من و تو ما می شویم

ابراهیم فیروزی

 

روز ۱۱ خرداد ۹۳ غلامرضا خسروی در زندان رجایی شهر به اتهام محاربه و به دلیل هواداری از مجاهدین خلق اعدام شد. به همین مناسبت همبند سابق زنده یاد غلامرضا خسروی؛ نوکیش مسیحی ابراهیم فیروزی دلنوشته ای به حسام فرزند زنده یاد غلامرضا خسروی نوشته است که در زیر می خوانید.

 

حسام جان هر چند از آنچه به تو می نویسم آگاه هستی، اما خواهان این هستم مادامی که در این جسم هستم از به یاد آوردن شان غفلت نورزیم؛ زیرا نمی دانیم چه مدت دیگر در این جسم هستیم.

مشیت الهی بر این بوده است که بخشی از وقایع زندگی مان مشابه هم باشد. اما خوشا به حال تو که محتوای غم مشترکمان سربلندی حال و آینده را برایت دربردارد.

حسام جان مردی را می شناختم که لبخندش تسلی دهنده لحظه های نا آرامم در زندان بود. مردی که هنگام نواختن سه تار سعی می کردم نزدیکش در هواخوری زندان بنشینم و نوای امیدبخش سازش را دریافت کنم. این مرد را همیشه در قلب خود دوست خواهم داشت و این مرد؛ من و تو را "ما" کرده است.

اما جسارت این را ندارم که بگویم ای کاش شجاعتی همانند او داشتم. زیرا مقابله با دلتنگی و دوری از خانواده، آن هم خودخواسته و آگاهانه برای انجام هدفی فراتر از منافع شخصی عمل ساده ای نیست.

این بزرگ مردی که کلامم توان وصفش را ندارد، به مانند گذرا بودن دنیا از دلبستگیهای این دنیا گذر کرد تا هزاران حسام دیگر را از ستم دیکتاتوری آخوندی برهاند.

هنگامی که دست بر شانه هایم می گذاشت جریان عبور مهربانی را در رگهایش احساس می کردم.

حسام عزیز

این مردم مقاوم و با اخلاق که ستمگران دیکتاتور حتی با زور و تهدید و شکنجه توان خاموش کردن صدای او را نداشتند، اطمینان دارم در بهار ۱۳۹۳ با قدمهای استوار و سری برافراشته به پای چوبه اعدام رفت. این بزرگ مرد پدر تو؛ شهید غلامرضا خسروی بود.

بیست سال پیش در ساعاتی که انتظار آمدن پدرم را پس از هفته ها دوری می کشیدم، خبر فوتش را برایم آوردند و آرزوی آخرین دیدار با او را همچنان دارم. درست مانند تو که نتوانستی آخرین دیدار را با پدرت داشته باشی.

در این روزها که دوره جوانی ات آغاز می شود، بیشتر به یاد او خواهی افتاد، هر چند فقدان حضور فیزیکی اش موجب دلتنگی توست، لیکن تو سعادتمند هستی چون زنده یاد غلامرضا خسروی برای تو به عنوان پدر، سرمشق و میراثی فناناپذیر مانند؛ ایثار، مهربانی، امید، ایمان، شجاعت، از خود گذشتگی و انسان دوستی نهاده است.

دوست عزیزم

من از هم رزمان یا هم مرام پدرت نیستم که از روی اشتراک مرامی یا تملق با تو سخن بگویم. ولی چندین بار هنگام مرور خاطره پدرت در خیالم ملاقات با تو را به تصویر درآورده ام.

مگذار نااهلان اشکهای دلتنگی ات را ببینند و به میراث پربهایی که پدرت با عملش برایت به ارث گذاشته است مفتخر باش و این فخر را با سرمشق گرفتن از فضایل پدرت در نسل آینده ات ادامه دار گردان.

ابراهیم فیروزی

زندان رجایی شهر، خرداد ۹۶

 

منبع:کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام

 

منبع: نبردخلق شماره ۳۸۶، پنج شنبه اول تیر ۱۳۹۶ - ۲۲ ژوئن ۲۰۱۷

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول