عقب نشینی رژیم و انتظار بیهوده

 

شهره صابری

 

 

عقب نشینی رژیم ایران و ترک مواضع در برابر مسائل هسته ای و شکست استبداد، فضایی پرنشاط، متوقع و منتظر را به وجود آورده است. عده ای بر این عقیده هستند که روابط رژیم ایران با غرب به طور کلی و با آمریکا به طور مشخص باعث پیگیری مساله حقوق بشر در ایران خواهد شد. به این عقیده باید تمام عیار مشکوک بود. قبل از بررسی این دیدگاه باید توجه داشت که عقب نشینی و شکست مواضع چندین ساله ی استبداد حاکم بر ایران در حالی صورت می گیرد که بیش از سه دهه ترور و وحشیگری توسط جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

امید به استحاله ی رژیم با حمایت از دولت به اصطلاح میانه رو،  همراه با بدست گرفتن کاسه ی گدایی و نگاهی منتظر و متوقع به سوی یکی از اصلی ترین و پرسابقه ترین عامل سرکوب، عقب ماندگی و وحشیگری یعنی امپریالیسم، کاری مهمل است. با نگاه به بنیانهای نظام حاکم بر جهان کنونی و نیز ماهیت رژیم حاکم، بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران بسیار دور به نظر می رسد.

اول باید نیروهای دخیل در حاکمیت را در نظر آورد و دانست جناحهای مختلف به هیچ روی حاضر به ضربه زدن به کلیت نظام در ایران نیستند و نیز جناح اصولگرای افراطی به نیابت از تمامی جناحهای حکومتی برای حفظ وضع موجود با شدتی بیش از قبل، در مورد مخالفان رادیکال و نیز لایه های پایینی اصلاح طلبان اجرای وظیفه خواهد کرد. اما تشکلهای بی خطر امکان فعالیت داشته  و همانطور که میبینیم امروز تشکلهای غیر دولتی با یک استراتژی بسیار محافظه کارانه و بی خطر فعالیتهای خود را تحت نظارتهای شدید از سر گرفته اند. اما نمی توان امیدی برای کم هزینه شدن فعالیتهای رادیکال داشت و استبداد با همکاری امپریالیسم و دولت به اصطلاح میانه رو در این زمینه یکباره عقب نشینی کند.

سرتاسر تاریخ معاصر تجربه کرده ایم که استبداد در ایران و امپریالیسم همراه و ملازم یکدیگر بوده اند. حاکمیت دلالان سرمایه داری همواره با تخریب ثمره ی مبارزات خونین مردم همراه بوده است. برنامه های اجرا شده در ایران که از دامن امپریالیسم بلند شده، چه در شکل برنامه های عمرانی قبل از انقلاب 57 و چه در شکل برنامه های توسعه ی پس از انقلاب 57 همواره ایران را به سوی زباله دانی و منبعی برای بهره جویی امپریالیسم تبدیل کرده است. امروز نیز مثل گذشته، امپریالیسم با واسطه گری دولتهای دلال مآب به حرکتهای دموکراتیک، کارگری و سوسیالیستی هجوم خواهد آورد. امپریالیسم استبداد و خفقان و فساد را مساعدترین شرایط برای بهره برداری و سودجویی می داند. فساد است که از موجبات همدستی رژیم با امپریالیسم خواهد شد. گرفتن وام و به فلاکت نشاندن مردم ایران، تصرف بازارهای ایران، رانت خواری، خصوصی سازی و هر آنچه مردم را به بیچارگی می کشاند نیازمند فساد دولت است. سرکوب تشکلهای کارگری و حرکتهای مردمی و دموکراتیک است که زمینه را برای استثمار بیشتر کارگران فراهم کرده و حقوق آنان را به سرمایه داران واگذار می کند و این امر نیازمند استبداد و وحشیگری است.

باید دانست که هر چرخش ایدئولوژیک رژیمهای وابسته برای حفاظت از خودشان و وضع موجود است. اگر پویندگی و جان تازه ای در مردم ایران به وجود آمده است از بابت شکست و عقب نشینی ولایت فقیه و استبداد در ایران است. اگر این اوضاع سبب دامن زدن به مخالفت و مبارزات زحمتکشان در ایران و طلب حقوق دموکراتیک شود، رژیم دلال مآب با همدستی امپریالیسم آنرا به عقب خواهد راند چرا که سرکوبگری و استثمار ویژگی ذاتی سرمایه داری است. اما تاثیر این شکست قدرت مطلقه ی ولایت فقیه در روحیه ی مردم ایران محتوم است و باید منتظر جسارت بیشتری در مبارزات مردم ایران علیه رژیم و پیگیری جدی تر حقوق آنها با وجود سرکوب بیشتر بود.

 

منبع: نبردخلق 361، پنج شنبه اول مرداد 1394 (23 ژوییه 2015)

 

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول