فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۳ شهریور

سالگرد جُنبش انقلابی؛ فُرصت طلبها برمی گردند

منصور امان

پس از ماه ها آفتاب نشینی، دُرُست در سالگرد قیام شهریور، فُرصت طلبان و خوشه چینان دوباره هُویدا شده اند و با فراخوانهای لاکچری و رفتن در نقش سُخنگوی «جوانان»، «زنان»، «کارگران» یا هر گروه اجتماعی دیگری که سکه اش در بازار آنها رونق داشته باشد، کیسه به دست دوره افتاده اند.  

اولین ظهور آنها کمی بعد از قیام و روی بال چند رسانه دولتی خارجی بود، بی درنگ کسانی که تا آن هنگام واژه «انقلاب» و جُنبش توده ها را تکفیر می کردند و تنفر خود از چنین تحوُلی بر چنین پایه ای را آشکارا و با ناپسند ترین ادبیات بر زبان می آوردند، با پرچم «خیزش انقلابی» و شُعارهای تُند شُروع به رژه رفتن کردند. ستاره های ترویج شده «اینترنشنال»، «صدای آمریکا»، «بی بی سی» و «رادیوفردا»، برای مُبارزه دلیرانه ای که در خیابانهای کشور جریان داشت، نُسخه تجویز می کردند و در ازای این جانفشانی، هیچ حقی کمتر از رهبری مردُم – گویا - سرگشته و بی سامان برای خود قائل نبودند.

آنها وعده می دادند «صندوق اعتصاب» راه می اندازند، «تجهیزات اینترنت ماهواره ای» تهیه و ارسال می کنند، به خانواده های زندانیان و شُهدا «کُمک مالی» می کنند، «داخل» را در فعالیتهای خود سهیم می کنند و جُز آن. ناگُفته پیداست که هیچیک از این وعده ها جامعه عمل به خود نپوشید. با کاهش حُضور خیابانی توده های مُعترض، لاف زنها هم به هریک به گوشه ای رفته و تعهُدات خود را بایگانی کردند تا در فُرصت بعدی دوباره گردگیری شده و زینت سُخن کنند.     

حاصل فعالیت این دسته ایجاد تدریجی شکاف و قُطب بندی بین بخشهای گوناگون جامعه و هرز بردن انرژی آزاد شده و مُتمرکزی بود که مشغله ای جز سرنگونی استبداد مذهبی حاکم نداشت. در حالی که تاثیرات مُخرب این سیاست تفرقه افکنانه را در داخل کشور می توان محدود تخمین زد، در خارج کشور اما آثار مُشاهده پذیری بر جا گذاشت. بخشی از طبقه مُتوسط ایرانیان خارج کشور که در نتیجه فعالیت انقلابی توده ها در ایران به سیاست و کُنش گری کشیده شده بود، در پی جنجالها و مُشاجره هایی که خوشه چینان علیه خود یا دیگران دامن می زدند، دُچار سرخوردگی شده و به انفعال کشیده شد. به این ترتیب نیرویی که می توانست پُشت جبهه نیرومندی برای جُنبش در داخل باشد، دستکم برای یک دوره از میدان بیرون رانده شد.

در این میان طیف راست سلطنت طلب که اقلیتی محدود، مُنزوی و آلوده به عناصُر اطلاعاتی رژیم ج.ا به شُمار می رود، نه فقط در گُفتار، بلکه در عمل نیز تمام تلاش خود را برای ارایه چهره ای زشت، ضد دموکراتیک و عقب مانده از مُعترضان به کار گرفت. اوباش وابسته به این جریان به تظاهُراتها یورش می آوردند، شرکت کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند، تریبونها را تخریب می کردند، به تهدید جانی افراد شناخته شده دست می زدند و در یک مورد شناخته شده، حتی از آزار جنسی هم کم نگذاشتند. برنامه سیاسی اعلام شده اینان برای آینده، کُشتار مُخالفانی است که آنها را در «چپها و مُجاهدین» نشانه گذاری کرده اند. همسر آقای رضا پهلوی، یاسمین، رهبر معنوی این طیف است که نقش «زهرا خانوم»، چُماقدار بدنام  سالهای اولیه به قُدرت رسیدن ج.ا، را برای آنها ایفا می کند.

یک جمع بندی مُختصر از کارنامه فُرصت طلبان نشان می دهد که فعالیتهای آنها به طور عُمده در جهت تخریب انقلاب به وسیله تفرقه و اختلاف افکنی، به انفعال کشاندن نیروهای آن و لکه دار کردن مشروعیت و حقانیت سیاسی و اخلاقی اش بوده است. آنها همسو با دولتهایی حرکت کرده اند که سرنگونی ج.ا توسُط اراده مُستقل و انقلابی توده ها و جانشینی نظمی دموکراتیک و ملی را به سود خویش نمی بینند و در راه آن پرهیزی از مانع تراشی و سنگ اندازی ندارند. خوشه چینان – خواسته یا ناخواسته - نیات ضد مردُمی و ضد انقلابی رژیم ولایت فقیه را مادی کرده اند و به آن زمین برای مانُور داده اند.

اینان نشان داده اند که نه از صلاحیت و نه از توانایی فکری و عملی برای سُخن گفتن از جانب «انقلاب» و حاملان آن برخوردارند. در آستانه سالگرد جُنبش انقلابی، آنها دور تر از هر هنگام دیگر از جُنبش و نیروهای آن هستند و در این واقعیت پارازیت ناهنجار چند بُلندگوی تبلیغاتی تغییر زیادی نمی دهد.    

 

 

بازگشت به صفحه نخست