|
|
فراسوی خبر... پنجشنبه ۱۸ مرداد جنگ افروزی به شرط عقلانیت «دُشمن» منصور امان اگر تا دیروز این احتمال که یک جنگ منطقه ای سراسر خاورمیانه را به آتش بکشد فقط یک فرضیه بود، امروز این انگاره عناصر نیرومندی از واقعیت پیدا کرده است. رژیم ج.ا در حال تدارُک چینی برای موشک پرانی به اسراییل است و از طریق مُزدوران و تحت الحمایه های بومی اش، یمن، لُبنان و عراق را نیز درگیر آن ساخته است. در سوی دیگر، دولت جنگ افروز اسراییل که از حمایت بی دریغ غرب برخوردار است، مُشتاقانه یک درگیری نظامی همه جانبه را به انتظار نشسته است. روشن است که رژیم حاکم بر کشور خواهان چنان جنگ گُسترده ای نیست که موجودیتش را برباد دهد. در پس تمامی گزافه گوییها و خودستاییهای علی خامنه ای و چکمه پوشان شکم برآمده او پیرامون توان نظامی خویش، اینان بیش از هر کس دیگری آگاهند که یک جنگ رودرو و عُریان با اسراییل و مُتحدانش پایان خوشی برای آنها نخواهد داشت. بنابراین باوجود نعره های جنگ طلبانه ای که حاکمیت بر سر هر کوی برزن داخلی و بین المللی سر می دهد، اما در نهایت پروژه «انتقام گیری» اش را روی اُمید به عقلانیت «دُشمنان» آمریکایی و اُروپایی و بی تمایُلی اعلام شده آنها به گُسترش جنگ بنا کرده است. بنابراین می توان گفت استراتژی جنگی حاکمان ج.ا روی فرضیه ای بنا شده که هنوز و تا پیش از آغاز تبادُل آتش و شکل گیری وضعیت جدید، هیچ داده اتکا پذیری پیرامون آن وجود ندارد. همچنین احتمال نمی رود آنها اطلاعات یا پیامهای محرمانه ای که تئوری شان را تایید کند در اختیار داشته باشند. تجربیات گُذشته نشان داده که مُحاسبات و انگاره های آخوند خامنه ای و پاسداران همدستش اغلب اشتباه از آب درآمده و آنها خیالات و دُروغ پردازیهای تبلیغاتی خود را به جای واقعیت نشانده اند. آنان می پنداشتند جنگهای نیابتی از درگیری مُستقیم و پرداخت هزینه مُعافشان می کند ... غلط بود. مُدعی بودند در سوریه و لُبنان می جنگند تا جبهه جنگ در تهران و اصفهان باز نشود ... غلط بود. بر این باور بودند که از چین و روسیه کارت سفید برای شرارت هسته ای در جیب دارند و آنها از پیامد تحریمها ایمن نگه می دارندشان ... غلط بود. و در آخرین مورد، مُحاسبه کرده بودند که موشک پرانی به اسراییل تاثیر بازدارنده دارد و می توانند پس از آن به کسب و کار معمول خود (جنگ نیابتی) بازگردند و امروز می دانیم که این نیز تا چه اندازه غلط بود. علی خامنه ای میز یک قُمار خطرناک را چیده است که وجه بازی آن هیچ چیز کمتر از ایمنی، سلامت، زیست و جان مردُم ایران نیست. خیره سری و شلختگی او و رژیم اش در ایجاد و شُعله ور کردن بُحرانهای گوناگون، نشانه مُطمئنی از بی تفاوُتی و بی مسوولیتی تبهکارانه نسبت به سرنوشت جامعه است. حاکمان ج.ا آگاهانه فلاکت بارترین شرایط زیست و معاش را بر مردُم تحمیل کرده اند، چون آنها را حاشیه ای نادیده گرفتنی، خارج از مرزهای اقتصادی و اجتماعی زیست مُلوکانه خود طبقه بندی می کنند. رنج و مرگ مردُم برای آنها -حداکثر- خسارت جانبی و اجتناب ناپذیر به حساب می آید و تا هنگامی که پیامدهای جنگ طلبی و بُحران سازی دامن خودشان را نگرفته باشد، دست و دلبازانه روی زندگی و آینده ملت قُمار می کنند. مُحاسبه علی خامنه ای در باره مردُم ایران هم غلط است. هنوز نقش سیلی سختی که در رُسوایی انتخاباتی اش از آنها خورد، بر گونه های خود و رژیم اش به جا مانده. جامعه در خیزشها و مُبارزه روزمره زنان و جوانان اش نشان داده که نه رعیت است و نه ژتون میز قُمار، بلکه قُطب سیاسی- اجتماعی فعال و هماوردی میدانی است که در سوی مُخالف نکبت جنگ و فقر و خفقانی ایستاده که رژیم ولایت فقیه نمایندگی می کند. این مُبارزه ای است برای زندگی و آزادی که پادزهر ویرانی و مرگ، یعنی سرنگونی ج.ا را در مُشت دارد. |
|
|