گماشته خاص خامنه ای چه حقیرانه مردمی که قیامهای سال ۸۸ را آفریدند، خس و خاشاک خطاب کرد. بر همین منظر چه سرها که بر دار رفت و چه بدنهایی که در زیر شکنجه مزدوران خامنه ای لَت و پار شدند. خامنه ای که شعارهای قیامهای دی ماه سال ۹۶، شعارهای مردم کازرون و شعارهای کارگران هپکو، کیان تایر و فولاد ملی اهواز و... را بر نتابیده است، مثل همیشه نفوذ دشمن، نفوذ اشرار خبیث در میان کارکران را مطرح کرد. او مردمی را که شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» «موجوداتی حقیر و کمک کنندکان به جنگ روانی دشمن...» و «مایه سرافکندگی» دانست.

اما خامنه ای به روی خود نیاورد که محوری ترین و همه گیرترین شعار در قیامهای مردمی، «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای» بود.

 

روحانی روز چهارشنبه ۲۳ خرداد گفت:«خوشبختانه هیچ کمبودی نداریم» و اوضاع فعلی را «جنگ روانی» توصیف کرد.

دستگیری کارگران فولاد اهواز که برای دفاع از خود، تنها سلاح شان فریادشان علیه بی عدالتی و فقر است، احضار و تهدید ۱۰ کارگر هپکو اراک در ماهی که گذشت، نمایی از وضعیتی است که حسن روحانی، «جنگ روانی» توصیف می کند. پنداری که شوک خروج آمریکا از برجام و پیامدهای آن، حسن روحانی را به کُره دیگری پرتاب کرده و دوباره او را بر روی زمین آورده است.

رئیس دولت برگزیده از جانب ولایت فقیه، حقیقت موجود و شرایط روز را از زاویه سوراخ کوچک کلید مشکل گشایش می بیند. وی در همین سخنرانی در توصیف وضعیت خوب اقتصادی گفت: «امروز مشکل اصلی ما، مشکل اقتصادی، فرهنگی و یا امنیتی نیست، مشکل اصلی امروز ما جنگ روانی است.». حسن روحانی بالا رفتن قیمتها، تلاطم بازار، سقوط ارزش ریال و ... را بدون علت اقتصادی دانست.  رئیس دفتر حسن روحانی علت گرانی را «فضای روانی و احساسی» دانست و گفت؛ حسن روحانی به تخلیه انبارها برای «مهار گرانی» دستور داده است. این دستور هم مانند دستور قبلی برای دلار ۴۲۰۰ تومانی در عمل مورد تمسخر قرار گرفت. اگر حرف مجلس نشین از میاندواب در روز سه شنبه ۲۲ خرداد را به دستور و حرفهای حسن روحانی اضافه کنیم «جنگ روانی» را می توان به گونه ای دیگر معنا کرد که حسن روحانی چون توان گفتنش را ندارد از سفره های خالی و فقیرانه مردم هزینه می کند.

جهانبخش محبی نیا در مجلس رژیم گفت: «نهادهای گردن کلفت، به اسم انجام وظیفه با قاچاق، اقتصاد ایران را به این روز در آورده اند.... دروغ می گوییم که دنبال مبارزه با قاچاقیم. اختلال بازار ارز نشان داد قاچاقچی خود مائیم.».

حرفهای علم الهدی که تا کنون طعم گرسنگی را نچشیده، تحقیر کارگرانی است که به خاطر گرفتن مزدهای عقب افتاده شان اعتصاب می کنند. وی با وقاحت می گوید: « مردم نباید در مقابل پایین افتادن شکم و فشار اقتصادی، مقابل نظام بایستند و اعتصاب کنند.»

نمونه دیگری از به سیم آخر زدن، از جانب مجلس نشینان صورت می گیرد. دعوای ساکنان بهارستان در مورد هزینه های زیاد باندهای مختلف، تاتر مسخره ای برای سرپوش گذاشتن بر دزدیها و اختلاسهایِ کلانِ دانه درشتها است.

حسن کامران گفت: «مجلس ما آن قدر ریخت و پاش دارد که به مستراح هم بند کرده است. سیصد میلیون تومان خرج دستشوییهای مجلس شده است.» و لارگانی، یک مجلس نشین دیگر گفت: «هیچ کدام در مجموعه ریاست جمهوری استخر نساختند، اما روحانی در مجموعه ریاست جمهوری استخر ساخت.» (آفتاب یزد پنجشنبه ۲۴ خرداد)

طرح هزینه گزاف برای مستراحهای مجلس ارتجاع و خرید درختچه های مصنوعی جهت دکور مجلس در حالی به دعوای جناحی تبدیل می شود که دزدان اصلی مورد حمایت خامنه ای با اسراف فراوان به شغل اختلاس و چپاول ادامه می دهند.

 

پاسخ رژیم به کارورزان: سرکوب و زندان

در رویدادی دیگر، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، پاسدار محمد باقری جنبشهای مردمی را تهدید کرد و گفت: «اجازه نمی دهیم مسایل اجتماعی و اقتصادی به مسایل سیاسی و امنیتی تبدیل شود.»

دیکتاتورها که هر حرکت مدنی و صنفی را با سرکوب پاسخ می دهند خود عامل سیاسی شدن آن هستند. اعتراف به سیاسی شدن جنبشهای مردمی یعنی قبول این مساله که مردم برای تغییر شرایط و برداشتن مانع آزادی، یعنی حکومت، حرکت می کنند و این کابوس سرنگونی است که گرداگرد ولایت در چرخش است.  شعارهای هدفمند نیروهای کار مانند «سوریه را رها کن فکری به حال ما کن» و «دزدان آزادند، کارگران زندانند» و... بر این اعتراف صحه می گذارند.

حتا نوع اتهام و شاکیان پرونده کارگران، وضعیت فعلی این ستیز را نمایان می سازد. به عنوان مثال دلیل احضار ۱۰ تن از کارگران هپکو، اخلال در نظم جامعه و شرکت در تجمعهای غیر قانونی اعلام شده است. نمونه دیگر در مورد کارگران دستگیر شده فولاد ملی اهواز است.

حدود ۵۰ نفر از کارگران فولاد ملی اهواز دستگیر می شوند تعدادی از آنها در پی اعتراض همکاران شان با قرار وثیقه از زندان آزاد می شوند اما ۱۰ نفر از آنها آزاد نمی شوند. شاکیان کارگران زندانی، سه مجلس نشین هستند که کارگران را متهم به شکستن شیشه های دفاتر خود کرده اند. ادعای سه نفر از ساکنان بهارستان در حالی است که همه سران حکومت دزد و فاسد بوده و تمام هستی کشور را به یغما برده اند.

کارگران فولاد اهواز هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند و به آنها آسیبهای جدی وارد شده است. همچنین چند تن از کارگران زندانی هپکو اراک مجروح شدند، اما هیچکدام از مقامات و مجلس نشینان به این موضوع اعتراض نکردند. هیچ خسارتی به خانواده کارگرانی که نان آورشان زندانی شده و یا از فقر مجبور به خودکشی شده، پرداخت نشده است. هیچ خسارتی بابت آسیبهایی که خانواده های کارگران به دلیل عدم پرداخت حقوق نان آورشان بدان گرفتار شده اند، پرداخت نشده است.

فقر و تنگدستی کارگران و مزدبگیران آنقدر عیان است که فرامرز توفیقی، عضو شورای عالی کار، نماینده دولت ساخته کارگران، اقرار می کند که «۸۰ درصد کارگران زیر خط مرگ زندگی می کنند.» وی که از جمله کسانی است که به مزد تعیین شده در شورای عالی کار رای می دهد و بعد ژست دفاع از کارگران را هم می گیرد. وی گفت: «افزایش دستمزد سال ۹۷ مانند یخی در گرما بود. یعنی در سبد معیشت کارگران موثر واقع نشد.» (روزنامه رسالت ۲۶ خرداد ۹۷)

به حرفهای خامنه ای اگر صحبتهای رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ولی فقیه  را هم اضافه کنیم می بینیم که این نافرجامی برجام نیست که برپا دارندگان ولایت ارتجاع را به هراس درآورده بلکه این جنبشهای مردمی، از اعتصابهای کارکران، مزدبگیران، معلمان، و قیامهای مردمی است که لرزه بر اندام آنها انداخته است. بنابراین خامنه ای در حالی موضع شدید علیه مردم برای وارد آوردن فشار بیشتر می گیرد که زیر پایش حسابی سُست است و ولایتش می لرزد.  

 

کودکان کار در میان داده های آماری

در ماه گذشته رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران آماری در رابطه با گسترش بیماری ایدز در میان کودکان کار ارائه کرد. اگر چه این آمار مثل همه آمارهای نهادهای حکومتی عمق فاجعه در درون جامعه نسبت به فقر و یا کودکان کار را بازتاب نمی دهد، اما همین مقدار هم بسیار دردناک و فاجعه بار است.

بر اساس داده های آماری این کارگزار رژیم که در پی تحقیق روی هزار کودک کار و خیابان در شهر تهران صورت گرفته است، «۴.۵  درصد» آنها مبتلا به بیماری ایدز هستند. بر اساس این تحقیق: «یک سوم کودکان مبتلا ۱۰ تا ۱۴ سال و دو سوم ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند... بیش از ۳۲ درصد از کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار می گیرند.... حدود ۵ درصد از پسران دارای سابقه مصرف مواد مخدر بوده اند... ۱۷ درصد از کودکان کار و خیابان در تهران اصلا مدرسه نرفته اند.»

 

خیزش رانندگان کامیون و ماشینهای سنگین

از روز سه شنبه اول خرداد ۱۳۹۷، اعتصاب سراسری کامیونداران در بسیاری از شهرها با شعار «حق دادنی نیست؛ بلکه گرفتنی است» شروع شد. این خیزش سراسری در اعتراض به پایین بودن کرایه، بالا بودن هزینه های لجستیکی و لوازم یدکی، کاهش حق بیمه رانندگان، افزایش عوارض و قسطهای خودروهای خریداری شده، براساس فراخوان قبلی صورت گرفت. اعتصابهای کامیونداران و رانندگان خودروهای سنگین شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها را در برگرفت و بر اساس ارزیابی از گزارشات منتشر شده، رانندگان در حدود ۲۵۰ شهر و  روستا در تمام استانهای ایران در این اعتصاب و تجمع شرکت کردند. این اعتصاب که بزرگ ترین و گسترده ترین اعتصاب در تاریخ جمهوری اسلامی است، با همآهنگی رانندگان از طریق شبکه های اجتماعی ابتدا در حدود ۵۰ شهر شروع شد و دامنه ای به سرعت گسترش پیدا کرد.

بر اساس ارزیابی از خبرهای منتشر شده، در مجموع و با احتساب تکرار اعتصاب و تجمع در برخی از شهرها، این اعتصاب شامل حدود ۹۵۰ حرکت اعتراضی در سراسر کشور شد.

 

اعتصاب کامیوندار‌ان و ماشینهای سنگین باعث شده که نفت کشهای باری هم حرکت نکنند و بنزین وارد شهرها نشود. نبض حیات اقتصاد کشور با حرکت چرخهای کامیون و ماشینهای باربری می تپد. طبق آمار وزات راه و شهرسازی حدود ۳۶۰ هزار دستگاه کامیون با بیش از ۵۰۰ هزار راننده در ایران وجود دارد. فقط در استان خراسان شمالی بیش از هفت هزار نفر و شمار ناوگان باری در حمل و نقل عمومی این استان نیز بیش از پنج هزار دستگاه است

واکنش رسانه های حکومتی نشان دهنده غافلگیر شدن پایوران رژیم از این حرکت گسترده اعتراضی است.

 

براساس گزارش روز سه شنبه اول خرداد ایسنا: «تعداد زیادی از کامیون‌داران گنابادی در اقدامی بی سابقه با توقف کامیو‌نهای خود در ابتدای جاده نوقاب به بیدخت اعتصاب کردند. شهرستان گناباد دارای بیشترین ناوگان حمل ‌و نقل برون شهری در استان خراسان رضوی بوده و نقش بسزایی نیز در حمل ‌و نقل کالا در کشور دارد، به طوری که بیش از ۲۵۰۰ نفر به عنوان راننده در این بخش فعال هستند.»

روز چهارشنبه ۲خرداد، جمعی از رانندگان کامیون در بیش از ۱۰۰ شهر با توقف وسایل نقلیه شان به اعتراض خود ادامه دادند. در این روز شهرهای جدیدی به شبکه سراسری اعتصاب و تجمع پیوستند. در شیراز برای دومین بار رانندگان تانکرهای سوخت رسان دست از کار کشیدده و مقابل پالایشگاه شیراز تجمع کردند.

روز پنجشنبه ۳ خرداد، اعتصاب سراسری رانندگان كامیون و خودروهای سنگین در حدود ۱۷۰ شهر برای سومین روز ادامه یافت. در این روز دبیرخانه شورای ملی مقاومت اعلام کرد: «سپاه پاسداران و نیروی انتظامی با ترفندهای مختلف از جمله تحت فشار گذاشتن رانندگان تانکرهای سوخت برای شروع به كار و راه انداختن تانکرهای وابسته به سپاه که با اسکورت در جاده ها حرکت می کردند، در صدد بر آمدند تا این اعتصاب را در هم شکنند. اما اعتصابگران شریف با اتحاد عمل و یکپارچگی این توطئه ها را در‌هم ‌شکستند و با كنترل راههای اصلی اجازه ندادند، رانندگان وابسته به رژیم اعتصاب شكنی كنند

روز آدینه ۴ خرداد، رانندگان کامیون با پارک کردن وسیله نقلیه خود و تجمع در ورودی برخی از شهرها موجب بسته شدن جاده ها شدند که ترافیک سنگینی را به همراه داشت. اعتصاب رانندگان خودروهای سنگین و کامیونداران در این روز به ۱۷۷ شهر در ۲۹ استان گسترش یافت.

روز شنبه ۵ خرداد، برای پنجمین روز متوالی اعتصاب سراسری رانندگان كامیون و خودروهای سنگین به تمامی ۳۱ استان كشور و حدود ۲۲۰ شهر گسترش یافت. همزمان فشار بر رانندگان از جانب نهادهای امنیتی رژیم ابعاد جدیدی پیدا کرد.

روز یکشنبه ۶ خرداد، رانندگان خودروهای سنگین و کامیونداران برای ششمین روز به اعتصاب خود ادامه دادند. در این روز رانندگان تاکسی در تهران در همبستگی با اعتصاب کامیونداران و در اعتراض به نرخ کرایه و گرانی لوازم یدکی دست به اعتصاب زدند.

به گزارش رادیو زمانه روز دوشنبه ۷ خرداد برای هفتمین روز متوالی اعتصاب سراسری

رانندگان کامیون ادامه پیدا کرد. در این روز خبرگزاریهای حکومتی با انتشار سخنان مقامهای دولتی و بیانیه «انجمن صنفی کامیون‌داران»، «پایان رسمی» اعتصاب را اعلام کردند، اما انتشار تصاویر رانندگان اعتصابی شهرهای مختلف در فضای مجازی ادامه دارد.

در همین روز رادیو بی بی سی از ادامه اعتصاب خبر داد و اعلام کرد: «با وجود این که رسانه های ایران در روزهای گذشته از پایان اعتصاب و اعتراض کامیون داران و رانندگان کامیون در شهرهای مختلف ایران خبر داده اند، این اعتصاب ادامه یافته و وارد هفتمین روز خود شده است

روز سه شنبه ۸ خرداد، برای هشتمین روز متوالی اعتصاب سراسری رانندگان خودروهای سنگین و کامیونداران ادامه یافت.

روز چهارشنبه ۹خرداد، اعتصاب گسترده و سراسری کامیونداران و رانندگان خودروهای سنگین برای نهمین روز متوالی ادامه یافت.

روز پنجشنبه ۱۰ خرداد، اعتصاب کامیونداران برای دهمین روز متوالی ادامه داشت. شهرام اجتهادی، مشاور وزیر راه و شهرسازی از موافقت وزیر در رابطه با وضعیت کرایه های حمل کالا بر اساس تن ـ کیلومتر خبر داد.

روز آدینه ۱۱ خرداد، اعتصاب رانندگان یازدهمین روز خود را پشت سر گذاشت.

در این روز علم الهدی، نماینده خامنه ای در استان خراسان رضوی گفت: «الان که دیگه دشمن آمده اقتصاد این مملکت رو هدف قرار داده می خواهند ما رو مستاصل کند. شما دست به اعتصاب می زنید، ببینید عزیزان، این اعتصاب مثل رفتن از اینور میز به آنور میزه.» سخنان این آخوند تبهکار نشاندهنده ترس رژیم از حرکت متحد رانندگان ماشینهای سنگین و کامیونداران است.

روز یکشنبه ۱۳ خرداد، رادیو آلمان گزارش داد که: «اعتصاب کامیون داران ایران، وارد فاز مذاکره و تصمیم گیری شده است. اعتصاب اول خرداد شروع شد و به ۲۰۰ شهر سرایت کرد و محور آن اعتراض به پایین بودن و ثابت ماندن کرایه حمل بار در سالهای گذشته در کنار افزایش هزینه سوخت، استهلاک، لوازم یدکی، حق کمیسیون شرکتهای حمل و نقل بود. محروم بودن از خدمات بازنشستگی و بالا رفتن هزینه بیمه نیز مزید بر علت شدند.»

 

از روز شنبه ۱۲ خرداد، اعتصاب رانندگان کامیون و ماشینهای سنگین کاهش پیدا کرد و فقط در برخی از شهرها آنان دست به اعتصاب و تجمع زدند. برای مثال:

رانندگان کامیون و ماشینهای سنگین در نیکشهر در استان سیستان و بلوچستان، ‌روز پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ در اعتراض به قطع سوخت، به اعتصاب و تجمع اعتراضی دست زدند. در همین روز رانندگان ترانزیت مرز تمرچین، واقع در پیرانشهر در اعتراض به مشروط کردن کسب اجازه ورود به پرداخت ۵۰ دلار از طرف هر کامیون اقدام به تجمع کردند. در همین روز رانندگان تانکرهای حمل سیمان در کرج به اعتصابی که از قبل شروع کرده بودند ادامه دادند.

روز شنبه ۱۹ خرداد، شماری از کامیونداران تهران دست به اعتصاب زدند.

بدین ترتیب با عقب نشینی نسبی رژیم و تحقق برخی از خواسته های کامیونداران، آنان با اتحاد خود به پیروزی نسبی دست یافتند.

 

اتحاد، مبارزه و پیروزی فولادگران اهواز

بامداد روز سه شنبه ۸ خرداد، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز طبق فراخوانی که روز قبل منتشر کرده بودند دست به تجمع اعتراضی در مقابل استانداری خوزستان زدند. به گزارش ایرنا، علیرغم موفقیت اعتصاب قدرتمند کارگران این مجتمع بزرگ صنعتی در اسفند سال ۱۳۹۶ که منجر به دستیابی آنان به خواستهای شان شد با این حال کارفرما هیچ اقدامی در راستای بهبود تولید و شرایط موجود در کارخانه در سال جدید به عمل نیاورد.

بنا بر این گزارش، در پی تجمع امروز کارگران فولاد اهواز، آنان با سر دادن شعارهائی اقدام به بستن مسیر منتهی به میدان فلسطین در اهواز کردند.

روز شنبه ۱۲ خرداد، کارگران این واحد تولیدی مقابل استانداری خوزستان تجمع اعتراضی برگزار کردند.

به گزارش ایلنا، روز یکشنبه ۱۳ خرداد، صدها نفر از کارگران شاغل در کارخانه ‌های «گروه ملی صنعتی فولاد ایران» در محدوده میدان ساعت اهواز راهیمایی کرده و در نهایت مقابل ساختمان استانداری خوزستان تجمع کردند.

روز شنبه ۱۹ خرداد، کارگران فولاد اهواز مقابل استانداری خوزستان دست به تجمع زدند. کارگران در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد و مطالبات خود چندین بار به استانداری خوزستان مراجعه کرده بودند که تاکنون نتیجه ‌ای نداشته است.

به گزارش ایلنا، روز یکشنبه ۲۰ خرداد، کارگران معترض در سیزدهمین روز اعتصاب خود مقابل استانداری و اداره کار خوزستان تجمع کردند. کارگران خشمگین فولاد اهواز در ادامه تجمع‌های اعتراضی خود به عدم تعیین تکلیف مالکیت و تولید و عدم پرداخت مطالبات ‌شان پل لشکر اهواز روبروی سینما هلال را بستند.

کارگران در تجمع خود به طور مرتب شعارهایی همچون: کارگر میمیرد، ذلت نمیپذیرد/ مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر/ می ایستیم ،می میریم، حقمون می گیریم/ ما کارگریم نون می خوایم، دوا و درمون می خوایم سر می دادند.

به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز تاکید کرده اند اجازه نخواهند داد سرنوشت این مجتمع بزرگ تولیدی به سرنوشت کارخانه هایی همچون هپکو و سایر مراکز تولیدی که عملا به تعطیلی کشانده شده اند دچار شود و در این راه اعتراضات خود را با شدت و دامنه بیشتری ادامه خواهند داد.

روز دوشنبه ۲۱ خرداد، کارگران گروه ملی فولاد اهواز برای چهاردهمین روز متوالی دست به تجمع و راهپیمایی زدند. به گزارش ایران خبر، این کارگران در خیابان کیانپارس راهپیمایی کرده و سپس تجمع مقابل استانداری  شهر تجمع کردند. کارگران زحمتکش شعار می‌دادند:  همشهری به هوش باش اهواز صاحب نداره/ استاندار بی‌ عرضه نمی ‌خواهیم نمی ‌خواهیم.

مأموران سرکوبگر نیروی انتظامی شامگاه دوشنبه ۲۱ خرداد به تجمع اعتراضی کارگران حق طلب این واحد صنعتی حمله کرده و تعدادی از کارگران را بازداشت شدند.

روز سه شنبه ۲۲ خرداد، کارگران خشمگین و به جان آمده گروه ملی صنعتی فولاد اهواز دسته دسته و در صفی متحد و به هم فشرده عازم محل استانداری خوزستان شدند و علیرغم حضور بسیار سنگین نیروهای سرکوب، موفق به تجمع در مقابل این استانداری شده و با سر دادن شعارهایی خواهان آزادی فوری ۶۰ تن از همکاران بازداشتی خود شدند. كارگران كه در شرایط معیشتی بسیار سختی به سر می برند، شعار می دادند: کارگر می‌ میرد ذلت نمی ‌پذیرد، سوریه را رها کن فکری به حال ما کن، دشمن مان همین جاست دروغ میگن آمریکاست.

روز چهار شنبه ۲۳ خرداد، کارگران معترض در شانزدهمین روز اعتصاب، همچون روزهای گذشته دست به تجمع اعتراضی در مقابل استانداری خوزستان زدند.

به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، تجمع کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز پس از صادر شدن احکام  آزادی همکاران شان در ساعت ۱۴ ظهر پایان گرفت.

به گزارش کانال تلگرام کانون دفاع از حقوق کارگر، مبارزات پیگیرانه کارگران گروه فولاد اهواز، مسئولان را وادار به پذیرش برخی از خواسته های آنان کرد.

مسئولان این شر کت برخی از خواسته های کارگران را به شرح زیر پذیرفتند:

۱- تعیین صد در صد مالکیت شرکت و اعلام بانک ملی به عنوان مالک شرکت گروه ملی صنعتی فولاد اهواز

۲- تعیین یک هیات مدیره متخصص فولادی

۳- اختصاص ۵۰۰ میلیارد ریال بودجه جهت تزریق مواد اولیه به خطوط تولید و دمیده شدن جریان دوباره حیات در این شرکت عظیم

۴- پرداخت دو پایه حقوق و طلبکار ماندن فقط یک ماه حقوق کارگران از شرکت که قول پیگیری و پرداخت آن یک ماه نیز صادر شده است.

بامداد روز پنجشنبه ۲۴ خرداد، کارگران این مجتمع صنعتی پس از آزادی تعدادی از همکاران خود، با تجمع مقابل دادگستری اهواز خواهان آزادی مابقی همکاران بازداشتی خود شدند.

بامداد روز یکشنبه ۲۷ خرداد، کارگران گروه ملی فولاد همراه با خانواده های کارگران بازداشتی جهت پیگیری آزادی همکاران دربندشان مقابل بیدادگستری و بیدادگاه انقلاب شهر اهواز تجمع کردند. در این روز احکام آزادی چهار کارگر زندانی صادر شد.

روز پنجشنبه ۳۱ خرداد طی تجمعهای اعتراضی خانواده ها و کارگران گروه ملی فولاد اهواز نامه آزادی کارگران بازداشتی گروه ملی با قرار وثیقه ۵۰ میلیونی صادر شد.

بدین ترتیب اتحاد و مبارزه کارگران فولاد اهواز با پیروزی نسبی همراه شد.

گروه ملی صنعتی فولاد در سه سال اخیر، بدترین روزهای خود از زمان واگذاری این شرکت به بخش خصوصی را گذرانده و باعث کاهش خطوط تولید، تعدیل نیرو و نیز پرداخت نامنظم حقوق و بیمه کارکنان شرکت شده است.

 

  

منبع: نبرد خلق شماره ۴۰۰، آدینه اول تیر ۱۳۹۷ - ۲۲ ژوین ۲۰۱۸

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول