فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۷ مهر

منطق مُشترک توحُش از پاستور تا تل آویو  

منصور امان

با هر بار که آخوند علی خامنه ای دهان می گشاید تا نقش رژیم اش در بُحران خونین اخیر را پرده پوشی کند، کمی بیشتر عبا از روی آن کنار می زند. این بار او مُشترکات فکری اش با باند تروریستی حماس را به نمایش همگانی گذاشته و به دستور کار عملی که از آن ناشی می شود، مشروعیت بخشیده است.

ولی فقیه ج.ا روز سه شنبه ۲۴ مهر در یک سُخنرانی در همان حال که وانمود می کرد رُل میانجی و کدخُدا را بین گروه های تحت الحمایه اش و اسراییل بازی می کند، کُشتار غیرنظامیان اسراییلی را مُجاز شمرد و آنها را هدفهای مشروع دانست. وی استدلال کرد: «اینها که در شهرک و اینها هستند غیرنظامی نیستند. همه شان مسلح ‌اند.»

برای مردُم ایران این استدلال شناخته شده ای است. آخوند خامنه ای می گوید او تعیین می کند که چه کسی باید کشته شود و چه کسی زنده بماند. او در راه ارتکاب جنایت، برای قُربانیان هُویت ساختگی می تراشد، آنها را به میل و منافع خود دسته بندی می کند و از دل روایتهای جعلی اش، برخورد مُجاز و غیرمُجاز بیرون می کشد. او برای چاقو و تفنگ ساچمه زنش داستان ویژه می بافد و واقعیت را همچون خمیر بازی می تابد و به دلخواه خویش شکل می دهد.

همگان شاهد هستند که چگونه آخوند خامنه ای راه سلاخی مُعترضان به استبداد دینی، زورگویی و فلاکت را هموار می کند و با چه تعریفاتی دست مُزدورانش را برای اعمال هر رذالت و شرارتی علیه آنها می گشاید. او زنان، جوانان و مردان تشنه آزادی و عدالت را «مُزدور دُشمن»، «اراذل و اوباش» و «خائن» مُعرفی می کند و به خواست جامعه به تغییر شرایط خود، انگ «توطئه دُشمن» می زند.

زمانی ژوزف گوبلز، یکی از رهبران آلمان نازی، همگام با راه انداختن یهودی ستیزی، با هدف توجیه سرکوب فعالان احزاب و اتحادیه کارگری، کوشندگان آنها را «یهودی» مُعرفی می کرد و در پاسُخ به یادآوری غیریهودی بودن این یا آن طُعمه، به صراحت می گفت: «اینکه چه کسی یهودی است و چه کسی نیست را من تعیین می کنم.»

اکنون این ولی فقیه ج.ا است که از کُنج بیت اش در خیابان پاستور می گوید اوست که تعیین می کند چه کسی «نظامی» و چه کسی «غیرنظامی» است؛ یک ارزش گذاری که راهنمای عمل حماس در سلاخی شهروندان اسراییلی هم به شُمار می رود و اُسامه حمدان، سخنگوی حماس، در مُصاحبه ای با «الجزیره» آن را تکرار کرده است: « ما غیرنظامیان را هدف قرار نمی دهیم. ما اعلام کرده ایم که شهرک نشینان بخشی از اشغالگران و بخشی از نیروهای مسلح اسراییل هستند.»

آخوند خامنه ای اما در منطق شیادانه اش فقط با حماس و جهاد اسلامی شریک نیست، آقای نتانیاهو نیز برای کُشتار و تصفیه نژادی فلسطینیها به همین استدلال مُتوسل می شود. او نیز می گوید من تعیین می کنم چه کسی در غزه تروریست و عُضو حماس است و چه کسی نیست. موقعیت یاب بُمبهای چندین تُنی که او بر سر مردُم غزه می ریزد، لوله ای که گُلوله های حماس از درون آن به شهروندان عادی اسراییل شلیک می شود، خال تُفنگ جنگی یا ساچمه زنی که مُزدوران آقای خامنه ای به سمت سینه و چشم مردمُ ایران نشانه می روند، منطق دلبخواهی و منفعت جویانه تمامی تبهکارانی است که کیفر جنایت علیه بشریت به نام آنها نگاشته شده.

 

 

بازگشت به صفحه نخست