فراسوی خبر... پنجشنبه ۶ مهر

یورش شکست خورده ها به دانشگاه

منصور امان

در همان حال که استبداد مذهبی در پهنه اجتماعی به عقب رانده شده و جُنبش انقلابی شهریور به پیشتازی زنان، دستاوردهای قیام را بر «نظام» تحمیل می کند، حاکمیت جنگ سختی را برای از دست ندادن میدان دانشگاه آغاز کرده است.

با شُروع سال تحصیلی جدید، دستگاه حاکم به بسیج همه جانبه ای علیه دانشگاه دست زده است که همچون هر خیز دیگر سرکوب، دریچه ورود آن «حجاب» و هنجارهای ارتجاع اسلامی است. آنچه که دانشگاه های کشور امروز شاهد آن هستند، آیینه تمام نمای آنچه است که حاکمیت در تحمیل آن بر خیابان ناکام مانده. گیتهای ورودی دانشگاه ها و اوباش پرسه زن در مُحیطهای آموزشی، نقش «گشت ارشاد» را بازی می کنند، دوربینهای جاسوسی و جدال و کشمکش بر سر روسری و مانتو، به همینگونه انتقال فضاحتی به دانشگاه است که در پهنه خیابان با پاسُخ سخت توده روبرو گردیده.

بازگُشایی دانشگاه ها همان کابوسی است که خواب دستگاه حاکم را از ماهها پیش آشُفته کرده بود. دانشگاه از دیرباز به ویژه به دلیل ارتباط فکری و مُبارزاتی آن با دیگر بخشهای رزمنده و فعال جامعه همچون زنان، کارگران، مُعلمان و بازنشستگان و نیز توانایی ایده پردازی و سازماندهی، در مرکز توجه و حساسیت دستگاه سرکوب قرار داشته؛ امری که با نقش برجسته اش در اعتلای خیرش شهریور، وزن آن به دوچندان افزایش یافته است. امروز دانشگاه بیش از هر زمان دیگر یک تهدید عینی برای امنیت و ثبات رژیمی محسوب می شود که با بُحران سرنگونی دست و پنجه نرم می کند و فعال شدن هر کانون مُبارزه و مُقاومت دیگر، شُمارش معکوس عُمرش را شتاب می دهد.         

نشانه ها اما بیانگر آن نیست که میزان مُوفقیت استبداد مذهبی در این پهنه بیشتر از آنچه باشد که در خیابانها و کوچه های شهرهای بُزُرگ و کوچک در حال تجربه است. سرگشتگی در تاکتیک سرکوب، گویای درجه مُقاومت و مُبارزه ای است که در برابر آن قرار دارد. در حالیکه حاکمیت تمامی دوایر جاسوسی و آدمکُشی خود مانند سازمانهای اطلاعات سپاه پاسداران و فراجا، مُعاونت اطلاعات قرارگاه ثارالله و حراستهای وزارت علوم و دانشگاه آزاد را بر دانشگاه مُتمرکز کرده، با این حال کمی پیش از آغاز سال تحصیلی طرح بستن دانشگاه و مجازی کردن تدریس را در دست گرفت، کمی بعد به اخراج اُستادان و تصفیه هیاتهای علمی روی آورد، زمانی دیگر از کاشتن «حشدالشعبی» در دانشگاه ها سخن گفت و همه اینها همزمان با پیگرد و دستگیری گُسترده کوشندگان دانشجویی صورت می گرفت.

اینک حاکمیت بخت خود در سرکوب کانون مُبارزه و سنگر مُقاومت را با مُتوسل شدن به دستاویز «حجاب» به آزمایش گذاشته و دانشجویان از سراسر کشور با انتشار بیانیه های مُبارزه جویانه به استقبال از رژیم فاسد و زخم خورده در این دور از نبرد رفته اند.

لازمه تثبیت هژمونی استبداد دینی، پذیرش داوطلبانه یا به اجبار تفکُر، نظام ارزشی و شیوه زندگی آن به مثابه امری ناگُزیر و اجتناب پذیر است. آنگاه که جامعه دُرُست بر همین محورها شوریده باشد، به آن تن نداده و از ذهنیت خود طرد کرده باشد، سرکوب زیر هر پوشش و به هر بهانه ای نه مُولد سُلطه و چیرگی، بلکه عامل تشدید تضاد، فرسایش هژمونی و در انتها سُرعت بخشیدن به فروپاشی است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست