فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۲ تیر

شرع نبیِ؛ پُلی که علم الهدی را به عایدات گوهرشاد می رساند

منصور امان

آخوند احمد علم الهدی به علاقه آتشین به اسلام و پاسداری تُند و سرسختانه از فرهنگ، قواعد و دستوراُلعملهای «نظام اسلامی» شُهرت دارد؛ موضعی که زیر آن با فحاشی و هرزه گویی خط تاکید می کشد و با فرمان قلع و قمع دیگران اثبات می کند. اکنون یکی از سرچشمه های دین مداری وی و علت اصرار مُفرط اش به «اداره کشور به وسیله دین» فاش گردیده و به گونه ناخوشایندی در برابر دید همگان قرار گرفته است.

یک ناراضی حُکومتی فاش ساخته که آیت الله علم الهدی هزار هکتار زمین و پنج هزار و ۷۰۰ «رقبه» وقفی را به نیش کشیده و ۱۰ درصد عواید آنها را برخلاف سُنت وقف به جیب می زند. وی همچنین آشکار کرده که آخوند یاد شده بی درنگ پس از کنار زدن متولی قبلی و نشستن بر جای وی، یک حساب بانکی جداگانه برای دریافت درآمدهای هنگُفت "وقف گوهرشاد" گشوده و دستکم از شش سال پیش مشغول لذت بردن از پولهای بادآورده است.

آخوند علم الهدی که تاکُنون در برابر این رُسوایی سُکوت کرده، گُماشته خود در سازمان اوقاف خُراسان را به جلو فرستاده تا وی با بافتن آسمان به ریسمان، به خیال خود بر موضوع ماله بکشد. شنیدنی ترین بخش سُخنان آقای مُحمد احمدزاده آنجاست که مسوولیت واگذاری تولیت وقف گوهرشاد به آخوند یاد شده را مُتوجه «امام مُسلمین، ولی فقیه» می کند و به این وسیله از یکطرف فشار بار این فضیحت را تقسیم می کند و از طرف دیگر می کوشد به این وسیله مانع یورش رُقبای طمعکار گردد.

در حقیقت نیز سوواستفاده از قُدرت برای به یغما بردن اموال و داراییهای عُمومی یا شخصی، شیوه غالب انباشت اقتصاد تراز ج.ا است. آیت الله علی خامنه ای، رییس آیت الله علم الهدی، دقیقا با همین متُد، صاحب یک کارتل صدمیلیارد دُلاری شده است؛ ثروتی که از راه مُصادره اموال و داراییهای صاحبان صنایع و افراد مُتمول در دوره پهلوی و نیز تصاحُب به زور مال و دارایی مُخالفان، پیروان آیینهای بهایی و یهودی، زندانیان سیاسی و مُبارزان جان باخته گردآوری شده است. به تازگی نیز دولت برگُمارده وی زیر تابلوی «مُولد سازی داراییهای دولت» به تاراج و خودمانی سازی داراییهای همگانی و همچنین مُصادره داراییهای وقفی و خیریه پرداخته است.

اکنون و با افشای پرونده تلکه گیری آخوند علم الهدی، خاستگاه حملات دیوانه وار و زنجیره ای وی به زنان و جوانان و سینه چاک دادن اش برای اجرای احکام شرعی شفاف تر گردیده است. او با این دستاویز از منافعی پاسداری می کند که شریعت و سیستم مُبتنی بر آن برایش خلق کرده. او علیه زنان و آزادی انتخاب پوشش آنها افسار پاره می کند، زیرا «حجاب» و تحمیل اقتدار خود به جامعه به نیابت آن، یکی از ابزارهای اصلی باقی ماندن در جایگاه فرادست است؛ جایی که به او امکان چپاول ثروت و فرونشاندن شهوت قُدرت را می دهد. رفتار آیت الله وقف خور همچون دُزدی است که با چنگ و دندان از مال مسروقه در برابر مالباختگان دفاع می کند.

حال همه آنهایی که ماجرای فساد مالی آقای علم الهدی را در فضای مجازی می خوانند و اسناد آن را می بینند، می توانند بهتر علت حملات مُداوم وی به این پهنه و مُخالفت شدید او با دسترسی آزادانه مردُم به اینترنت را درک کنند. برای مُلای مشهدی، در تاریکی نگه داشتن جامعه تضمین ادامه واریز شدن عایدی اوقاف است. او برای چپاوُل فقط وقتی می تواند اینجا و آنجا حساب باز کند که مُطمئن باشد کسی نظاره گر نیست و آنچه که بین او و غنیمتهایش می گذرد، بین او و غنیمتهایش می ماند. گردش آزاد اطلاعات برای دامن چرکی مانند او زهر مار و تیر خلاص یکجاست.

در پس سینه چاک دادن آخوند علم الهدی و همگنان برای اسلام و شریعت، جنگ بر سر حفظ کارتلهای میلیارد دُلاری، اموال وقف شده یا عایدات آن، چاه های نفت و گاز و زندگی اشرافی قرار دارد. در تازه ترین مورد افشای فساد مالی در ج.ا، اسلام سیاسی دوباره همانگونه خودنمایی می کند که در ذات خود هست: پوششی برای تصرُف نامشروع قُدرت و ثروت! 

 

 

بازگشت به صفحه نخست