فراسوی خبر... پنجشنبه ۱۹ مرداد

بازگشت آمریکا به خلیج فارس با یک پیام سیاسی

منصور امان

با ارسال سرباز و تجهیزات جنگی به خلیج فارس از سوی آمریکا، چنین می نماید که کارتها در بازی بین المللی خاورمیانه دوباره بُر می خورد. در حالی که سران رژیم ولایت فقیه با عربده کشی و پهلوان نمایی به این امر واکنش نشان می دهند و گرد موضوع «کشتیرانی» معرکه گرفته اند، سطح تحوُلات جاری از این برداشت نازل فراتر می رود.

تقویت حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس از یکطرف و تعیین هدف آن با «تامین امنیت کشتیرانی» از طرف دیگر، نشان از یک تغییر سیاست دارد؛ سیاستی که از هنگام شکست ایالات مُتحده در عراق از سوی دولتهای گوناگون این کشور پی گرفته شده. استراتژی خاورمیانه ای آمریکا از این تاریخ به سمت کاهش حُضور نظامی و خُروج تدریجی از منطقه مایل شده بود. واشنگتُن از رُل «قُدرت حامی» مُتحدانش در خلیج فارس کناره می گرفت و با لباس یک شریک عادی در ریاض و دوبی پدیدار می شد.

شیپور تجدیدنظر در این سیاست اکنون به صدا درآمده. آمریکا با سروصدا و تبلیغات اعلام می کند که دوباره نقش حافظ امنیت مُتحدان خود و تامین امنیت مسیر صادرات نفت آنها را عُهده دار خواهد شد. واشنگتُن برای آنکه به مُخاطبانش نشان دهد تا چه اندازه در تدبیر تازه خود جدی است، سخن از استقرار سربازانش در عرشه نفتکشها و کشتیهای بازرگانی می کند؛ حرکتی که تهدید  رویارویی مُستقیم با نیروهای نظامی رژیم شرور ج.ا را در خود نهُفته دارد.

عواملی که فانتومها و ناوهای آمریکایی را دوباره راهی منطقه کرد، از خود این امر حساس تر و توجُه پذیر تر است. شکست دولت آقای بایدن برای سرهم بندی یک توافُق با حاکمان ج.ا، یکی از این فاکتورها است. عامل اصلی اما کمرنگ شدن نُفوذ آمریکا و خیز چین برای پُر کردن خلاء است. ایالات مُتحده به همان میزان که حُضور نظامی اش را کاهش داده، نُفوذ سیاسی اش را از دست داده است. موثرترین یادآوری این مُعادله زمانی بود که عربستان سعودی با میانجیگری چین به از سرگیری مُناسبات با ج.ا تمایُل نشان داد. ریاض با این حرکت به واشنگتُن پیام می داد که در مساله ثبات و امنیت مُتحدی اتکا ناپذیر است و او گُزینه های دیگری را برای تامین این دو جُستُجو می کند.

اکنون چنین به نظر می رسد که بازی زیرکانه عربستان سعودی با کارت ج.ا، به نتایج نخُستین خود رسیده باشد. با این حال تردیدی نیست که برای ریاض و دوبی موضوع امنیت در منطقه فقط به تنگه هُرمُز محدود نمی شود و پهنه وسیعی از لُبنان تا سوریه و از عراق تا یمن را دربرمی گیرد. در مُقابل، آمریکا نیز مایل است نقش سیاسی و نظامی اسراییل در خاورمیانه پُر رنگ تر شود و ریاض بخشی از این پروژه باشد. این دو گرایش همسو می تواند به یک نظم امنیتی جدید در منطقه راه ببرد که رژیم ج.ا در نُقطه خطرناکی بیرون از آن ایستاده.

اگر بتوان برای میزان گیج سری و توهُم رژیم حاکم مثالی آورد، سُخنان مُضحک «شهرام ایرانی»، سرکرده نیروی دریایی ارتش، درجه سنج خوبی است. فرد مزبور که به نظر می رسد با اسم مُستعار هم آرایش شده باشد، در ابتدای ماه گُذشته (خُرداد) و همراه با تبلیغات گُسترده حُکومتی پیرامون تجدید رابطه با عربستان، مُدعی شد که عربستان، امارات، بحرین و قطر از ج.ا «تقاضای اقدام مُشترک منطقه ای» کرده اند.

این فقط «شهرام ایرانی» نیست که وارونه پارو می زند و روی امواج تحولات سرگردان است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست