فراسوی خبر... پنجشنبه ۱۷ آذر

دُوُمین دور اعتصاب سراسری؛ نوک کوه یخ

منصور امان

دُوُمین موج اعتصاب سراسری نیز با مُوفقیت پیش رفت و خیزش انقلابی را گامی کیفی با خود به پیش بُرد. اگر رژیم ج.ا هنوز اُمید داشت که تدبیرهای سرکوبگرانه اش پس از مُواجه با نخُستین دور اعتصاب در ماه گُذشته اثر گُذار بوده باشد، حرکت ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر، ناتوانی آن از یکسو و اعتلای انقلابی توده ها را از سوی دیگر با قُدرت و شدت به مغز و قلبش کوبید.   

کسبه خُرد در ده ها شهر در اُستانهای مُختلف کشور کره کره مغازه ها را به روی رژیم تبهکار ج.ا پایین کشیدند، دانشگاه ها و مراکز مُهم علمی کشور میدان خُروش دانشجویان گردید، کارگران چرخهای چندین مرکز صنعتی و کارخانه را مُتوقف کردند و جوانان محلات در رزمگاه خیابان آتش انقلاب را شُعله ور نگه داشتند.

تصویر یکپارچه ای که نبرد سه روز گذشتهی گُردانهای گوناگون اجتماعی به دست می دهد، یک جامعه‌ی در تب و تاب انقلاب است که با گامهای بُلند به سوی وحدت مُبارزاتی جُنبشهای اجتماعی و نیروهایی که منافع بی واسطه ای در سرنگونی رژیم ولایت فقیه و تحوُلات دموکراتیک و بُنیادی دارند، به پیش می رود.

دو دور اعتصاب سراسری، پتانسیل عظیمی که در دل جامعه مُعترض و لایه ها و بخشهای آن نهُفته است را در شکل مادیت یافته اش به نمایش گذاشت. جوشش نیروی اعتراض و سرنگونی یک واقعیت دائمی در شرایط پُر تضاد و پُر شکافی است که رژیم ج.ا به وجود آورده و بر کشور حاکم گردانده. به همین گونه، شکل گیری و حرکت جُنبشهای گوناگون اجتماعی در واکنش به این شرایط نیز یک فاکتور ثابت در طول دوره حیات آن بوده است. تا پیش از شهریور ۴۰۱، حرکت جُنبشهای دموکراتیک اجتماعی به طور عُمده به گونه جُداگانه و بدون ارتباط عملی و نظری با دیگر جُنبشها جریان داشت؛ وضعیتی که فریب و دست بسر کردن و یا در انتها رویارویی، مهار و سرکوب آنها را آسان می ساخت.  

اکنون چنین می نماید که مُبارزات جُنبشها راه خود را به سوی جاری شدن در یک بستر و اتحاد گرد تغییر رادیکال وضعیت موجود هموار می سازد. تجربه مُبارزات جاری آنها بیانگر این است که آنان بیش از پیش رژیم فاسد و ستمکار ج.ا را به چشم مانع اصلی و مُشترک بر سر راه زن و مرد، کارگر و دانشجو، بازنشسته و شاغل، مُعلم و پرستار، راننده و پیشه ور و اقلیتهای مذهبی و ملی می نگرند و این آگاهی گرانبها به گونه جمعی و فراگیر به نُقطه پیوند مُطالبات امروز و اُمیدهای فردای همگی شان تبدیل می شود.

در پهنه مُبارزه عملی بر پایه این دریافت، نُکته توجُه پذیر آن است که وحدت مُبارزاتی این گُردانها -همانگونه که در طول دو ماه اخیر شاهد بوده ایم- بدون وُجود یک مرکز یا اُرگان واحد هدایت کننده تحقق یافته است. این وظیفه را پیشگامان و کوشندگان هر بخش از این طیف اجتماعی رنگارنگ به عُهده داشته اند که به مدد شبکه های اجتماعی و ارتباطات مجازی، سازمانگرانه در کار آنند.

نزدیک به سه ماه پس از آغاز انقلاب دموکراتیک مردُم ایران، خبر ناگُوار برای دستگاه حاکم این است که مُبارزه و مُقاومت در آغاز راه است و آنچه که "نظام" با وحشت بدان خیره شده، هنوز نوک کوه یخ است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست