فراسوی خبر... پنجشنبه ۵ مهر

رونمایی از پروژه «بازی از اول» در نیویورک

منصور امان

برخلاف آنچه که مُمکن است به نظر برسد، ماموریت پزشکیان در آمریکا دیپلُماسی نیست، او نقش روابط عُمومی علی خامنه ای را ایفا می کند و پیامهایی را تبلیغ می کند که وی مایل است برای زمینه سازی اجرای نقشه هایش به گوش طرف حسابهای خارجی برسد.

در میان دسته نه چندان کم شُماری از گُفته های ناهمگون پزشکیان در نیویورک، یک خط ثابت و روشن مُتمایز بود و آن اعلام آمادگی ج.ا برای بازگشت به «برجام» و اجرای تعهُدات هسته ای خود است. تا آنجا که به این سیاست در فُرم و نما برمی گردد، خط مشی جدیدی نیست. رژیم ج.ا در تمام طول دوره ای که مشغول زیرپا گذاشتن تعهُدات خود و گُسترش شرارت اتُمی بود، سُخن از آمادگی برای بازگشت به «برجام» می داد و همزمان آنرا به چنان درخواستهایی مشروط می کرد که در عمل این امر را نامُمکن می ساخت. این یک تاکتیک مُذاکراتی بود که هدف به درازا کشاندن گُفتُگوها و ایجاد یک چتر حفاظتی برای پیشبُرد مُنازعات در همه جبهه ها را پی می گرفت.

اکنون بار دیگر رژیم ج.ا موضوع «برجام» را روی میز طرفهای بین المللی اش می گذارد و برای جلب اعتماد، تیم مُذاکره کننده پیشین را روانه آمریکا کرده است. پزشکیان در این راستا آمریکا را دعوت کرده «بیایید به گام نخُست برگردیم». این را می توان یک عقب نشینی به شُمار آورد، اما نه از سیاستهای ثابت در پهنه تروریسم، مُداخله گری خارجی، راه اندازی نیروهای نیابتی و میلیتاریسم، بلکه از سیاست تهاجُمی تقابُل که دستکم از شش سال پیش تاکُنون شکل و مضمون مُناسبات ج.ا با غرب و «دُشمنان» منطقه ای آن را تشکیل می داده است. 

حاکمان ج.ا می کوشند شرایط نه جنگ و نه صُلحی که با امضای «برجام» ایجاد شد را زنده کنند. این توافُقنامه خطر درگیری مُستقیم را رفع کرد، فشار تحریمها و تنگناهای ناشی از آن را کاهش بخشید و همزمان به آنها اجازه داد شرارتهای منطقه ای خود را دُنبال کرده و گُسترش دهند، در حالیکه فعالیتهای شان به منظور دستیابی به بُمب اتُمی را نیز در پنهان تداوُم می بخشیدند.

تغییر جهت کُنونی آنها ناشی از دریافت زیانبار و ضد منافع کشور و مردُم بودن این سیاستها نیست؛ آخوند خامنه ای و همدستانش زیر فشار جامعه مُعترض، فشار تحریمهای اقتصادی و تغییر درونمایه ای صف آراییها و درگیریهای موجود تا پیش از شبیخون حماس به اسراییل، نه توان مادی ادامه سیاست تقابُل و رویکردهای تهاجُمی را دارند و نه آن را به مصلحت بقای خود می بینند. امضای «برجام» نیز محصول فراتر رفتن فشار از مرز گُنجایش دستگاه حاکم بود. این بار نیز خاستگاه عقب نشینی همین عامل است، با این تفاوُت که وخامت شرایطی که رژیم ولایت فقیه در آن بسر می برد، دوچندان و تهدید عوامل دخیل در آن، از این هم بیشتر است.

شانس موفقیت پروژه «بازی از اول» و چرخاندن جهت درگیری به سمت مطلوب زیاد نیست، بیش از همه به این دلیل که نخُست «برجام» به دلیل گذشتن برنامه هسته ای ج.ا از مرز محدودیتهای پیش بینی شده، موضوعیت خود را از دست داده و نمی تواند مبنایی برای پایش و مهار آن باشد. سپس، سطح درگیری و رویاروییهای نظامی و تروریستی ج.ا به چنان حجمی از ویرانگری و بی ثبات سازی فراز یافته که یک توافُق مُجرد با آن بر سر برنامه هسته ای را بی مبنا و در عمل فاقد ارزش می سازد.

از این رو، پروژه جدید حاکمان ج.ا اگر روی زمین سخت واقعیت امکانی برای مُحقق شدن داشته باشد، آن فقط می تواند مُماشات آمریکا و اُروپا باشد. تُخم مُرغهای «نظام» همه در این سبد است.        

 

 

بازگشت به صفحه نخست