مقدس یا کثیف؟

امید برهانی

 

آخرین روز شهریور و روزهای آغازین مهر ۱۳۵۸ آسمان دستکم ۱۰ شهر ایران شاهد حمله و حضور هواپیماهای ارتش عراق شد که فرودگاهها و مکانهای نظامی و صنعتی را هدف گرفته بودند. این آغاز یک جنگ رسمی و کلاسیک بین یک قلدر نظامی منتظر فرصت و یک ارتجاع منتظر صدور بود که هر دو کشور را به خاک سیاه نشاند و ژئوپولتیک منطقه را تا به امروز به کانون دستکم دو جنگ خارجی دیگر، دو جنگ داخلی و گسترش سکتاریسم مذهبی، خشونت و تروریسم تغییر داد. نوشته حاضر نگاهی دارد به تاریخ این جنگ.

 

جنگ عراق با ایران که از سوی رژیم ایران با "جنگ تحمیلی" یا "دفاع مقدس" و در زمان صدام در عراق با نام "قادسیه صدام" نامیده شد، طولانی ترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها، به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد؛ هرچند مقامات عراقی معتقد بودند که جنگ از ۴ سپتامبر با حملات توپخانه ای ایران به شهرهای مرزی عراق آغاز شده است.

 

قرارداد: میراث سگهای زرد برای شغال

پیمان ۱۹۷۵ الجزایر میراثی برای خمینی و جمهوری ابداعی او از دو شخصیت مورد تنفر وی بود، یکی شاه که خمینی دستکم از خرداد ۱۳۴۲ با او در ستیز بود و دیگری صدام که حتی تبعید خمینی در نجف را هم تحمل نکرد و سرانجام وی را از عراق بیرون راند. ششمین اجلاس رهبران جنبش عدم تعهد که یک سازمان برآمده از جنگ سرد بود و اعضای آن را کشورهای مستقل تشکیل می دادند، از سوم تا هفتم اکتبر ۱۹۷۹ در کوبا نزدیک می شد، ولی موضع دولت موقت در برابر عهدنامه در جریان دیدار وزیر خارجه آن با صدام و هیات حاکمه عراق معلوم و مشخص نبود.

مقامهای عراق که با نگرانی از تاثیر انقلاب ایران بر شیعیان عراقی، تحولات کشور همسایه خود را دنبال می کردند، به دنبال گرفتن نظر رژیم ایران درباره عهدنامه بودند.

حدود پنج سال پس از امضای این عهدنامه و کمتر از یک سال پس از دیدار صدام حسین با وزیر خارجه موقت ایران، نگرانیها درباره نیات صدام حسین و حزب بعث به واقعیت پیوست.

صدام حسین مدعی بود که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ در زمان شاه، خود را زیان خورده می دیده است. به نظر می رسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راه حل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.

 

آغاز تنش

پیش از آغاز جنگ، روابط دو کشور به شدت تیره شده بود که خصومت شخصی صدام حسین و خمینی و مهمتر از آن، جاه طلبیهای سیاسی و اختلافات مرزی و ایدیولوژیکی دو کشور دلایل اصلی آن بودند.

پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، عراق برخی ناآرامیهای سیاسی را زیر سر سید محمد باقر صدر و با حمایت و تشویق ایران می دانست. صدام حسین، از وجود یک رژیم مذهبی شیعه در مرزهای شرقی خود احساس خوبی نداشت. رهبران ایران نیز به طور رسمی اعلام می کردند که به سیاست صدور انقلاب ایران به سایر کشورها می اندیشند. خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی به دیگر ملل بود و در نخستین سالگرد به قدرت رسیدن خود (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) اظهار داشت: "ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر می کنیم."

همچنین او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در پیامی که درباره قطع رابطه آمریکا با ایران داد، به حکومت عراق اشاره کرد و گفت: "صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر آن کند که مغول کرد و با علمای اسلام خصوصاً حضرت آیت الله آقای سید محمد باقر صدر آن کند که رضاخان و محمد رضا پهلوی با علما و روحانیون و سایر طبقات کردند، باید بداند که با این اعمال ضد اسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیر قانونی بعث را با دست خود می کند."

کمی بعد در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹، خمینی در جمع فرماندهان بسیج، ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد و در پیامی که به مناسبت کشته شدن سید محمد باقر صدر منتشر کرد، بار دیگر مردم و ارتش عراق را به قیام علیه صدام حسین فراخواند.

عراق مدعی بود که وارد یک جنگ دفاعی شده و از حق مشروع خود برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و بازپس گیری اراضی اش با توسل به زور استفاده می کند. عراقیها معتقد بودند که حکومت ایران تمام راههای حل مسالمت آمیز اختلافات دو کشور را مسدود کرده است. عراق پیش از آغاز یورش، بارها ایران را به اقدامات تجاوزگرانه و دخالت در امور داخلی خود از جمله حمایت از حزب غیرقانونی الدعوه کرد.

رهبران ایران هم در بخش عربی رادیو دولتی این کشور به بدگویی شدید از حکومت بعث عراق پرداخته و آن را یک حکومت ضد اسلامی و دست نشانده قدرتهای امپریالیستی معرفی می کردند. حکومت عراق متهم می شد که به اقدامات تجاوزگرانه از جمله حمایت علنی از شورشیان جدایی خواه در خوزستان و قول کمک به آنها برای آزادی "عربستان"، نامی که حکومت عراق بر این استان نهاده بود، می دهد. دریادار احمد مدنی، استاندار وقت خوزستان، گفته بود که عراق برای شورشیان سلاح ارسال می کند. در چندین مورد حتی نیروهای عراق حملاتی را به شهرهای مرزی ایران ترتیب دادند که یکی از آنها یورش به شهری در کردستان ایران در ژوئن ۱۹۷۹ و دیگری به شهر صالح آباد در جنوب بود که چندین کشته به جا گذاشت. در نیمه اول سال ۱۹۸۰ (زمستان ۵۸ و بهار ۵۹) چندین درگیری مرزی دیگر هم بین دو کشور رخ داد.

 

چگونه گذشت؟

جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهمترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود که منافع تقریبا همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تاثیر مستقیم بر کشورهایی گذاشت که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ ثابت شد که پیروزی هر یک از دو کشور، ایران یا عراق، موجب برهم خوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد. به همین دلیل ابرقدرتها کوشیدند تا هیچکدام از آن دو پیروز نشوند و هر دو را با زخمهایی عمیق و طولانی رها کنند.

اتحاد شوروی یکی از دو ابرقدرت آن دوران، از سال ۱۹۸۰ تامین نظامی هر دو کشور را متوقف کرده بود، اما از سال ۱۹۸۲ به منبع اصلی عراق برای خرید سلاحهای پیشرفته تبدیل شد. آمریکا نیز در سال ۱۹۸۵ در جریان مذاکراتی پنهانی اقدام به فروش سلاح به ایران کرد. ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ به شکل مستقیم وارد درگیری با ایران شد. از سوی دیگر کشورهای سوریه، کره شمالی و لیبی نیز از ایران حمایت تسلیحاتی و تکنولوژیکی کردند.

از بعد نظامی عراق با استفاده از عنصر غافلگیری در ابتدای جنگ موفق شد بخشهایی از خاک ایران از جمله شهر خرمشهر را اشغال نماید. ایران در سالهای دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد نماید و از سال ۱۹۸۴ جنگ را به داخل خاک عراق کشاند. ایران در فوریه ۱۹۸۶ موفق به تصرف فاو، یکی از مهمترین بنادر صدور نفت عراق، شد و در ۸ ژانویه ۱۹۸۷، عملیات "کربلای ۵" را برای تصرف بصره، دومین شهر بزرگ، عراق به انجام رساند که در جریان آن ۶۵ هزار سرباز ایرانی و ۲۰ هزار سرباز عراقی کشته شدند. ایران در ۲۶ فوریه این عملیات را متوقف کرد و در شرایطی که بن بست نظامی در جبهه جنوبی جنگ کامل شده بود، جنگ نفتکشها با حملات دو طرف به سوی کشتیهای غیرنظامی در خلیج فارس به اوج خود رسید.

کشتیهای کویتی یکی از اهداف مورد علاقه رژیم ایران بود. حملات نیروهای ایران به نفتکشهای شوروی و آمریکا که در خدمت دولت کویت بودند و حمله غافلگیرانه یک جنگنده عراقی به کشتی جنگی آمریکایی که به آسیب شدید ناوچه "یو اس اس استارک" و مرگ ۳۷ سرباز آمریکایی انجامید، کشتیرانی بین المللی را در معرض خطر قرار داده و زمینه مداخله بیشتر هر دو ابرقدرت را فراهم کرد، به طوری که هر دو از قطعنامه های شورای امنیت که از دو طرف درخواست آتش بس داشت، حمایت کردند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد در کل ۸ قطعنامه در این رابطه صادر نمود که همگی به جز قطعنامه ۵۹۸، توسط ایران رد شد. جنگ در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتش بس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت. مبادله اسیران جنگی بین دو کشور از سال ۱۳۶۹ آغاز شد. ایران آخرین گروه از اسرای جنگی عراقی را در سال ۱۳۸۱ به عراق تحویل داد.

 

فرجام

در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ رژیم جمهوری اسلامی در حالی قطعنامه آتش بس را پذیرفت که توان اقتصادی کشور تحلیل رفته و آثار خستگی ناشی از جنگ فرسایشی آشکار شده بود. همچنین نیروهای عراقی حملات گسترده ای را در جبهه های زمینی آغاز کرده بودند و شهرها، مراکز اقتصادی، سکوهای نفتی و نفتکشها را زیر آتش حملات موشکی و هوایی قرار داده بودند.

به گفته کارشناسان، افزایش توان نظامی نیروهای عراقی عامل مهمی در پذیرش قطعنامه از سوی رژیم ایران حساب می آید، اما نقش تعیین کننده در فرونشستن آتش جنگی را ناتوانی حکومت از بسیج منابع انسانی از یکسو و کاهش قدرت اقتصادی و فشار تحریم اقتصادی از سوی دیگر داشت که بعد از گذشت ربع قرن از آغاز آن، هنوز رژیم جمهوری اسلامی از ارایه تصویری روشن از عواقب و پیامدهای اقتصادی این دوره اکراه دارد.

 

آمار تلفات انسانی

بنا بر اطلاعات بعضی منابع، در این جنگ طرف ایرانی ۲۱۰ هزار کشته، ۴۰۰ هزار معلول، و ۱۰ هزار مفقودالاثر داد. ۴۸ هزار ارتشی، ۸۵ هزار پاسدار و بسیجی، بیش از ۳۳ هزار دانش آموز، بیش از سه هزار و ۵۰۰ دانشجو، سه هزار و ۳۱۷ روحانی، ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی کشته شدند. افزون بر این، ۲ هزار تبعه خارجی که همراه نیروهای ایرانی می جنگیدند نیز در جنگ هشت ساله کشته شدند.

به گفته مجتبی جعفری، جانشین ریاست "بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای جنگ"، پنج میلیون ایرانی در جنگ شرکت داشتند که ۱۹۰ هزار نفر از آنان کشته و ۶۷۲ هزار نفر زخمی شدند. ۴۲ هزار نفر از نیروهای ایرانی هم به اسارت نیروهای عراقی درآمدند.

در مجموع ۲۱۷ هزار نیروی ارتش، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار بسیجی به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه پاسداران، شهربانی و ژاندارمری در جنگ شرکت داشتند.

 

میراث جنگ

در عراق، جنگ به تاکید بیشتر بر ناسیونالیسم عربی از نوع صدام حسینی دامن زد. در ایران افتاده به دست ارتجاع شیعی، جنگ بهانه ای برای مقابله با مخالفان داخلی، سرکوبی خواسته های اجتماعی، ضدیت ورزی با ایدیولوژی سنی و اسراییل، تقویت تفکر "صدور انقلاب" و در حقیقت صدور بربریت و تروریسم و به عهده گرفتن نقش مادرخواندگی برای گروههای مذهبی آشوب طلب و جنگ افروز در منطقه شد.

در این جنگ، نه شیعیان عراقی از ایران و نه اعراب ایرانی از عراق حمایت کردند. در ایران، جنگ و تبلیغات حکومت در جهت پرت کردن اذهان عمومی از داخل به سمت مرزها شد و بهانه لازم برای سرکوب داخلی گروههای سیاسی مخالف و تمرکز قدرت سیاسی رژیم را فراهم کرد. همچنانکه در عراق نیز به ایجاد نوعی ماشین جنگی منجر شد که به عنوان بخشی از زندگی روزمره درآمده بود. در عراق، تا زمانی که لزوم دفاع در مقابل ایران مطرح نبود، هیچ وحدتی در مورد علت جنگ وجود نداشت.

جنگ ایران و عراق تاثیر بسیار ژرفی بر خاورمیانه، به طور عام و منطقه خلیج فارس به طور خاص بر جای گذاشت؛ چرا که خسارات مالی و جانی آن تنها محدود به دو کشور ایران و عراق نبوده و سالها بعد، سیر تحولات ناشی از این جنگ، به جنگ و درگیریهای دیگری در کل منطقه کشیده شد. در واقع، پیروز نشدن صدام حسین در جنگ علیه ایران، وی را به نوعی تلاش برای کسب افتخار و پیروزی در مقابل کویت و سپس قدرتهای فرامنطقهای سوق داد؛ تلاشهایی شکست آمیز که نتایج مخرب آن به ویژه خود او را در برگرفت.

در نتیجه این جنگ حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس ابعاد بی سابقه ای یافت. ورود مستقیم و مجدد دولت آمریکا با نصب پرچم این کشور بر فراز نفتکشهای کویتی در سال ۱۹۸۷ آغاز شد. مداخله مزبور در همین حد باقی نماند و به اعزام بیش از ۵۰۰ هزار نیرو به خلیج فارس برای بیرون کردن عراق از کویت و سپس جنگ دوم با عراق و اشغال این کشور انجامید؛ تحولی که آغازگر انتشار تروریسم اسلامی و جنگهای فرقه ای و نیابتی در سراسر منطقه شد. 

 

 

منابع:

- کتاب "میراث جنگ" به ویراستاری لارنس پاتر، گری سیک

- آرشیو بی بی سی

- تارنمای بازتاب

- آرشیو خبرگزاری فرانسه

- ویکی پدیا

- تارنمای بنیاد حفظ ارزشهای دفاع مقدس

 

منبع: نبردخلق شماره 376، شنبه اول آبان ۱۳۹۵ – ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول