فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۹ شهریور

مُحلل!

منصور امان

با هر روزی که از عُمر دولت پزشکیان می گذرد، زوایای عقب نشینی تاکتیکی خامنه ای که تا پیش از این در یک پاکت سربسته زیر عُنوان «دولت وفاق ملی» پنهان شده بود، خود را بیشتر به نمایش می گذارد. اگرچه ترکیب سفارشی دولت و چینش مُهره های پیرامون آن از سوی خامنه ای و بیت اش به شفاف سازی روندی که به جریان افتاده کُمک شایانی کرده است، اما فراتر از آن، ورود این دستگاه اجرایی به صحنه عمل و میدان چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که از پروژه خامنه ای کدر زدایی می کند.

آنچه که پزشکیان در کُنفرانس مطبوعاتی بیان کرد، بخشی از خُطوط سیاسی پروژه یاد شده را آشکار کرد که در حقیقت همان رویکردهای شناخته شده ای است که دولتهای پیشین ج.ا زیر دیکته خامنه ای و همدستانش پیش گرفته اند. دفاع پزشکیان از برنامه بُحران ساز موشکی، انکار داشتن موشک فراصوت و صُدور تسلیحات به روسیه و به مُوازات آن عبارت پردازی بی مُحتوا در باره بُحران مُناسبات خارجی و راه حلهای برطرف کردن آن، تکرار نُقطه به نُقطه محورهای سیاسی و مُدیریتی ثابت رژیم حاکم در پهنه سیاست خارجی تنش آفرین و ماجراجویانه خود است.

دُم خروس «رهبر مُعظم» از کیسه پزشکیان وقتی نمایان تر بیرون می زند که او به حوزه سرکوب و سیاستهای جاری استبداد دینی وارد می شود. پزشکیان ادامه رذالتهای ماموران حکومتی در هیات «گشت ارشاد» را با شوخی و خنده به هیچ انگاشت و در همان قالب مسخرگی یکبار دیگر وعده پیگیری داد. در جایی دیگر، او در برخورد به مساله حبس خانگی موسوی، کروبی و رهنورد، به دُروغ از «حل کردن مُشکل آقای کروبی» خبر داد و همزمان بر ادامه زندانی ماندن موسوی و رهنورد به این بهانه که «نباید با نظام درافتاد»، تاکید کرد.

همین سیاست نقاب زده در اولین بزنگاه برخورد دولت پزشکیان به موضوع دانشگاه و رویکردهای سرکوبگرانه حاکمیت برای سُلطه سیاسی بر آن نیز پدیدار شده است. وزیر علوم، سیمایی صراف، با قید «کم و بیش» از بازگشت مشروط استادان اخراج و تعلیق شده دم می زند و همزمان با پاس دادن تعیین سرنوشت دانشجویان و استادان بازداشتی به قوه قضاییه، خود و دولت را از پاسخگویی مُعاف کرده است. این در حالی است که بازوهای امنیتی مُستقر در دانشگاه و عوامل آنها در پُستهای مُدیریتی و انضباطی، نقش اصلی را در پرونده سازی و راپُرت دهی علیه بسیاری از اُستادان و دانشجویان داشته اند.

از سوی دیگر، وزیر بهداشت پزشکیان، مُحمد رضا ظفرقندی، می گوید که دستور «تعلیق» احکام کُمیته های انضباطی علیه دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی را صادر کرده است. هرگاه این حرکت به راستی به معنای پایان یا تغییر جهت سیاست سرکوب دانشجویان بود، وی می بایست از «لغو» احکام جابرانه و بی پایه ای خبر می داد که تنها دلیل صُدورشان هراس افکنی، انتقام گیری و تبدیل دانشگاه به گورستان اندیشه و دانش است. او آگاهانه از «لغو» نام نمی برد، زیرا با «تعلیق» شمشیر داموکلسی بر سر دانشجویان آویخته می شود که موقعیت حُقوقی آنها را نامُتعین می سازد. این بیش از یک ابزار فشار پنهان برای به اطاعت واداشتن و نگه داشتن شان روی ریل حاکمیت نیست و در حقیقت سیاست پیشین را در لباسی دیگر امتداد می بخشد.   

عقب نشینی خامنه ای از یکدست سازی یک انتخاب نبود، بلکه این جُنبش اجتماعی و قُدرت قیامهای آن بود که وی را وادار بدان کرد و راه دیگری برایش به جا نگذاشت. «دولت وفاق ملی» پروژه دستگاه قُدرت برای ترمیم این شکست و بازسازی سُلطه اش است. پزشکیان در این طرح نقش مُحلل را بازی می کند. او واسطه ای به شُمار می رود که باید هزینه عقب نشینی را تا جای مُمکن پایین بیاورد و گُذار دستگاه حاکم از دوره پُرخطر و تهدید کُنونی را مُمکن سازد.

بر این پایه، حرکت جُنبشهای اجتماعی و به ویژه مُبارزه زنان و جوانان و مُبارزات صنفی و مدنی، به گونه مُستقیم در برابر این پروژه قرار می گیرد. خامنه ای و شُرکا را نباید به حال خود رها کرد. تنها راه جلوگیری از بازسازی قُدرت شکاف برداشته آنها، افزایش فشار و ایستادگی و پافشاری بر سر مُطالبات خُرد و کلان است.   

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست