فراسوی خبر... پنجشنبه ۵ مرداد

دردسرهای اشتیاق زندگی برای یک قاصد مرگ

منصور امان

آنگونه که از خبرها برمی آید، کلینیک پروفسور سمیعی، یک مُتخصص رانت خواری، میزبان یک جلاد دیگر حُکومتی شده است. آخوند حُسینعلی نیری، تبهکار مشهوری که در لباس قاضی به ماشین قتل رژیم ولایت فقیه خون می رساند، جدیدترین مُهره حُکومتی است که برای درمان خود، این کلینیک لاکچری در شهر هانوور - آلمان را انتخاب کرده است.

پیش از وی، آخوند شاهرودی، رییس پیشین قُوه قضاییه رژیم ج.ا، برای کسب سلامتی اش به این مرکز مُراجعه کرده بود. او پس از افشای حُضورش در آلمان و بیم از پیگرد قانونی به دلیل جنایات ارتکابی، سراسیمه این کشور را ترک کرد. هنوز خبر دقیقی در باره وضعیت فعلی اقامت آخوند نیری در دست نیست، اما او نیز با ریسک مُشابهی روبرو است. وی یک از اعضای هیات چهارنفره ای بوده است که دستور کُشتار هزاران زندانی سیاسی را در تابستان ۶۷ صادر کرد.

اگرچه پیشینه نشان می دهد که دولتهای گوناگون آلمان به دلیل منافع تجاری – سیاسی علاقه زیادی به گُشوده شدن پرونده علیه پایوران رژیم ج.ا ندارند، اما حاکمیت از یکطرف و خود مقامات یاد شده نیز از طرف دیگر، حتی درصد پایینی از ریسک در این پهنه را نیز تهدیدی بُزُرگ با ابعادی بین المللی می شمارند. بی تردید آخوندها نیری و شاهرودی تنها پایوران ارشد حُکومتی نیستند که مخفیانه و با ویزای رسمی، مُشتری هُتلینگ-بیمارستان پروفسور سمیعی شده اند. دولتهای آلمان برای روغنکاری روابط سودآور خود با رژیم مُلاها، این سفرها را تسهیل کرده و حتی در صورت لُزوم، بازگشت مُسافر بدنام به مبدا را نیز تضمین می کنند. فراری دادن آخوند شاهرودی از جُمله این خدمات ویژه است.

گذشته از موضوع حُضور آخوند نیری در آلمان، افشای آن یکبار دیگر استانداردهای دوگانه ای که نوع زندگی مردُم عادی از یکسو و سطح و سبک زندگی اعضای دستگاه حاکم را از سوی دیگر تعریف می کند، به گونه مُجسم در برابر دیدگان جامعه به نمایش گذاشت. در حالی که وضعیت سیستم پیشگیری و درمان در کشور چه از نظر زیرساختارها، تجهیزات و دارو و چه به لحاظ دانش و پرسنل روز به روز وخیم تر می شود، مسوولان و کارگزاران این شرایط غیرانسانی، برای درمان و افزایش طول عُمر راهی خارج شده و از بهترین امکانات پزشکی برخوردار می شوند.

آنها نباید نگران بیمارستانهای پُر ازدحام، عقب افتادن یا لغو عمل ضروری و ایستادن در صف نوبتهای چندین و چند ماهه باشند، با از کار افتادن سی تی اسکن، رادیولوژی و نبود داروی بیهوشی، پروتز و جُز آن روبرو نیستند، غُصه هزینه درمان، نایاب شدن دارو، قبول نکردن دفترچه بیمه را نمی خورند، مجبور نیستند شاهد مرگ تدریجی خود یا عزیزان شان باشند و... .  

جاده ای که آخوند نیری و دیگر اشراف حُکومتی را به بهبودی و زندگی در سلامت می رساند، با تن نحیف بیماران رها شده و اُستخوان مُردگانی نابهنگام که می توانستند زنده بمانند، فرش شده. نیری فقط پیکرهای کبود شده از طناب دار هزاران زندانی سیاسی را پُشت سر ندارد.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست