شجاعت مسری است

 

ادوارد اسنودن و دنیل السبرگ در باره آزادی مطبوعات، سینما و دونالد ترامپ

 

فرایتاگ

برگردان: بابک

در سال ۱۹۷۰ دولت آمریکا به ریاست ریچارد نیکسون، افشاگر، "دنیل السبرگ" (Daniel Ellsberg) (۱) را "خطرناکترین مرد آمریکا" نامید. نزدیک به چهل سال بعد، دونالد ترامپ، "ادوارد اسنودن" را "خائن مخوف" خواند و خواهان اعدام او شد.

روزنامه "گاردین" مشهورترین افشاگران قرنهای ۲۰ و ۲۱ را گردهم آورد تا با آنها در باره اخلاق افشاگری، آزادی رسانه ها و فیلم جدید "استیون اسپیلبرگ"، "پست" (The Post)، گفتگو کند. این فیلم داستان انتشار اسناد پنتاگون را روایت می کند که فاش ساخت روسای جمهوری آمریکا از "ترومن" تا نیکسون در باره هدفهای جنگ ویتنام به مردم آمریکا دروغ گفته اند. فیلم یاد شده همچنین به موضوعی می پردازد که اینک در آمریکای ترامپ از هر هنگام دیگر به روز تر به نظر می رسد: مبارزه رسانه ها و پیشاپیش آنها "واشینگتن پست" و "نیویورک تایمز" برای آزادی مطبوعات.

گفتگو با دنیل السبرگ و ادوارد اسنودن در مسکو را خبرنگار گاردین، "ایون مک سکیل" (Ewen MacAskill) از لندن توسط اینترنت انجام داده. السبرگ یکی از اولین کسانی بود که در سال ۲۰۱۳ با اسنودن اعلام همبستگی کرد که دوستی این دو را در پی داشت. السبرگ در سال ۲۱۰۵ به دیدار اسنودن در تبعید رفت.

 

آقای السبرگ، آقای اسنودن، افشاگری در فاصله چهل ساله بین دو اقدام شما چه تغییری کرده؟ یکی از جالب توجه ترین صحنه های فیلم "پست" کپی برداری مشقت بار اسناد است.

السبرگ: در آن زمان به واقع کپی و انتشار صدها هزار سند غیرممکن بود. من از تکنولوژی جدید زیراکس برای نسخه برداری از اسناد فوق محرمانه استفاده کردم. پیش از آن این کار ممکن نبود. امروز نشر حقیقت به گونه ای ساده تر است. این کار برای من به معنای ماهها فعالیت و شب به شب نسخه برداری بود. در عوض بی تردید اکنون خطر دستگیری برای بیشتر افراد بزرگ تر است. اگر کسی مثل ادوارد اسنودن و "چلسی منینگ" (Chelsea Manning) متخصص نباشد، پیگیری اینکه چه کسی مسوول درز اسناد می باشد، ساده تر شده است.

 

ادوارد اسنودن: تغییر بنیادی این است که امروزه منبعی که متوجه امر نادرستی می شود، می تواند امکان دسترسی وسیع تری به اطلاعات داشته باشد. همه آنچه که "دن" در اختیار داشت، یک گاو صندوق بود. من به یک شبکه کامل دسترسی داشتم. امروز کاملا ممکن است که دسترسی یک کارمند به اطلاعات بیشتر از رییس شعبه، بخش اداری یا شرکت یا حتی رییس جمهور باشد.

 

شما می توانستید به تنهایی عمل کنید، در حالیکه دنیل به کمک نیاز داشت.

السبرگ: ما یک گروه پشتیبان داشتیم که بیشتر آنها دانشجویان "هاروارد" (Harvard) بودند و از جمله اسناد را حمل و نقل می کردند. آنها به نام "باند تپه لاوندا" مشهور هستند که از نام یک فیلم کمدی برگرفته شده که در آن سارقان تازه کار نقشه یک سرقت بزرگ را می کشیدند. در سال ۲۰۰۳ که کتابم "محرمانه: خاطرات ویتنام و اسناد پنتاگون" (۲) منتشر شد، خیلی مایل بودم داستان آنها را تعریف کنم، اما آنها هنوز هم تمایلی به آشکار شدن نام خود نداشتند. آنها هراس داشتند که دادستان جرج بوش، "جان اشکرافت" (John Ashcroft)، می تواند آنان را به زندان بیاندازد. اغلب هنگام امضای کتابم افراد جملاتی را برای امضا می نویسند. یکبار روی یک کارت کوچک دیدم نوشته "برای باند تپه لاوندا" و در برابرم مردی ایستاده بود که چهل سال تمام او را ندیده بودم.

 

نظرتان در باره آنگونه که در فیلم "پست" نمایش داده می شوید، چیست؟

السبرگ: نقش من را یک هنرپیشه بسیار خوش چهره به نام "متیو ریس" (Matthew Rhys) بازی می کند. از این بابت من و همسرم بسیار راضی هستیم! این فیلم به موقع ساخته شد، زیرا ما امروز با رییس جمهوری سروکار داریم که برایش عادی ست بیشرمانه دروغ بگوید؛ رییس جمهوری که به رسانه ها به دیده تحقیر می نگرد. نیکسون رسانه را دشمن نامید، آدمهای ترامپ رسانه ها را اپوزیسیون می خوانند که البته همان منظور را دارند. هنگام افتتاحیه فیلم با خود اندیشیدم: مساله اینجا، آزادی مطبوعات است.

 

در فیلم بیوگرافیک "اسنودن" ساخته "اولیور استون" (Oliver Stones) که در سال ۲۰۱۶ اکران شد، "جوزف گوردن- لویت" (Joseph Gordon-Levitt) نقش اصلی را بازی می کند. آقای اسنودن آیا این فیلم تاثیری را که انتظار داشتید، به جا گذاشت؟

اسنودن: به نظرم جوزف گوردن لویت فوق العاده بود. عجیب این است که فیلم همه زندگی مرا شبیه نقطه ای به تصویر کشیده که به صحنه عمومی پا گذاشتم: همیشه با عینک، کمی شبیه آدمهای کتابی. در حالی که من بیشتر عمرم عینک نزده ام، امروز هم نمی زنم. اما چنین جزییاتی مهم نیستند. این فیلم با شتاب بسیار ساخته شد، زیرا رویدادها در سراسر جهان از یکدیگر سبقت می گرفتند. اما سازندگان فیلم موضوع را درست گرفتند: اینکه پایش همگانی امروز چگونه عمل می کند و چرا مهم است. حتی تا الان هم با واکنش کسانی روبرو می شوم که این فیلم برایشان یک تجربه بیدارباش بوده. آنها فیلم مستند "لورا پویترس" (Laura Poitras) به نام "شهروند شماره چهار" (CitizenFour) که در سال ۲۰۱۴ ساخته شده را ندیده اند. آنها قبلا متوجه نبودند که مشکل چیست. اطلاع رسانی رسانه ای به آنها دست نیافت، سینما اما این کار را کرد.

 

نکته تعیین کننده برای اینکه افشاگر بشوید چه بود؟

السبرگ: من می دانستم که به خطر محکوم شدن به حبس ابد دست می زنم. اگر جوانان آمریکایی که به زندان می رفتند تا پیامی روشن علیه جنگ ویتنام بفرستند را به عنوان الگو نداشتم، هرگز این گام را به زمین نمی گذاشتم؛ جوانانی که از خدمت سربازی حتی به قیمت آزادی شان تن می زدند. بدون آنها اسناد پنتاگون هم وجود نمی داشت. شجاعت مسری است. از طرف دیگر "اد" (اسنودن) هم شرح داد که فیلم مستند "خطرناکترین فرد آمریکا: دنیل السبرگ و اسناد پنتاگون" (۲) بر او تاثیر گذار بود.

 

اسنودن: درست است. برای من تعمق در اینکه پا به صحنه عمومی بگذارم یا نه، یک پروسه دردناک بود. برایم روشن بود که این تصمیم زندگی مرا به گونه بنیادی تغییر خواهد داد. الگوی "دن" (السبرگ) و شنیدن دلایل به سود و علیه این کار از کسی که خودش آن را تجربه کرده، به من کمک کرد که این گام را خودم هم بردارم. به نظرم نیکسون بود که دن او را حق به جانب مدار توصیف کرد. اما افشاگری هم تا اندازه ای حق به جانب مداری را به عنوان پیش شرط در خود دارد. جامعه و همه نهادهای درونی تو فریاد می زنند: "دست به این کار نزن!"، به ما اینگونه تلقین شده. اما به تدریج یک ندای درونی علیه آن صدایش را بلند می کند که می گوید که تو نه فقط حق، بلکه مسوولیت داری گامی را برداری که زندگی کنونی ات را ویران و به خاکستر بدل می کند. انگیزه اصلی، امید به پایان دادن به یک بی عدالتی است.

 

آیا خطر دونالد ترامپ از ریچارد نیکسون بیشتر است؟

اسنودن: من یقین دارم که او نخستین رییس جمهوری خواهد بود که روزنامه نگاران را به دادگاه می کشاند. انقلاب آمریکا برای این بود که مانع چنین چیزهایی شویم. هنوز اولین اصل قانون اساسی مبنی بر حمایت از آزادی مطبوعات زیر سووال برده نشده، اما این رییس جمهور به احتمال این کار را خواهد کرد. جو کشور تغییر کرده. از دوران اوباما این را می شد دید. او سه برابر بیشتر از همه رییس جمهوریهای پیش از خود افراد را به خاطر درز خبر تحت پیگرد قرار داد. من فکر می کنم ترامپ جلوتر خواهد رفت و به طور مستقیم از روزنامه نگاران شکایت خواهد کرد.

 

آیا بنیانگذار "یکی لیکس"، "جولیان آسانژ" که در سفارت اکوادر در لندن بسر می برد و گمان می کند به آمریکا مسترد خواهد شد، در معرض چنین خطری است؟

السبرگ: بهترین دفاع جولیان این است که - بنا به دانسته های ما - هرگز چیزی که حقیقت نداشته باشد را منتشر نکرده است. انتقادهای زیادی در باره دیدگاههای سیاسی، نظرات شخصی او یا نوع هدفهایی که برای خود تعیین کرده وجود دارد که برخی نیز به جا هستند. اما در انتها حقیقت فاکت خودش را دارد.

 

اسنودن: آسانژ در خطر است. برخی می گویند او نباید از استرداد هراس داشته باشد، حتی اگر چنین چیزی هم در کار باشد، حداکثر برای مدت کوتاهی به زندان می افتد. این یک حرف بی معنی است. من فکر می کنم انگلیس او را بی درنگ به آمریکا تحویل می دهد. تحت زمامداری ترامپ او می تواند اولین روزنامه نگاری باشد که به محاکمه کشیده می شود.

 

آیا افشاگران می توانند از حمله آمریکا به کره شمالی جلوگیری کنند؟

السبرگ: بی تردید هزاران کارمند در پنتاگون و کاخ سفید وجود دارند که می دانند حمله به کره شمالی چه نتایج فاجعه باری دارد. آنها به تحقیقاتی دسترسی دارند که نشان می دهد یک حمله گویا محدود، و آنچه که پس از آن روی خواهد داد، می تواند جان صدها هزار یا میلیونها نفر را بگیرد.

 

اسنودن: فرض کنیم کارمندان پنتاگون متوجه یک نقشه حمله می شوند، از پیامدهایش آگاه هستند و می بینند که امکان متوقف کردن آن را دارند. دن، تو به افشاگران آتی چه توصیه ای می کنی؟

 

السبرگ: البته آنها اکنون می توانند به راحتی اطلاعات را در اینترنت منتشر کنند، اما من چنین توصیه ای نمی کنم. اد، تو به گاردین مراجعه کردی، به اعتقاد من این کار درستی بود. اگر نیویورک تایمز این اطلاعات را منتشر نکند، گاردین نیز به همین صورت، آنگاه امکان استفاده از اینترنت هنوز هست.

 

آیا افشاگری ارزش بهایی که برایش پرداختید را داشت؟

السبرگ: اد زمانی گفت: "چیزهایی وجود دارد که جان سپردن برایشان ارزشمند است. منینگ آماده رفتن به زندان یا محکوم شدن به مرگ بود." زمانی که من این جمله را خواندم، با خود اندیشیدم: این دقیقا احساس من بود. این کار درستی است. ارزشش را دارد. آیا آزادی یا جان یک انسان ارزش جلوگیری از جنگ علیه کره شمالی را دارد؟ من بدون مکث می گویم: آری، البته. آیا ارزشش را داشت که اد اسنودن زندگیش را در تبعید بگذارند؟ هفت سال و نیم زندان برای منینگ؟ فکر می کنم آری ارزشش را داشت و گمان می کنم شما هم همینطور به آن می نگرید.

 

پانوشتها:

۱) دنیل السبرگ، ۸۶ ساله، در سال ۱۹۷۱ اسناد مشهور به "اسناد پنتاگون" را که دروغ دولتهای آمریکا در باره جنگ ویتنام را برملا می کرد، در اختیار مطبوعات گذاشت. السبرگ متهم به جاسوسی شد، اما در سال ۱۹۷۳ از این اتهام تبرئه گردید. او یکی از بنیانگذاران سازمان غیردولتی "آزادی مطبوعات" است.

۲) The Most Dangerous Man in America: Daniel Ellsberg and the Pentagon Papers - 2009

منبع: نبرد خلق شماره ۳۹۵، سه شنبه اول اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰ فوریه ۲۰۱۸

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول