سرود های اعدامی

 

در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی تابستان 67

م . وحیدی ( م . صبح )

 

ای همرزم، ای همراز، ای هم قصه!

ای دوست، ای رفیق، ای  زندانــی!

ای آوازهای چاك چاك كبود لگد مال بی خریدار!

ای واژگونه از سقف سیاه تلخ بی تقوا!

با زنجیرهای دریده خشك نفسگیر آیات كنكاش

ما

دست در دستان تو

با ستارگان بی شمار آسمانهای صمیمی

چشمه زاران پر تپش كوهساران سبز را

می خوانیم

  

در شعر ناب نفسهاتان

ـ وقتی كه درهم تكثیر می شویم ـ

تصویرهای اساطیری پندارتان

چگونه بی تابانه می دود

در پی اندام بی روح زمان؟

و شب

در توفش سایه ها

چگونه  به پرواز می آیید ؟

 

در گور شبانه حماقت

شكفت

 آذرخش تند خیز فریادتان

با آونگ عریان ” نه ”!

 

شما

ای رسولان امیدهای خرد بی پناه من!

زخم سینه سربی تان

در حجم شورش باد و باد بانان

 

پوشش قوافی ابرهایست

گر گرفته

كه از هرقطره اش

دریا می گذرد

 

هنوز این سرزمین خسته

ترانه ساز خواب های پاره پاره شماست

كه نهال كوچك عشق را

شكوفایید

   

ستارگان شب خیز

در تلاطم شاخه های مرطوب

صبحی دیگر را

به انتظار نشسته اند

منبع: نبردخلق شماره  372، سه شنبه اول تیر 1395 – 21 ژوئن 2016

 

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول