بسیاری فراموش کرده اند مارکسیسم چیست

 

جامعه شناس "دوید هرش" (David Hirsh) در این گفتگو توضیح می دهد که چگونه موضع یهودی ستیزی در چپ بریتانیا و به ویژه در "حزب کارگر" به رهبری "جرمی کوربین" (Jeremy Corbyn) عادی شده است و چه ارتباطی با انتخاب دونالد ترامپ و "برکسیت" دارد.

 جانگل ورلد

برگردان: بابک

 

دیوید هرش جامعه شناس و سر ادیتور کالج "گلداسمیت" (Gold¬smith) دانشگاه لندن است. او همچنین از بنیانگذاران کمپین "مداخله" برای مبارزه با فراخوانهای یهودی ستیز بایکوت در دانشگاههای بریتانیا است. به تازگی کتاب هیرش به نام "چپ یهودی ستیز معاصر" (Contemporary Left Antisemitism) منتشر شده است.

 

کتاب شما به نام "چپ یهودی ستیز معاصر" در تابستان امسال انتشار یافت. چرا کتابی در باره ضد یهودی ستیزی چپ نوشته اید، آنهم در دوره ای که راست قدرت می گیرد؟

من زمان زیادی روی این کتاب کار کردم. به دلایل زیادی کار روی آن بیشتر از آن که مایل بودم طول کشید؛ از جمله به دلیل ایزوله ای که به خاطر فعالیتم علیه گرایشهای یهودی ستیز در محافل آکادمیک با آن روبرو بودم. هنگامی که در آستانه اتمام کار بودم، جرمی کوربین دبیرکل حزب کارگر شد. زیر رهبری او نمایندگان حزب کارگر در پارلمان به طور مکرر به یهودی ستیزی دست زدند. رسانه ها شروع به گزارش دهی در این باره کردند و بسیار از خود پرسیدند: "چطور ممکن است که چنین چیزی در یک حزب چپ اتفاق بیافتد. مگر چپ در تعریف ذاتی خود ضد نژادپرستی نیست؟"

 

آیا به چشم شما راست ضد یهودی امروز اهمیت کمتری دارد؟

تبلیغات کلاسیک فاشیستی یهودی ستیز در بحثهای عمومی سیاسی اهمیتش را از دست داده است. در جریان کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ، من بسیاری از آنچه را که در کتابم در باره چپها توصیف کرده بودم، نزد راستها مشاهده کردم. مبارزه انتخاباتی ترامپ بسیاری از اشکال چپ یهودی ستیزی را به جریان غالب راست منتقل کرد. یک مشخصه مهم از این دسته آن است که مواضع مزبور هرگز به گونه مشخص بیان نمی شوند و از این رو به مجرد اینکه مورد نقد قرار گیرند، به سادگی تکذیب پذیر هستند. افزون بر این، شباهتهایی بین چپ پوپولیست، کوربین، که یهودی ستیزی را محکوم می کند، اما حماس و حزب الله را "دوست" می نامد و راست پوپولیست، ترامپ، که نئونازیهای "شارلوت ویل" (Charlottesville) را محکوم می کند، اما همزمان از "آدمهای خوبی" که همراه آنها تظاهرات می کنند دفاع می کند، وجود دارد.

 

می توانید به طور فشرده بگویید که موضع یهودی ستیزی چگونه در بریتانیا نزد چپ عادی شده؟

من دانشگاهی هستم و در دهه هشتاد در جنبش دانشجویی که رویکردی بسیار یهودی ستیز داشت، فعال بودم. ما در همان زمان هم از صهیونیسم ستیزهای مشهوری مانند "موشه ماخور" انتقاد می کردیم، اما در جریان چپ رادیکال در حاشیه قرار داشتیم. در سالهای ۲۰۰۳/۲۰۰۴ اتحادیه خود من، اتحادیه دانشگاه و کالج، دست به تلاش برای بایکوت دانشگاهیان اسراییلی زد. من این مساله را مورد توجه یافتم و پیش خود فکر کردم "ما به طور باز و آزاد در باره یهودی ستیزی بحث می کنیم. مدافعان بایکوت را به حاشیه می رانیم و مساله پایان خوبی برای همه پیدا می کند".

اما جریان به گونه دیگری پیش رفت. در سالهای پس از آن، منتقدان یهودی ستیزی به طور دوفاکتو از اتحادیه اخراج شدند. درگیری البته دیگر علنی نبود، اما در انجمنهای اینترنتی ادامه یافت و جنس تند و خشنی داشت. همکاران به طور شخصی متهم به راست و نژادپرست بودن می شدند؛ اتهامی که به خوبی می توانست موقعیت دانشگاهی متهم را به خطر بیاندازد. من خودم از بحثهای عمومی در باره این موضوع کنار گذاشته شدم. صفوف چیده شده بود، ما مدافعان نژادپرست اسراییل بودیم و آنها مدافعان حقوق بشر.

 

چرا این درگیری در اتحادیه تا این اندازه اهمیت داشت؟

دانشگاهیان بریتانیای امروز نقش مهمی در کمپین جهانی تحریم اسراییل (بی.دی. اس)* بازی می کنند. من در کتابم درگیری در اتحادیه را به طور کامل تشریح کرده ام. زیرا آنچه که آنجا روی داد، برای من نشانه ای از آنچه بود که بیرون از پهنه دانشگاهی نیز اتفاق افتاد. زمانی که کوربین در سال ۲۰۱۵ به دبیرکلی حزب کارگر انتخاب شد، ارزیابی ام را تایید شده یافتم.

 

آیا صعود جرمی کوربین را در ارتباط مستقیم با مدارای فزاینده در چپ بریتانیا با یهودی ستیزی می دانید؟

این تنها زاویه صعود او نیست، اما یک زاویه مهم از آن هست. کوربین یک پیشینه طولانی از سیاست صهیونیسم ستیزی دارد. او مدافع بایکوت دانشگاهی بود، از کارزار "جنگ را متوقف کنید" حمایت می کرد و مجری تلویزیون انگلیسی زبان ایران، "پرس تی وی" بود. (تصویر۲)

در سالهای گذشته برخوردهای یهودی ستیزانه حزب کارگر بیشتر رسانه ای شده، چرا که پیرامون رهبری حزب اتفاق می افتاد. یکی از بسیار مثالها: پرونده "ناز شا" (Naz Sha) که در حقیقت یک استثنا است. زیرا این نماینده حزب کارگر در پارلمان گفته خود در صفحه فیس بوک اش مبنی بر اینک اسراییل باید به آمریکا نقل مکان کند را پس گرفته بود، تا اینکه شهردار سابق لندن، "کن لیوینگستن" (Ken Livingstone)، وظیفه خود دید که از او دفاع کند، با وجود اینکه شا عذرخواهی کرده و از حزب اخراج شده بود.

لیونیگستن نه فقط ادعا می کند که اخراج شاو نتیجه یک کارزار هماهنگ لابی اسراییل برای تخریب حزب کارگر بوده، بلکه می گوید هیتلر از صهیونیسم حمایت می کرده تا اینکه "عقلش را از دست داد شش میلیون یهودی را کشت". شمار رفتارهای یهودی ستیزانه در صفوف حزب کارگر به رهبری کوربین آنچنان تکان دهنده بود - دستکم 20 مورد - که نخست وزیر وقت، "دیوید کامرون" (David Cameron)، در بخش سووال پارلمانی به آن پرداخت. این امر می توانست موقعیت کوربین را به طور جدی به خطر اندازد. حزب کارگر اما زیرکانه به این سخنان واکنش نشان داد و خواستار انجام یک "تحقیقات درونی" در باره موضوع "یهودی ستیزی و نژاد پرستی در حزب کارگر" شد.

 

چرا شما با این تحقیقات مشکل دارید؟

خیلی ساده به این دلیل که تحقیقات مزبور نتیجه گیری می کند که حزب کارگر مشکلی به نام یهودی ستیزی ندارد. من یک آدم خوش باور هستم و با خود فکر می کردم "شامی خاکرابارتی" (Shami Chakrabarti) که مامور تحقیق شده، در گذشته نسبت به طرح این مشکل تفاهم نشان داده پس همه چیز خوب پیش می رود. او از اعضای حزب خواستار مقالات و دیدگاههای خود در این باره شد و من و بقیه امیدوار شدیم که این نظریات در تحقیقات جدی گرفته می شود. در انتها از این تحقیقات نتیجه ای به دست نیامد. خاکرابارتی از به رسمیت شناختن ابعاد سیاسی مساله خودداری کرد و به این سووال نپرداخت که تا چه اندازه یهودی ستیزی با افزایش موارد برخوردهای یهودی ستیزانه مرتبط است. او به سادگی از این مساله عبور کرد. در گزارش تحقیقات، از برخوردهای یهودی ستیزانه زیر عنوان رویدادهای تاسف برانگیز پراکنده یاد شده و کم رنگ می شوند. از "افراد نامطلوب" سخن رانده می شود و مقایسه صهیونیستها با نازیها "غلط" و نه یهودی ستیزانه توصیف می گردد. و سرآخر – مساله او هم همین بود – خاکرابارتی از حزب ستایش کرد که با شهامت به این مشکل پرداخته. تحقیقات از ابتدا یک نمایش بیهوده بود.

 

شما مقالاتی که در تحقیقات ملاحظه نشده را گردآوری کرده و از آنها یک کتاب و فیلمی به نام "سفید شویی شده"* (Whitewashed) تهیه کردید. به چه چیزی می خواستید دست یابید، مخاطبان تان چه کسانی بودند؟ (تصویر3)

اعضای یهودی حزب کارگر مانند "روث اسمیت" (Ruth Smith) که از گزارش مزبور به خشم آمده و با روزنامه نگاران در باره اش گفتگو کردند، به همدستی با رسانه های راست متهم شدند. ما اعضای یهودی حزب با این سرزنش کم و بیش مستقیم روبرو بودیم که به طور واقعی عضو حزب نیستیم، بلکه ماموران یک توطیه راست هستیم که هدفش تخریب حزب است. هدف "سفید شویی شده"، دادن صدا به اعضایی است که برآنند گزارش خاکرابارتی آنها را نمایندگی نمی کند.

 

آیا جرمی کوربین کانون مشکل در حزب کارگر است؟

نه، مشکل را نمی توان به یک فرد مشخص محدود کرد. رویکردهای کوربین و زندگینامه سیاسی او اما به روشنی نشان می دهد که چگونه یک بخش بزرگ از چپ، هویت رادیکال خود را از کانال یهودیها و راست و نژادپرست خواندن کسانی که از او انتقاد کرده و انگشت روی این مشکل گذاشته اند، تعریف می کند.

 

آیا کارزار "برکسیت" در تحول حزب نقش داشت؟

به طور مستقیم نه. همچون مبارزه انتخاباتی دونالد ترامپ، نژادپرستی و بیگانه هراسی در کارزار "برکسیت" هم انکار می شد. بسیاری از مدافعان "برکسیت" اگر نژادپرست خوانده می شدند. این سرزنش را کوششی برای خاموش کردن صدای کسانی می دانستند که احساس می کنند طبقه سیاسی حاکم آنها را نمایندگی نمی کند. "برکسیت" بیان سرخوردگی و خشم و مشروعیت زدایی از نهادهای دموکراتیک اروپایی و بریتانیایی بود.

کوربین همچنین از این خشم سرچشمه می گیرد. اکثریت مدافعان "برکسیت" اگرچه راست هستند، اما در میان آنها بسیاری نیز به حزب کارگر رای می دهند، چون گفتمان علیه طبقه ممتاز را حرف دل خود می دانند. این یک روایت توخالی است که راست و چپ پوپولیست را به یکدیگر پیوند می دهد و دارای یک کد یهودی ستیزانه است. کارورزان سفیدپوست طبقه کارگر خشم خود علیه طبقه ممتاز جهان شهری را به زبان می آورد و در این کلام، آشکارا نژاد پرست و به ظرافت یهودی ستیز است. "طبقه ممتاز جهان شهری" که مسوول بروز این خشم شناخته می شود، متهم می گردد که با هدفهای بدخواهانه طبقه کارگر را نژادپرست می نامد. به این طریق ضد نژادپرستی گفتمان قدرتمندان و نژادپرستی گفتمان محرومان می شود. این یک تحول مخرب است.

 

در فیلم مستند شما یکی از مصاحبه شوندگان می گوید: "چگونه می شود فردی موجودیت یک ملت را نفی کرده و آنگاه مدعی باشد که نژاد پرست نیست؟" این یک سووال ساده است، چرا پاسخ به آن تا این اندازه پیچیده است؟

درست همینجا کانون مشکل چپ یهودی ستیز است. من فکر می کنم صهیونیسم ستیزها در این امر تناقضی نمی بینند، چون منکر می شوند که اسراییل یک ملت است. آنها صهیونیسم را یک پیکره شر، نژادپرست و هر آنچه که بتوان به آن نسبت داد می دانند. آنها مصمم هستند که با یک ایده مبارزه کنند و طوری رفتار می کنند که گویا درگیر بحث با صهیونیستهای دهه بیست قرن گذشته هستند. آنها سیاست نتانیاهو را با کتاب "تئودر هرتصل" (TheodorHerzls) که در سال ۱۸۹۶ نوشته شده مرتبط می کنند، گویی که شرایط مادی زندگی یهودیان در جهان هرگز تغییر نکرده، گویی هولوکاست هرگز وجود نداشته، گویی در بسیاری از شهرهای خاور نزدیک و میانه تصفیه نژادی علیه یهودیان صورت نگرفته. بسیاری از اینان به سادگی فراموش کرده اند که مارکسیسم چیست و با یک سیاست ناب اخلاقی دست به نقد می شوند.

 

در باره ترم "نو یهودی ستیزی" که هر روز بیشتر از آن یاد می شود چه نظری دارید؟

من با رغبت از این تعریف استفاده نمی کنم. هر یهودی ستیزی، یهودی ستیزی که پیش از او وجود داشته را رد می کند. "ویلهلم مار" (Wilhelm Marr) در اواخر قرن نوزدهم می گفت، یهودی ستیزی مسیحی در واقع مضحک است، اما باید مشکلاتی که یهودیها ایجاد می کنند را نیز درک کرد. به همین سبک آنچه "نو یهودی ستیزی" خوانده می شود می گوید: "معلوم است که ما مخالف یهودی ستیزی قدیمی، فاشیستی و به عبارتی، یهودی ستیزی واقعی هستیم. همزمان اما این یهودیان و صهیونیستها هستند که مسوول جنگ و فلاکت و بسیاری شرهای دیگر هستند."

من مایلم در این رابطه بیشتر از ترم "یهودی ستیزی معاصر" که عنوان کتابم هم هست، استفاده کنم. اگرچه می شود در باره تیتر کتاب بحث کرد، در هر صورت اما در باره این موضوع صحبت می شود. من شکایتی ندارم.

 

پانویس:

 *Boycott, Divestment and Sanctions (بایکوت، عدم سرمایه گذاری و تحریم) یک کارزار بین المللی است که هدف خود را انزوای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولت اسراییل قرار داده. 171 نهاد غیر دولتی فلسطینی، گروههای همبستگی و شماری از شخصیتهای مشهور از این کارزار حمایت می کنند. برخی از نمایندگان کارزار، موجودیت اسراییل را نفی کرده و خواهان برچیده شدن آن هستند. دانشمندان علوم سیاسی هدفهای این کارزار ضد صهیونیستی را اغلب در طبقه بندی یهودی ستیزی هم قرار می دهند. (ویکی پدیا)

 

*https://www.youtube.com/watch?v=te684rBHzOA

 

منبع: نبردخلق شماره ۳۹۱، چهارشنبه اول آذر ۱۳۹۶ - ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول