فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۱ دی

پروژه نمایش انتخابات زیر سایه خیزش شهریور  

منصور امان

به کُمک شلاق و اعدام، رژیم ولایت فقیه به بُحران بین المللی حماس و اسراییل از یکطرف و تضاد جامعه با خود از طرف دیگر واکُنش نشان می دهد. راه حل قصابان حاکم به راستی غیرمُنتظره نیست، آنها پیش از این نیز در مُواجه با هر بُحرانی که نگران شان کرده یا به وحشت انداخته، رو به کُشتار و ترور جامعه آورده اند.

اهمیت و ضرورت این سیاست برای رژیم ج.ا هنگامی بیشتر می شود که در میانه دست به گریبان بودن با دو بُحران یاد شده، قوز برگزاری انتخابات مجلس را هم بر پُشت می کشد. این نمایش در حالی برگُزار می شود که سایه خیزش سراسری شهریور بر آن به شدت سنگینی می کند. جُنبش انقلابی طی بیش از هشت ماه مُبارزه دلیرانه، دستگاه حاکم را در آستانه سُقوط قرار داد و تحوُلات مربوط به خود را به دستور کار و توجُه تمامی طرفهای خارجی ج.ا و نیز افکار عُمومی در سطح جهانی قرار داد. در همان حال که این مُبارزه در سطحهای گوناگون همچنان جریان دارد و جُنبش با تمام توان از دستاوردهایش دفاع می کند، رژیم ولایت فقیه می کوشد سیرک روتین انتخابات را به صحنه ای برای نمایش ثبات خود و توانایی تغییر و تحوُل در ساختارها تبدیل کند. «نظام» با نگاه به خارج دور دوست و تحولات جاری در نزدیکی، به شدت نیاز دارد که تصویری قوی و اُستوار از خود ارایه دهد و نشان دهد که توفان را از سر گذرانده است.

در این راستا، موضوع نمایش مشروعیت اجتماعی و صحنه سازی برای آن که تاکنون هدف همیشگی استبداد مذهبی حاکم در چنین نمایشاتی بود، در شرایط انقلابی دیگر برای آن نقش مُهمی بازی نمی کند. شُخم زدن وسیع نامزدها، کشاندن دامنه تصفیه به طیف «خودی»، فشار برای بیگاری کشیدن از باندهای مطرود داخل قُدرت و سرآخر کوبیدن مُهر «ورود ممنوع» بر پیشانی تنور گرم کُنهای کار کشته جلوه ای از این تغییر اولویتهاست. رژیم ولایت فقیه با چهره اصلی خود، یعنی رژیمی نظامی – امنیتی، پا به صحنه نمایش اقتدار داخلی می گذارد و با همین تعریف و دستمایه مایل است حفظ و نگهداری قُدرت را به تماشا و داوری جامعه مُعترض و طرف حسابهای خارجی اش بگذارد.

این هدفی است که جُز با به میدان آوردن همه گُنجایش خُشونت سازمان یافته حُکومتی برای خاموش کردن جامعه و تامین اقتدار قهری آن برآورده نمی شود. آمارهای تکان دهنده ای که از سوی منابع حُکومتی مُنتشر شده، تصویر روشنی از کارنامه خونین رژیم در تنگنای ولایت فقیه ارایه می کند. تنها در طول سه هفته اول ماه جاری، دستگاه حاکم ۴۸ نفر را به اتهامهای گوناگون اعدام کرده است. به مُوازات آن، دادگاه های دست نشانده شکنجه گران اطلاعاتی، با حُکمهای زندان طولانی مُدت به جنگ کوشندگان سیاسی، مدنی و صنفی رفته اند. یکی از همین شُعبه های دستگاه امنیتی، ۱۱ فعال سیاسی را در مجموع به حُکم بیش از ۹۵ سال زندان محکوم کرده است.

رژیمی که بقا و فرو نیفتادن آن از تخت قُدرت و ثروت، وابستگی مُطلق به دور نگه داشتن «دُشمن» داخلی از بارگاه خود دارد، نمی تواند در کُلکسیون وحشت پراکنی آن زندان و اعدام تنها متُد باشد. برای اجتماعی کردن ترس و ایجاد حس ضعف و حقارت جامعه در برابر استعداد خُشونت ورزی و وحشیگری حاکمان، شیوه هایی همچون شلاق زدن شهروندان، قطع دست و انگُشت آنها یا برپا کردن چوبه دار در میدانهای شهرها نیز در دستور کار قرار دارد. صُدور حُکم ۷۴ ضربه شلاق برای مهدی یراحی، هنرمند مردُمی، و ۵۰ ضربه شلاق برای فرشته مهدوی، یک مادر مُعترض به بازداشت فرزندش، از تازه ترین نمونه ها از این سیاست است. در جایی دیگر، یک اوباش قضایی به نام علی مظفری، رییس کل دادگستری اُستان قُم، عربده کشان می گوید انگُشتان دو مُتهم زندانی را قطع کرده و برای سه نفر دیگر نیز نقشه مُشابهی چیده.

وحشیگری و بربریتی که استبداد مذهبی به خرج می دهد، اما قادر نیست جامعه را مرعوب و مُنفعل کند. تضاد وسیع ترین بخشهای جامعه با آن چندان بُنیادی و همه جانبه است که به گونه مصنوعی با خون و دار حل شدنی نیست. راست این است که مُقاومت و نافرمانی انقلابی به بخشی از نگاه و سبک زندگی همه آنهایی تبدیل شده که وضع موجود را دیگر برنمی تابند و به گونه فعال در برابر آن ایستاده اند. حرکتهای اعتراضی زنان، کارورزان، کوشندگان مدنی و سیاسی، کشاورزان، مُعترضان به هوای آلوده، به خُشکاندن دریاچه اُرومیه و زاینده رود نمودهایی از این موج به حرکت در آمده است.

رژیم ج.ا انتخابات ریشخندآمیزش را در مُحاصره این شرایط برگُزار می کند؛ شرایطی که رویا حشمتی می تواند یکی از نمادهای آن باشد. او اسلحه حاکمان برای درهم شکستن مُعترضان و خوار کردن آنها را به سمت خودشان برگرداند و حقارتی که در پس قُدرت نمایی خُشونت بار شان پنهان شده را با مُقاومت خود آشکار کرد. دقیقا در پس چنین مُقاومتی در برابر قُدرت غالب است که چهره و هُویت سیاسی جُنبش انقلابی نمایان می شود.   

 

 

بازگشت به صفحه نخست