یادداشت سیاسی ......

با دروغ و ریا نمی توان جامعه را رام کرد

مهدی سامع

 

روز دوشنبه 11 مرداد سال جاری خامنه ای به دروغ «مشكلات معیشتی مردم را دغدغه عمیق و مستمر» خود اعلام کرد و در مورد برجام نیز با ریاکاری به گونه ای صحبت کرد که گویا یک ناظر بی طرف بوده و تنها توصیه هایی به مذاکره کنندگان ارایه می داده است.

 

آیا مشکلات معیشتی مردم به راستی از «دغدغه عمیق و مستمر» خامنه ای است؟ باید توجه داشت این حرف را کسی می زند که نهادهای تحت امر با صدها میلیارد دلار سرمایه و دارایی نه فقط در جهت بهبود وضعیت فلاکتبار مردم اقدام موثری انجام نمی دهند و تنها دغدغه آنان چگونگی چپاول مردم و کشور است، حتی به دولتی که یکی از اجزای ولایت اش است مالیات بر درآمد پرداخت نمی کنند و کارکرد این نهادهای بزرگ اقتصادی غیرشفاف است. خامنه ای که در مورد تضاد بین فیلم سازان اروپایی با هالیوود هم نظر می دهد، آسمان و ریسمان را به هم می بافد تا با لاپوشانی مسئولیت خود در مورد فجایعی که مردم ایران با آن درگیر هستند، نقش مدافع مردم را بازی کند. برای مثال او در مورد به هدر رفتن حدود هزار میلیارد دلار درآمد ارزی در دوران صدارت محمود احمدی نژاد سکوت می کند. اما مردمی که فقر و بی خانمانی را بر دوش خود حِس می کنند می دانند که مسئول اول  و بدون رقیب این وضعیت فلاکتبار و چپاول میلیاردها دلار درآمد ارزی کسی جز ولی فقیه نیست.

اگر حساب و کتاب نهادهای تحت امر خامنه ای به شمول بنیاد تعاون و قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه از پرده برون افتد، سیه روی می شود مقام معظم که مردم ایران را به چنین فلاکتی گرفتار کرده است.

اگر واردکنندگان اصلی شکر و پارچه و کالاهای بُنجُل چینی و .... معرفی شوند، معلوم می شود خامنه ای پشتیبان کسانی است که اقتصاد و تولید کشور را نابود کرده اند. اگر کانالهای اصلی قاچاق معرفی شوند، مشت مدافع اقتصاد مقاومتی باز می شود.

اگر مجموعه پولهایی که برای صدور ترور و مداخله در سوریه، عراق، یمن، لبنان، فلسطین و.....هزینه می شود اعلام شود، معلوم می شود که «دغدغه» اصلی خامنه ای نه مردم که تضمین بقای ولایت اش است.

اگر.....

 

مقام معظم در مورد برجام برخوردی ریاکارانه دارد. در همین سخنرانی وی گفت: «بر جام، به عنوان یك تجربه، بی نتیجه بودن مذاكره با آمریكاییها، بدعهدی آنها و ضرورت بی اعتمادی به وعده های آمریكا را بار دیگر ثابت كرد......امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان كسانی كه در همین مذاكرات از اول تا آخر حضور داشتند، همینها می گویند آمریكا نقض عهد كرده است.....البته بنده از یكسال پیش، یك سال و نیم پیش هی تكرار كردم كه به آمریكاییها نمی شود اعتماد كرد، بعضیها سخت شون بود قبول كنند.....خوب، برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود، دیگه مگر غیر از این بود؟ برای اینكه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود، خوب برداشته نشده» است و با گذشت شش ماه از برجام «هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده نمی‌شود.». (سایت خامنه ای)

در همین چند جمله چندین دروغ و یک ریاکاری چندش آور وجود دارد.

کارگزاران رژیم بارها به طور شفاف و صریح اعلام کرده اند که ولی فقیه در جریان تمامی مذاکرات از اول تا امضای برجام بوده است. بنابرین این شخص خامنه ای بوده که برجام را تائید نهایی کرده و پس از آن هیات مذاکره کننده تفاهم را اعلام کرد. هرچند در مناسبات دیپلماتیک «اعتماد» نقش مهمی ندارد، اما اگر در برجام مساله اعتماد مطرح بوده، این مقام معظم بوده که برای خلاصی از تحریمها به طرفهای خارجی اعتماد کرده است. بدون تائید خامنه ای نه مذاکره جدی صورت می گرفت و نه توافقی امضا می شد. بنابرین پیش کشیدن موضوع «اعتماد» از جانب خامنه ای چیزی جز ریاکاری نیست.

اما در مورد دروغهای مقام معظم به موارد زیادی می شود اشاره کرد.

نکته اول این که تحریمهای مربوط به پروژه هسته ای در کل و جزء برداشته شده و در برجام ماده ای در مورد لغو تحریمهای مربوط به حقوق بشر و حمایت رژیم ایران از تروریسم وجود ندارد.

نکته دوم این که اکنون رژیم ایران حدود 2 ملیون بشکه نفت صادر می کند و وارد بسیاری از مناسبات اقتصادی با کشورهای بزرگ شده که در شرایط تحریم امکان پذیر نبود. یکی از مهمترین تحریمها که در کنار تحریم بانکی نقش تعیین کننده داشت، تحریم نفتی بود و این تحریم اکنون وجود ندارد.

نکته سوم که خامنه ای از آن گزیده شده، موضوع موانع در مناسبات بانکی است. براساس یک قرار داد جهانی عملکرد بانکها باید شفاف بوده و فاقد عملکردهایی مثل پولشویی و حمایت مالی از تروریسم باشد. نهاد جهانی کنترل کننده بانکها باید به «تراكنشهای مالی» جمهوری اسلامی دسترسی داشته باشد. گرچه چندین ماه قبل، این نهاد بین المللی برای مماشات با رژیم ایران، سقف ادامه سخت گیری بر بانکها را برای یک سال متوقف کرد، با این حال بدون شفافیت بانکهای رژیم این نهاد نمی تواند حکم قطعی در مورد ادامه مناسبات بانکی با رژیم ایران را صادر کند و این ربطی به برجام ندارد. موضوع معامله دلاری در مناسبات بانکی هم به آمریکا و کنگره این کشور مربوط است که این نیز در برجام پیش بینی شده است.

خامنه ای می خواهد با برجام چند لوپی میل کند. هم دلار دریافت کند، هم بدون کنترل جهانی دلارهای دریافتی را از طریق شبکه بانکی برای تروریسم و بنیادگرایی هزینه کند و لابد انتظار دارد همه مقامات کشورهای طرف قرارداد با حجاب اسلامی به دستبوسی مقام معظم شرفیاب شوند.

نکته چهارم این که فقدان «تاثیر ملموس در زندگی مردم» ربطی به تحریم یا عدم تحریم و برجام ندارد. همانطور که در بالا نوشتم با حدود یک هزار میلیارد دلار درآمد ارزی طی سالهای 1384 تا 1392، زندگی مردم به فلاکت کشیده شد. بنابرین دل سوزی برای مردم از جانب خامنه ای هیچ کس را فریب نمی دهد. وضعیت فاجعه بار اقتصادی ایران ناشی از شرایط زیربنایی (ساخت اقتصادی) و روبنایی (استبداد مذهبی) است. برای تغییر ملموس در زندگی مردم در گام اول باید روبنای موجود یعنی استبداد سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه تغییر کند. در غیر این صورت زندگی اکثریت مردم با هر میزان درآمد ارزی روز به روز بدتر و بدتر و جامعه تباه تر خواهد شد.

وقتی 30 درصد مردم ایران حتی نان برای خوردن ندارند، انتظار این که مردم سهمی از برجام ببرند، انتظاری بیهوده است.

علی ‌اكبر سیاری، معاون وزیر بهداشت در یک جلسه حکومتی اعتراف کرد که «۳۰ درصد مردم ایران نان خوردن ندارند و گرسنه ‌اند.... و ۲۵ درصد جمعیت شهری در كشور حاشیه ‌نشین هستند». (رادیو فردا به نقل از مهر، 28 مرداد 1395) وی با گفتن این که «آمار‌های وزارت بهداشت از آسیبهای اجتماعی در ایران محرمانه است» به عمق فاجعه مُهر تایید زد.

 

سخنان روز دوشنبه 11 مرداد ولی فقیه، بلافاصله با پاسخ حسن روحانی روبرو شد.

تلویزیون شبكه خبر در همان روز حرفهای روحانی را پوشش داد. وی در مورد برجام و تحریمها گفت: «در فضای تحریم شما همه اش باید دستت تون به سوی دیگران دراز باشه.....میگن زورگویی نبود خوب پس چرا نمی فروختی اگر زورگویی نبود....وقتی تحریم بود، عزت نبود، برجام چی برای ما آورده، اول عزت. در فضای تحریم ما یك چیزی می خواستیم بخریم ناچار بودیم از یكی دو تا كشور برویم بخریم، به هر قیمتی گفتن، با هر شرایطی گفتن، با هر كیفیتی گفتند ، برجام یعنی شما آزادید به جای دو كشور، در برابر دهها كشور حق انتخاب داشته باشی...» روحانی در جایی هم با طعنه به خامنه ای گفت که نمی ‌توان «در برابر قدرتهای بزرگ با شعارهایی كه گاهی توخالی است» ایستاد.

این سخنان که به طور آشکار در تقابل با ولی فقیه بود با انبوهی از حملات از جانب ایادی خامنه ای روبرو شد. علم الهدا، امام جمعه مشهد و از سوگُلیهای دربار خامنه ای در حمله به روحانی گفت: «این آقای ساده ‌لوح می‌ گوید ما با برجام عزت پیدا كردیم! چه عزتی؟». (عصر ایران، جمعه 15 مرداد 1395)

یک جعل نگار تاریخ، حسن روحانی را به خیانت متهم کرد. حمید حسینی روحانی (زیارتی) گفت: « خطر بزرگ برای ایران، نه آمریكا و نه اسراییل است، بلكه آقای دكتر روحانی و تفكرات این چنین است. آقای روحانی آگاهانه به صحنه آمده تا اصالتهای اسلامی را از بین ببرد..... آن روزی كه رهبری فرمودند من مذاكره را بیهوده می دانم، عمر و عاص های امروز رهبری را مجبور به مذاكره كردند......ما امروز رسوایی مذاكره و برجام را دیدیم ....اینها برای هر سخنرانی رهبری دهن كجی نشان می دهند و باید مجازات شوند......روحانی به جرم خیانت به كشور و دروغ و دوری از ولایت باید محاكمه شود.» (تابناک به نقل از زیتون تبریز، جمعه 15 مرداد 1395)

سعید جلیلی بند 37 برجام را «اهرم فشار بالای سر» رژیم می داند و نمی گوید که خامنه ای با آگاهی به همین بند که در مورد حل و فصل اختلاف بین دو طرف است، برجام را تایید کرد.

در مقابل هاشمی رفسنجانی حرفها و اقدامات مخالفان روحانی را « مانع تراشیهای متحجران» دانست و گفت کسانی که «مبارزه را با تعابیری چون "مشت به سندان كوبیدن" و "آب غربال كردن"، به سخره می گرفتند و با قیافه ی حق به جانب می گفتند "جواب این خونها را چه كسی می دهد؟" ....همین جماعت در سالهای اخیر چنان ادعای انقلابیگری دارند كه اگر جامعه سوابق سكوت آنان در مقابل چپاولهای استبداد و استعمار را در تاریخ ثبت نمی كرد، امروز ادعای پیشتازی با امام و مبارزین را داشتند.». (ایرنا، دوشنبه 11 مرداد 1395)

 

پس از سخنان خامنه ای این سوال مطرح شده که آیا خامنه ای از «نرمش قهرمانانه» و به بیان بهتر «عقب نشینی ذلیلانه» پشیمان شده و به دنبال تجدید نظر در برجام است؟

با توجه به شرایط متحول جهانی و منطقه ای و نیز وجود بحران انقلابی (بحران غیرقانونی) در ایران، نمی توان یک پاسخ قاطع و بی بُرو بَرگَرد به این سوال داد و باید بر بیشترین احتمال دست گذاشت. به گمان من اگر شرایط به همین گونه پیش رود که طی دو سال گذشته جریان داشته، خامنه ای هرگز جرعت دَبه درآوردن نخواهد داشت. خود او هم می داند که بر اساس متن برجام طرفهای خارجی به تعهدات خود عمل کرده و حتی در مواردی امتیازات زیادی به رژیم داده اند. همچنین خامنه ای می داند که برگرد از عقب نشینی هزینه های گزافی برای ولایت او خواهد داشت. بنابرین او مجبور است هم به روند اجرایی برجام تن دهد و هم برای روحیه دادن به مزدوران خود ساز مخالف کوک کند و هم چماقی را بالای سر باند رفسنجانی نگهدارد و از این طریق روحانی را به کُرنش مداوم وادارد تا کلید روحانی فقط برای قفلهای دلواپسان کارایی داشته باشد.

محصول چنین شرایطی تشدید تضاد در درون هرم قدرت و افزایش چشم گیر حرکتهای اعتراضی مردم است، مردمی که حق خود را طلب می کنند.

  

منبع: نبردخلق شماره  374، دوشنبه اول شهریور 1395 – 22 اوت 2016

 

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول