فراسوی خبر... شنبه ۱۸ مرداد

نگرانی مُلاها از کناره گیری برایان هوک

منصور امان 

کناره گیری نماینده ویژه آمریکا در مساله رژیم ج.ا، حاکمان کشور را دُچار سرگشتگی در ارزیابی از این رویداد کرده است. در حالیکه دستگاه تبلیغاتی آنها برای مصرف عُمومی یکصدا استعفای آقای هوک را "پیروزی"، "شکست فشار حداکثری" و "آچمز شدن آمریکا" مُعرفی می کند، اما پایوران درجه دو حاکمیت آهسته و در میان سُکوت رووسای ارشد خود، آن را بی اهمیت می خوانند، ولی همچنین می گویند "نگران" نیستند.

برای رژیم ولایت فقیه که از یک ناکامی به ناکامی دیگر می غلطد و لکه های سیاه ناکارایی و فساد یکی پس از دیگری بر کارنامه اش نقش می بندد، سُرخ کردن صورت با سیلی، یک تنفُس مُفرح می تواند به حساب بیاید. این همان کاری است که رسانه های حُکومتی با جدیت برای "آقا" و بناگوش اش مشغول انجام دادن هستند.

"پیروزی"های خیالی پیشنهاد "نظام" برای بالانس کردن شکستهای واقعی است. آنگاه که آقای بولتون از دولت آمریکا خارج شد، گردانندگان ج.ا با همین دفتر فُتوحات زیر بغل به پیشاپیش صحنه دویدند و به یکدیگر دست مریزاد گفتند. ناگفته پیداست که نه استراتژی آمریکا با رفتن آقای بولتون تغییر کرد و نه عُمر این صحنه سازی دراماتیک بیشتر از یک پرده پایید. مُشکل حاکمان ایران این یا آن کارمند دولت آمریکا نیست، بلکه سیاست تنش زا و بُحران آفرینی است که از این سوی خلیج فارس تا آن سوی اُقیانوس اطلس را علیه شان بسیج کرده. این واقعیت را هیچکس بهتر از خود آنها نمی داند.

آقای هوک – همچون آقای بولتون – طراح سیاست "فشار حداکثری" نیست، بلکه مُجری آن است و با نگاه به وضعیتی که رژیم مُلاها امروز در آن بسر می برد، می توان گفت در آنچه که بدان مامور بوده، مُوفق عمل کرده است. بنابراین کناره گیری او به دلیل ترازنامه دوره فعالیتش نیست. این امر که اعلام استعفای وی و مُعرفی جایگُزینش اندک زمانی پیش از نشست شورای امنیت سازمان ملل در باره تمدید تحریم تسلیحاتی مُلاها صورت گرفته، این جابجایی را یک تحول روتین نشان نمی دهد و این همان فاکتوری است که سرچشمه "نگرانی" رژیم مُلاها به حساب می آید.

به رفع این ابهام شاید دقت به شخص جانشین آقای هوک بتواند کُمک کند. آقای الیوت آبرامز فرد شناخته شده ای در سیاست خارجی آمریکا است و به دسته "باز"های آن تعلُق دارد. او راست نئوکان به حساب می آید و به رویکرد سختگیرانه و روشهای غیرمُتعارف شُهرت دارد. از این جهت گماردن او می تواند دارای پیامی باشد که در درجه اول به آدرس دو عُضو اصلی شورای امنیت که می گویند مُخالف تمدید تحریم تسلیحاتی حاکمان ایران هستند، ارسال می گردد.

دو کشور یاد شده در رقابت و اختلاف منافع با آمریکا از رژیم مُلاها به عُنوان کارت بازی استفاده می کنند و همزمان علائق تجاری و اقتصادی مُعینی نیز در رابطه با آن دارند. از طرف دیگر، تشدید کشمکش کنونی آمریکا و رژیم ج.ا نیز به منافع آنها در هر دو حوزه یاد شده آسیب جدی می رساند. انتخاب آقای آبرامز می تواند مُشوقی برای چین و روسیه به منظور حفظ وضعیت موجود و نگه داشتن توپ در زمین بازی فعلی باشد.

باد رویدادها رژیم ولایت فقیه را به هر سو می کشاند و او در پنجه آن ناظر دست بسته ای بیش نیست که به گونه رقت باری به اُفت و خیزها واکُنش نشان می دهد.   

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست