نامه مریم اکبری منفرد به گلرخ ایرایی

در حمایت از خواهرم گلرخ سه روز اعتصاب غذا می کنم

 

به راستی که چه درمانده ‌اند آنهایی که چشم تنگ شان را به پنجره ‌های روشن و آفتاب ‌گیر کلبه ‌های کوچک دیگران دوخته ‌اند و سر سفره‌ های خوشبختی دیگران همچون صیادی گرسنه و شکم ‌پرورانه نشسته ‌اند.

گلرخ عزیزم، ایامی را به یاد دارم که آرش در اعتصاب غذا بود و تو محکم و استوار بدون درخواست ملاقات یا تماس تلفنی صبورانه با دلی پرتلاطم در انتظار روزهای پیش رو لحظه شماری می‌ کردی.

آری عزیزم؛ مستبدان و ستمگران تاریخ پرنده سعادت دیگران را نمی ‌توانند به دام بیاندازند و در قفس محبوس کنند و مملو از عقده ‌های حقارت با مشقتی استخوان‌ شکن می ‌کوشند از ما موجودی افسرده و بیمار و ذلیل بسازند.

آنها چیزی نمی ‌خواهند جز اینکه ظل کینه و نفرت بر دیوار کوتاه کلبه ‌ی روشن ما بیفتد و همه چیز را کدر کند.

خواهرم، گلرخ عزیزم، آری ما با درد زاده شدیم و درد و رنج بخشی جدایی ‌ناپذیر از زندگی ماست.

دستانت را به من بده تا قلبهایمان را به هم پیوند زنیم و از این فصل گذر کنیم و با آرامشی به اعماق اقیانوسها و به وسعت آسمانها، سیاهیها را از تن کلمات پاک کنیم.

شاید سخت، شاید دردمندانه، شاید رنج ‌آور ولی بدون شک به درستی زندگی خواهیم کرد؛ ما بر این درد پیروز خواهیم شد.

آزادی امروز یک روز به ما نزدیک ‌تر شده است.

شنیده ‌ام با توجه به اینکه بیش از ۶۰ روز از اعتصاب غذای گلرخ در زندان جهنمی قرچک گذشته، او نه توان راه رفتن دارد و نه توان حرف زدن و بیش از ۲۰ کیلو وزن کم کرده است.

در حمایت از او و درخواست او برای برگشت به اوین از تاریخ ۱۵ فرودین ماه ۱۳۹۷، به مدت سه روز اعتصاب غذا می‌کنم و از تمامی وجدانهای بیدار و مجامع بین‌المللی و حقوق بشری درخواست دارم برای نجات جان گلرخ اقدام فوری کنند.

 

مریم اکبری منفرد، زندان اوین، بهار ۹۷

منبع:هرانا

منبع: نبردخلق شماره ۳۹۷، شنبه   اول اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱ آوریل ۲۰۱۸

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول