|
|
فراسوی خبر... پنجشنبه ۲ تیر چشم انداز درگیری نظامی ج.ا و اسراییل تیره است منصور امان به مُوازات تشدید بُحرانهای چندگانه ج.ا در پهنه های گوناگونی مانند هسته ای، منطقه ای، تروریستی و جُز آن، بُعد نظامی درگیریها و تنش پدید آمده ناشی از آنها نیز به گونه خطرناکی تقویت می شود. اسراییل که یک هدف بالقوه تهدید اتُمی حاکمان ایران انگاشته می شود، عملیات نظامی خود علیه فعالیتهای مُخرب آنها را از سوریه به داخل مرزهای ایران گُسترش داده است. آنچه که چشم انداز این درگیری را تیره تر از آنچه که هست جلوه گر می سازد، استراتژی سرکردگان ج.ا برای مُدیریت آن است که به گونه عُمده بر رجزخوانی علیه اسراییل، لاف زنی پیرامون تواناییهای خود و بافتن مُحاسبات خیالی بنا شده است. آنها در حالی که توانایی واکُنش عملی و موثر به حملات اسراییل را ندارند و از سوی دیگر حاضر به دست برداشتن از سیاست تنش زای خود نیستند، در پهنه عُمومی با کم اهمیت شمُردن مفهوم این تصادُم نظامی، وانمود می کنند جای نگرانی وجود ندارد. رهبران و پایوران ج.ا به جامعه نگران از فرو رفتن به کام جنگ، ویرانی و فشار اقتصادی بیشتر اطمینان می دهند که همه چیز آرام است و آرام باقی می ماند، زیرا از چنان قُدرت افسانه ای برخوردارند که کسی جرات و یارای هماوردی با آنها را ندارد. رژیم ولایت فقیه بی مسوولیتی خویش در دست زدن به اقدامات شریرانه و کشیدن نقشه های جُنون آمیز را با ارایه تصویری فریبنده از تواناییهای خویش و ضعف حریف ماله می کشد. "سپاه"ی از یاوه گویان به پیش فرستاده می شوند تا پیرامون "دموگرافی اسراییل" و "قُدرت موشکی" "نظام" حرافی کنند و از آن نتیجه بگیرند که یکه تاز میدان هستند و آتش افروزیهای شان بدون پیامد و واکُنش باقی می ماند. آنها شدت گرفتن توجُه پذیر درگیریهای نظامی را علامتی از کاهش خطر درگیریهای بیشتر تفسیر می کنند، آنچنان که گویی "نظام" بعد از دریافت هر ضربه نظامی اسراییل جشن می گیرد! جالب اینجاست که در رسانه های فارسی زبان دولتهای غربی نیز گاه و بیگاه همین استدلالات ریشخند آمیز از زبان کسانی که "کارشناس" مُعرفی می شوند، تکرار می شود. اینان هم تعداد موشکهای حزب الله و ج.ا را چُرتکه می اندازند، طول و عرض جُغرافیایی اسراییل را خط کش می گذارند و سپس نوید می دهند که تنش و خطری در کار نیست و همه چیز روال طبیعی خود را طی می کند. در صحنه پردازی رژیم ولایت فقیه، زمین درگیری چنان ترسیم می شود که گویی در یک کشمکش دوطرفه بسر می برد و این نه خود او، بلکه اسراییل است که در انزوا قرار گرفته. حال آنکه اولا تهدیداتی که از جانب بُحرانهای ساخته ج.ا ناشی می شود، ماهیت بین المللی دارد و آثار آن کشورهایی در چارگوشه جهان را زیر تاثیر می گیرد. بنابراین و ثانیا در آن سوی میدان همیشه چندین حریف ایستاده اند که جُملگی آنها با اسراییل در این پهنه یا همسو یا هم پیمان هستند. فلسفه "پیمان ابراهیم"، وحدت کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسراییل، چیزی بیش از این نیست، همانگونه که نزدیکی دوباره آمریکا و عربستان و وحدت نظر دموکراتهای واشنگتن و راست اسراییل هم بر این قاعده شکل گرفته. سفر برنامه ریزی شده آقای بایدن به هر دو کشور یاد شده این پروسه را به جلو می راند. ناگُفته پیداست که روند تحولات در صورت تداوُم به سمت درگیریهای محدود با دامنه وسیع یا درگیری وسیع با دامنه محدود پیش می رود. نخُستین نشانه ها پدیدار گردیده و فقط کسی که از بُحران منافع کلان می برد، یا پول می گیرد که واقعیت را وارونه جلوه دهد، در درک معنای آن مُشکل دارد. |
|
|