پدران و پسران

امید برهانی

 

مادیان اندر نجابت کره اش دنبال اوست

کره ی خر از خریت، پیش پیش مادر است   

(محمد خان دشتی)

 

خمینی راست می گفت که این انقلاب، انقلاب پابرهنه ها و مملکت مال کوخ نشینهاست. البته منظور او از کوخ نشینها، طبقات فرودست مثل روستاییان، کارگران شهری، زنان بی سرپرست و حلبی نشینها نبودند؛ گروه هدف او به طور مشخص خرده بورژوازی مرتجع مذهبی از هر طیف مانند کارمند، کاسب، دانشگاهی و بورژوازی بازار و حامیان روحانی آنها بودند که از ملال نقش تاریخی خود به عنوان حاشیه نشینان و ریزه خواران حکومت سلطنتی، به باور تسخیر قدرت سیاسی و اقتصادی رسیده بودند و پا برهنه به میان معرکه پریدند. در این راه، بر خلاف تصور رایج و تبلیغ شده، خمینی این جماعت را نه پیشوایی، که نمایندگی می کرد و با تقدیم مملکت به آنها، نقش تاریخی خود را به انجام رساند. مطالعه تاریخچه این گروه نشانی از سوابق مبارزاتی و انقلابی اصیل به دست نمی دهد. برعکس، از همان ابتدای استقرار رژیم هیچگونه هم ذات پنداری و حتی قرابتی بین پایوران آن با بدنه جامعه و طبقات محروم به وجود نیامد. نگاهی به عملکرد نهادهایی چون بنیاد مستضعفان، کمیته امداد خمینی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در همان سالهای آغازین دهه شصت به خوبی رویکرد فرادستانه و ارباب منشانه متولیان شان را نسبت به گروههای هدف فرودست خود نشان می دهد. در دهه های بعد که هر کدام این نهادها به کارتلهایی تبدیل شدند، به خوبی خصلت سرمایه سالارانه نوکیسه، تمامیت خواه و لاجرم فساد پذیر خود را بر ملا کردند. اینکه امروزه تمام به اصطلاح منتقدان دلسوز "نظام" فریاد وا اماما و وا مستضعفینا سر داده و بر نابودی اخلاق ایثار و خدمت و پیدایش خوی اشرافی گری در مسوولان خدوم و متعهد قدیم ناله و مویه سر می دهند، چیزی جز فریبکاری، تاریخچه سازی و بریدن حجاب دروغین بر پیکره طبقاتی نظام سرمایه مدار دینی و پایوران کشوری و لشکری آن نیست.

با این حساب در نظامی که نسل اول آن هنوز عرق خشک نکرده، جدایی خود از توده ها و سوار شدن بر گرده آنها را حق آسمانی و برآورده شدن وعده ی الهی می داند و تنها چسب آن به بدنه جامعه، عوام گرایی و رفتارهای پوپولیستی با تکیه بر عقب ماندگی توده هاست، دیگر چه گونه می توان انتظار داشت که نسل دومش خود را واجد استعداد برتر، ژن خوب، پدر و مادر و اصل و نسب حسابی و خلاصه همه فاکتورها و پیش نیازهای استثمار توده ها نداند؟

 

آقازادگی و خوب ژنی

یکی از واژه هایی که از زمان به اصطلاح سازندگی و رشد سرمایه داری وابسته به استقراض از بانک جهانی وارد ادبیات سیاسی ایران شد، "آقازاده" بود. آقازاده ها به فرزندان مسوولان حکومتی گفته می شد که با استفاده از نفوذ پدران توانسته بودند به رانتهای اقتصادی و ویژه - مزیتهای اجتماعی دست پیدا کنند. پیش تر از همه، فرزندان هاشمی رفسنجانی وارد گود شدند. در سالهای اخیر دامنه گسترش حضور این آقازاده ها بیشتر و بیشتر شد و حتی به پهنه ورزش و فرهنگ نیز کشیده شد و محدود به رانتهای اقتصادی نماند.

حضور آقازاده ها و حمایت همه جانبه پدران از نورچشمیهای خود تا بدانجا بالا گرفت که پای آن به نزاع داخلی باندهای حکومتی هم رسید و ابزاری برای تصفیه حساب با یکدیگر شد.

سال 1388، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل، با هدف زیر ضرب بردن رفسنجانی گفت: "برخی بزرگان چنان تعلق خاطری به فرزندان خود دارند که حتی از منافع نظام هم چشم پوشی می کنند." این مقام قضایی تصریح کرد که "بزرگان" حتی گزارش رسمی درباره فساد مالی فرزندان خود را نمی پذیرند.

امروز غلامحسین محسنی اژه ای همچنان می گوید: "کسانی چنان به فرزندان خود تعلق خاطر دارند که دچار بدبختی می شوند… کار به جایی می رسد که دهها بار پیش آن فرد رفته و گفته می شود فرزند تو خراب شده و دچار فساد مالی است یا خودت برخورد کن و یا اجازه بده دیگران برخورد کنند، اما او نمی پذیرد و می گوید این مساله صحت ندارد."

آقازاده ها در حاشیه امن گمنامی هستند، وقتی دست گل به آب می دهند، به واسطه آقازاده بودنشان نامی از آنها در رسانه ها منتشر نمی شود، مگر اینکه بسیار معروف باشند. جامعه با عروسیهای پر از اسراف، تجمل گرایی، اتومبیل و پنت هاوسهای آنچنانی، رانت و فساد آنها آشناست، اما نهایت اسمی که از آنها برده می شود، آقازاده است. کمتر پیش می آید که به نام حقیقی آنها اشاره شود.

"ژن خوب" شناسه دیگری است که در سال ۱۳۹۶ پس از انتشار گسترده کلیپی از پسر یک نماینده مجلس در فضای مجازی، وارد ادبیات سیاسی معاصر ایران شد و ناظر به سوواستفاده مقامهای سیاسی و حکومتی ایران از قدرت برای بهره گیری شخصی و به ویژه به دست آوردن پست و مقام و درآمد برای فرزندان و نزدیکان شان است.

کلید واژه "ژن خوب" و اعتراض ذاتی نهفته در آن به فساد در قدرت، به سرعت به یک پدیده اجتماعی در ایران تبدیل شد. پدیده "ژن خوب" مصداق واضحی از تعارض منافع بین مسوولان ایرانی شمرده می شود که بین منافع کشور و منافع خانوادگی، دومی را انتخاب کرده اند. از سوی دیگر، این کلید - واژه کنایه ای اعتراضی است به دید برتری نژادی ای کهنزدیکان مسوولان به خود دارند، در حالیکه جامعه پیشرفتهای سریع مادی آنها را حاصل بند وبست و ارتباطهای ویژه می داند.

عبارت "ژن خوب" را اولین بار حمید رضا عارف، پسر بزرگ محمد رضا عارف، در برنامه اینترنتی "خیلی محرمانه" در توصیف خود به کار برد. او موفقیتهای تجاری خود با وجود کم سن و سالی را اینگونه توجیه کرد که: "بالاخره این خون می آید و می رسد، همینطوری کسی نمی تواند ادعا کند اصل و نسب دارد. افتخار می کنم این تواناییها از دوتا ژن خوب آمده."

یک سال بعد از انتشار این برنامه اینترنتی، در سال ۱۳۹۶، بخشی از مصاحبه او در فضای مجازی و محافل خبری و رسانه ای ایران به شدت فراگیر و محل بحثهای دامنه دار پیرامون سوواستفاده اهالی قدرت در ایران شد.

آقازاده عارف اما تنها یک نمونه برجسته است؛ افراد مختلفی از جناحهای مختلف سیاسی در ایران متهم هستند که برای پیشرفت سیاسی و اقتصادی نزدیکان خود، از قدرت و جایگاه شان سوواستفاده کرده اند و فرزندان و نزدیکان شان به کنایه صاحب "ژن خوب" معرفی شده اند. از آن جمله عبارتند از:

پسر بزرگ هاشمی رفسنجانی (محسن): مدیر عامل شرکت مترو، عضو شورای جدید شهر تهران

پسر دوم هاشمی (مهدی): مدیر سابق یک شرکت دریایی، مسوول ارتباطات و انجام کارهای نامعلوم با دانشگاه آکسفورد و حقوق بگیر از این دانشگاه

دختر هاشمی (فاطمه)، مسوول بنیاد بیماریهای خاص

پسر بزرگ محمد رضا عارف (حمید رضا عارف): واسطه شراکت خارجی ایرانسل و مووسس شرکتهای متعدد در حوزه فناوری اطلاعات

پسر کوچک محمد علی وکیلی، نماینده اصلاح طلب تهران، (مهدی وکیلی): مدیر عامل کاوشگران آتیه صبا (وابسته به سازمان بازنشستگی کشوری و وزارت تعاون)

پسر بزرگ محمد علی وکیلی: عضو هیات مدیره دوده صنعتی پارس

پسر صادق آهنگران (محمد علی آهنگران): انتصاب در معاونت حقوقی و پارلمانی وزارت نفت

برادرزاده علی مطهری (زهیر مطهری): سرپرست اداره کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

پسر اقبال عباسی، معاون استاندار اردبیل، (فرشاد عباسی): شهردار گیوی

پسر بهمنی، نماینده ساوجبلاغ طالقان، (امیر بهمنی): شهردار هشتگرد

پسر مهرداد لاهوتی، نماینده لنگرود، (کمیل لاهوتی): شهردار چمخاله و چاف

برادر مهرداد لاهوتی، نماینده لنگرود، (فریدون لاهوتی): شهردار کومله

دختر قاسم سلیمانی (زینب سلیمانی): رییس مووسسه قاف (وابسته به سپاه قدس)

پسر محسن رضایی (علی رضایی میرقائد): معاون پژوهش، اطلاع رسانی و امور بین الملل دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام

پسر حسین سبحانی نیا، (مرتضی سبحانی نیا): مشاور ارشد وزارت کشور، مشاور وزیر کشور، رییس کمیته مشاوران جوان وزیر، مشاور معاون سیاسی و مشاور وزیر ارشاد

پسر عبدالواحد موسوی لاری (مصطفی موسوی لاری): رییس هیات مدیره شرکت سولیران (سهامی عام)

پسر سیف الله جشن ساز (مصطفی جشن ساز): مدیر خدمات فنی شرکت حفاری شمال (وابسته به وزارت نفت)

خواهر زاده محمد باقر نوبخت (ابراهیم سقایی): معاون بازرگانی صنایع چوب و کاغذ ایران ﴿چوکا)، قائم مقام شرکت تولیدی کانال و لوله گیلان، شهرداری سنگر، رودبار، مدیرعامل شرکت پتروشیمی فارابی

 

انگل دردانه های رهبر

روزنامه "القدس العربی" چاپ لندن در گزارش مفصلی در باره فرزندان خامنه ای و ثروت بادآورده آنها نوشت: "ثروت فرزندان خامنه ای میلیاردها دلار برآورد می شود که بیشتر آن در بانکهای انگلیس و سوریه و ونزوئلا است."

این منبع نوشت: "ثروت مجتبی، دومین پسر خامنه ای، به سه میلیارد دلار بالغ می شود که بیشتر آن را در بانکهای امارات و سوریه و ونزوئلا و برخی کشورهای آفریقایی سپرده است."

به نوشته این روزنامه، پسر خامنهای دست روی اراضی گستردهای در شهر مشهد گذاشته و آنها را به ملک خصوصی خود تبدیل کرده است و این در حالیست که شهردار تهران، محمد باقر قالیباف، چندین هکتار از زمینهای دولت در بهترین منطقه عباس آباد تهران و دیگر نقاط را به وی هدیه کرده است."

اقدس العربی می افزاید: "مسعود، سومین پسر خامنه ای است که مسوول بسیاری از مووسسات متعلق به رهبر جمهوری اسلامی است. او چیزی بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در بانکهای فرانسه و انگلستان و صد میلیون دلار هم در بانکهای تهران دارد. مسعود همچنین مالک انحصاری فروش تولیدات شرکت "رنو" فرانسه در ایران است.

کوچکترین پسر رهبر، میثم است. او با دختر یکی از مشهورترین تجار بازار ازدواج کرده است. او در کارهای تجاری از جمله شریک برادرش مسعود در شرکت رنو است. وی همچنین مسوول اجرایی برخی موسسات وابسته به دفتر پدرش است.

بشری، دختر خامنه ای، با پسر رییس دفتر خامنه ای، محمد گلپایگانی، ازدواج کرد. او از زمان طفولیت مورد توجه بسیار زیاد والدینش بود، زیرا اولین دختر در خانواده است. این خانواده آنقدر او را نازپروده کرده بود که حین خروج از مدرسه، مسیری که اتوموبیل او در آن حرکت می کرد را می بستند و نگهبان جلوی در مدرسه مستقر می شد و دو نگهبان هم پشت در کلاس در مدت زمانی که کلاس برقرار بود، می ایستادند. ثروت بشری را ۱۰۰ میلیون دلار برآورد میکنند.

اما دردانه دیگر، هدی، کوچکترین فرزند بین دختران و پسران خامنه ای است. او با فردی از خانواده مذهبی سرشناس ازدواج کرده است، هدی توجه زیادی به لباس و مد و زیور آلات دارد، او در خانه اش یک سالن آرایش زنانه دارد، که به دلیل تردد زیاد به این مکان، حفاظت می شود. ثروت او معادل ثروت خواهرش بشری یعنی ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شده است.

سیدحسین میردامادی فرزند آیت الله میردامادی، مشهورترین دایی خامنه ای است، او پیمانکار تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی و مسوول خرید دوربینها و لوازم برقی و ماشین آلات مونتاژ آن است. وی همچنین نماینده انحصاری شرکت سونی ژاپن در سراسر ایران است، مجموع خریدهای صداوسیما از شرکت "سونی" سالانه بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلار است. مبلغ معاملات این شرکت در جمهوری اسلامی نیز به ۶۰۰ میلیون دلار می رسد که ۷درصد از آن را دایی حسن به جیب می زند."

طبق گزارش رویتر دربار خلافت علی خامنه ای به امپراتوری ۹۵ میلیارد دلاری تبدیل شده است.

 

رانت تحصیلی نورچشمیهای با استعداد

سایت "بیزینس اینسایدر" در گزارشی به تناقض میان سخن و عمل برخی پایوران رژیم پرداخته و نوشته است: "در حالی که مسوولان ایرانی در کلام خود علیه غرب سخنرانی می کنند، اما فرزندان خود را برای تحصیل و کار به غرب می فرستند."

بیزینس اینسایدر که دفتر آن در نیویورک واقع است، در سال ۲۰۰۹ تاسیس شد و بیشتر اخبار اقتصادی و فناوری را پوشش می دهد.

این منبع به تداوم احاطه آمریکا ستیزی در بیان و گفتار مسوولان جمهوری اسلامی اشاره کرده اما از یک تناقض در این ماجرا ابراز شگفتی می کند: "چرا طیف مسوولان ایرانی، فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاههای غربی می فرستند و از آلوده شدن آنها به تفکرات و اخلاقیات غربی نمی ترسند؟"

پرسش جالب دیگری که این سایت آمریکایی مطرح کرده، این است که مردم عادی ایران برای سفر به غرب و تحصیل در آنجا با محدودیتهای فراوانی از جانب کشورهای غربی مواجه می شوند، اما چرا فرزندان مسوولان ایرانی با این محدودیتها روبرو نیستند؟

بیزینس اینسایدر به تحصیل نیمه تمام مهدی هاشمی، پسر اکبر رفسنجانی، در دانشگاه آکسفورد اشاره کرده و آن را یکی از نمونه های تحصیل فرزندان مسوولان ایرانی در غرب دانسته است.

سایت مزبور سپس پرونده مهدی احمدی نژاد، پسر بزرگ رییس جمهور پیشین، محمود احمدی نژاد، را باز می کند و می نویسد: "مهدی احمدی نژاد علاوه بر اینکه فرزند بزرگ خانواده است، داماد یار غار پدرش، یعنی اسفندیار رحیم مشایی هم هست. وجه تمایز مهدی احمدی نژاد با سایر آقازاده ها را باید عروسی او عنوان کرد که به گونه نمایشی بسیار ساده برگزار شد. اما سال ۹۰ سایتهای خبری مدعی شدند که پسر احمدی نژاد همراه با همسرش در پردیس بین المللی دانشگاه شریف در جزیره تفریحی کیش در حال ادامه تحصیل در مقطع دکترا است. پس از پیگیریهای انجام شده معلوم شد که هزینه تحصیل تمامی رشته های دکترا در واحد کیش دانشگاه شریف نزدیک به ۲۰ میلیون تومان در هر ترم است.

البته موضوع فقط هزینه بیست میلیونی تحصیل او نبود، بلکه محل اقامت وی در کیش نیز بحث و جدل بسیار زیادی را به راه انداخت. گفته می شد که محل سکونت مهدی احمدی نژاد در برجی در یکی از بهترین مکانهای جزیره کیش بوده و در همین برج نیز دو واحد برای همراهان پسر رییس جمهور تهیه شده است. شرکتی که محل زندگی مهدی احمدی نژاد را تهیه دیده، از بزرگترین مووسسات و پیمانکاران جزیره کیش است."

این سایت در ادامه به مریم فریدون، دختر حسین فریدون (برادر رییس جمهور ایران) اشاره کرده و درباره سوابق حسین فریدون نوشته است: "او از ابتدا از حامیان انقلاب اسلامی بوده است. حسین فریدون از مسوولان حفاظت خمینی در زمان بازگشت وی به ایران در سال ۱۳۵۷ بود. فریدون سپس استاندار شد و هشت سال هم سفیر جمهوری اسلامی در مالزی بود و بعدها به هیات نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل پیوست و اکنون مشاور برادرش یعنی رییس جمهور است."

بیزینس اینسایدر خبر داده: "مریم، دختر حسین فریدون، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کلمبیای آمریکا بوده و پس از آن با دریافت بورس تحصیلی موسوم به "لرد دارندورف" (Lord Dahrendorf جامعه شناس انگلیسی- آلمانی ۱۹۲۹-۲۰۰۹) توانسته در کالج مشهور مدرسه اقتصاد لندن London School of Economics مشغول به تحصیل شود. این بورس، در قالب بورسیه های "دویچه بانک" آلمان (Deutsche Bank) به دانشجویان کشورهای در حال توسعه و نوظهور به مریم فریدون داده شده است. هدف از اعطای این بورس تحصیلی کمک به دانشجویان نیازمند کشورهای در حال توسعه است و اعطای آن به دختر برادر رییس جمهور ایران که وضع مالی مناسبی دارد، تعجب برانگیز است. مریم فریدون همزمان در شعبه لندن دویچه بانک مشغول به کار هم شده است. سجاد خوشرو، شوهر مریم فریدون، هم پسر غلامعلی خوشرو (سفیر جدید جمهوری اسلامی در سوییس) است که هم اکنون در دانشگاه آکسفورد در مقطع دکترا مشغول به تحصیل است."

بیزینس اینسایدر همچنین می نویسد: "مهدی ظریف، فرزند وزیر خارجه جمهوری اسلامی و احمد عراقچی، برادرزاده معاون وی، نیز در دانشگاه نیویورک تحصیل کرده اند. مهدی ظریف بیش از یک دهه در آمریکا زندگی کرده و در شرکتهای فضایی و مخابراتی مشغول به کار بوده، اما در سال ۲۰۱۳ به ایران بازگشته است. این سایت آمریکایی معتقد است مهدی ظریف پس از بازگشت به ایران، درباره سوابق کاری اش در آمریکا اغراق کرده و در حالی که مدعی است برای شرکت معتبر "ورایزن" Verizon کار می کرده، اما این شرکت اعلام کرده که او برای یکی از پیمانکاران این شرکت کار می کرده است و نه خود این شرکت.

احمد عراقچی پسر عباس عراقچی، نیز پس از سالها زندگی در پاریس و نیویورک به تهران بازگشته است."

 

یک جفتک اندازی دیگر و واکنشهای داخلی

روزنامه "شرق" در یادداشتی با عنوان "پس لرزه های ماجرای ژن خوب" درباره اظهارات وقیحانه فرزندان دو چهره اصلاح طلب نوشته است: "انتشار مصاحبه حمید رضا عارف، پسر معاون اول دولت اصلاحات، حاشیه ساز شد و درست زمانی که انتظار می رفت این حاشیه کم کم از مرکز توجه كاربران شبكه های اجتماعی به حاشیه برگردد، اظهارات مصطفی، پسر عبدالواحد موسوی لاری (وزیر کشور خاتمی)، دوباره آتش را روشن کرد.

مصطفی موسوی لاری در واکنش به انتقادات گسترده تویتری نسبت به اظهارات حمید رضا عارف، در صفحه اینستاگرام با نقل سکانسی از کارتون "شیر شاه" نوشت: کفتارها چند گاو وحشی را می ترسانند و ناگهان تمام گاوها شروع به دویدن می کنند. این در حالی است که اکثر گاوها اصلا نمی دانند موضوع از چه قرار است، یعنی نمی دانند از چه می گریزند و حال به کدام هدف می دوند. فقط همراه با بقیه می دوند و در این میان شاه محبوب خود را می کشند. موجهای توییتری که این روزها شکل می گیرد، عجیب آدم را به یاد این سکانس می اندازد."

این روزنامه نوشته است که اظهارات مصطفی موسوی لاری "نمی توانست از سوی افکار عمومی بی ارتباط با موج انتقادی روزهای اخیر به حرفهای حمید رضا، پسر محمدرضا عارف، دیده شود. حتی اگر او بی غرض و فقط جهت نهیبی برای فروکاستن از انتقادات چنین مطلبی را منتشر کرده باشد، استفاده از توصیفهایی چون کفتار، شیر و گاو در کنار بحث  خون و ژن خوب که حمید رضا عارف مطرح کرده بود، یادآوری دید برتری نژادی ای شده که فرزندان مسوولان در توجیه موفقیتهای خود شروع به استفاده از آنها کرده اند."

جعفر گلابی، روزنامه نگار، هم در یادداشتی در روزنامه قانون با تیتر "آقازاده های خون خوب و ژن برتر" نوشته است: "اگر سخنان آقازاده آقای عارف، یک جمله مفرده و ناشی از ناآگاهی و احساسی زودگذر بود، اعتنایی طلب نمی کرد و باید از آن به سلامی عبور می کردیم. ولی متاسفانه این ذهنیت، افزون بر آنکه زمینه دارد دارای گستردگی و اثربخشی و تصمیم سازی نیز هست. وی به صراحت معتقد به خون خوب و ژن برتر و اصالت خانوادگی و استعداد فوق العاده است که ذاتا امثال او را برتر از دیگران می کند و به ناچار، انسان برتر، امتیازات برتر نیز باید داشته باشد."

یادداشت نویس روزنامه قانون نوشته: "واقعیت تلخ آن است که ما با نسلی از آقازاده ها و فرزندان مسوولان و متمکنان و شخصیتها و ثروتمندان سروکار داریم که تنها بعضی از آنها از طریق جدیت والدین از مردم کوچه بازار جدا نشده اند و احساس تافته جدا بافته را ندارند. وقتی صورت مساله تا "ژن خوب و بد و برتر" امتداد پیدا می کند، باید احساس خطر کرد و از فکر نژاد پرستی ترسید."

این روزنامه اعلام خطر کرده: "شاید اگر چنین ذهنیتی در جامعه ما نزد از ما بهتران زمینه و رواج نداشت، شاهد این همه تبعیض و فاصله وحشتناک طبقاتی نبودیم. کاش احساس خطر از این معنا در میان نخبگان جامعه پدید آید و تا فرصت باقی است، به درمان این فکرها و ذهنیتها همت کنند."

 

کلاس تقویتی زیست شناسی و جامعه شناسی

جهت افزایش سواد آن دسته از بچه مستعدهای پرمدعا این حقیقت علمی بیان می گردد که ژنها تنها مولکولهای غول پیکری متشکل از میلیونها واحد بازهای آلی هستند که ترتیب و توالی این واحدها بر اساس قوانین ریاضی احتمالات، ویژگیهای ساختمانی ژنها و عملکرد پروتیینهای ساخته شده از روی آنها را در موجود زنده تعیین می کند، برای مثال نقش آنزیمی یا هورمونی یا ساختمانی این پروتیینها.

ژنوم هر موجود زنده - از تک یاخته تا انسان - ساختار ژنتیکی عظیم و پیچیده ای ست که طی میلیونها سال دگرگونی و شکل گیری، تحول و تکامل گونه ها را رقم زده است؛ امری که توسط مطالعات گونه شناسی داروین در نظریه "انتخاب طبیعی و تکامل" عنوان شد و به وسیله زیست شناسان بعد از وی به اثبات رسید. بر این اساس و بر پایه شواهد دیرین شناسی و مطالعه گروههای خونی و کروموزومهای جنسی، مابین انواع گونه ها و نژادها و جنسیتها تنها "تفاوت" وجود دارد و چیزی به نام برتری و برگزیدگی خونی، نژادی و جنسیتی وجود خارجی ندارد؛ حقیقتی که به مذاق ایدئولوژیک پسند این جوانان نیک ژن و بابا جانهای متدین و انقلابی شان چندان خوش نمی آید!

"موفقیت" هم واژه ای گمراه کننده است که با وجود وابستگی تمام به فاکتورهای اقتصادی و اجتماعی، به غلط و فریبکارانه امری شخصی و وابسته به تواناییها و پتانسیلهای فردی شناخته می شود و ناگزیر مورد سوواستفاده فراوان قرار می گیرد. طبقات محروم و بی حقوق فاقد توانایی و شایستگی پیشرفت تعریف می شوند و ناگزیر فرودست می مانند و صاحبان رانت و رابطه، واجد استعداد و تواناییهای فوق العاده تبلیغ شده و مستحق اربابی بر خلق.

این اربابان خود خوانده نمی توانند یا نمی خواهند بپذیرند که میلیونها کودک و زن دچار سووتغذیه، میلیونها کودک کار و خیابان محروم از تحصیل و تفریح، میلیونها معتاد، خانواده از هم پاشیده، بی سرپرست یا بد سرپرست و میلیونها بیکار و مهاجر، چهره ایران به شدت طبقاتی شده امروز را ترسیم می کنند که ثمره دهها سال دست اندازی اختاپوس وار پدران شان بر منابع کشور و حضور انگل وار خودشان در مناسبات اقتصادی کثیف و غیر قانونی رایج در نظام جمهوری اسلامی است و نه محصول بی استعدادی و بد ژنی این توده های محروم.

 

درسی از یک رمان

رمان "پدران و پسران" اثر کلاسیک جاودانه ایوان تورگنیف، تصویری واقعی از تضاد آداب و سنن با علم و مدرنیته، تضاد فئودالیسم با بورژوازی صنعتی و سوسیالیسم مترقی، تضاد کارگر و کارفرما، و تضاد زنان و مردان (از بعد تبعیض جنسیتی) ترسیم می کند و برخورد و رویارویی دو نسل پیاپی، زوال تدریجی دنیای کهن و برآمدن انقلاب اجتماعی را در روسیه قرن ۱۹ نوید می دهد.

در گروتسک* جمهوری اسلامی اما، در دو نسل بانی و برآمده "نظام"، تعارضی جز در فنوتیپ** و فرمهای ظاهری مقتضی زمان نمی بینیم. نسل برآمده با وجود همه امکانات به ظاهر مدرن رفاهی، جغرافیایی، اقتصادی و تحصیلی، نگاهی متفاوت با نسل بانی از لحاظ بشر دوستی، جهان اندیشی و صلح ندارد، بلکه بر عکس، برای حفظ وضع موجود و حفظ دستاوردهای غاصبانه پدران خود، به نمایش رفتارهای محافظه کارانه و حتی ارتجاعی دست می زند. استقبال عجیب این پسران از مناسک مذهبی حج، کربلا، زیارت عاشورا و دعای کمیل، افتخار به بسیجی بودن، سنگ مدافعان حرم را به سینه زدن، همگی نشانگان روشنی هستند که توهم تضاد دو نسل را زایل می کنند و جلو افتادن پسران از پدران را در جفتک اندازی و ماجراجوییهای داخلی، منطقه ای و جهانی را به رخ می کشند.

 

*گروتِسک (به انگلیسی: Grotesque) نوعی از طنز در ادبیات و هنر که بسیار شبیه به طنز سیاه است

**فنوتیپ یا رُخ مانه خصوصیات قابل مشاهده یا صفت یک ارگانیسم است.

 

منبع: نبردخلق شماره ۳۸۹، شنبه اول مهر ۱۳۹۶ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول