فراسوی خبر... شنبه ۳۰ آذر

محکومیت بین المللی رژیم مُلاها، یک برگ برنده

منصور امان

پژواک سیاسی خیزش آبان رژیم ج.ا را در شکل محکومیت بین المللی زیر ضربه های پی در پی خود گرفته است. تنها یک روز پس از محکومیت رژیم ولایت فقیه در مجمع عمومی سازمان ملل، پارلمان اُروپا نیز در اقدامی کم سابقه سرکوب خونین مردم مُعترض ایران در آبان ماه را به شدت محکوم کرد. پیش از موضعگیری این نهاد اُروپایی، کُنگره آمریکا هم کُشتار مُعترضان را محکوم و پُشتیبانی خود را از خواسته های آنها اعلام کرده بود.   

واکُنش منفی جهانی در هنگامی حاکمان سرکوبگر ایران را آماج خود قرار می دهد که به دلیل دو پرونده ماجراجویی هسته ای و موشکی و شرارت منطقه ای از جانب طرفهای خارجی شان زیر فشار شدیدی قرار دارند. دستگاه حاکم در حالی که زیر تاثیر فشار حداکثری آمریکا و ناتوانی شُرکای اُروپایی اش از "دور زدن" آن از پا درآمده، به سختی به روزنه فراری از این تنگنا یا دستکم یک دوره تنفُسی برای تجدید قُوا نیاز دارد.

ایجاد یک کانون فشار بین المللی جدید، چشم انداز آقای خامنه ای و همدستانش برای نجات کم هزینه از تله ای که به گرفتار آمده اند را از آنچه که هست تیره تر ساخته است. تردیدی نیست که آنها هنگامی که بین دو گُزینه سُقوط یا عقب نشینی هسته ای، موشکی یا منطقه ای قرار بگیرند، بدون چون و چرا گُزینه دُوُم را انتخاب خواهند کرد. در موضوع سرکوب و حُقوق مردُم ایران اما انتخاب دیگر اینچنین سهل و بدیهی نیست، زیرا عقب نشینی در این پهنه خود مُعادل سُقوط است. این از یکطرف به معنای آب رفتن راه حلهای حاکمیت برای برون رفت از شرایط حاضر است و از طرف دیگر، افزایش چشمگیر و لمس پذیر هزینه آن در هر مُعامله یا مُذاکره احتمالی را نوید می دهد.

انگُشت نما شدن رژیم ولایت فقیه در سطح بین المللی همزمان شکست یک راهکار سرکوبگرانه آن را به گونه مُشاهده پذیری برای همگان مُستند کرده است. یک هدف عُمده حاکمیت از قطع اینترنت، جلوگیری از بازتاب خارجی خیزش سراسری مردُم ایران بود. "نظام" به خیال خود کشور را به پستوی اندرونی اش تبدیل می کرد تا در درجه نخُست صدای غُرش ریزش زمین زیر پایش به بیرون نرسد. این امر به ویژه در شرایطی که مردُم عراق و لُبنان علیه اشغالگری و مُداخله جویی رژیم ولایت فقیه پا به میدان گذاشته اند، برای جلوگیری از تقویت این جبهه از طریق رسیدن پیام بی پُشتوانگی و بی ثباتی مُتجاوزان در "اُم القُرا"، اهمیتی کلیدی دارد.

در درجه بعد، قطع اینترنت وظیفه داشت که دست ماشین آدمکُشی آقای خامنه ای را باز بگذارد تا در پس پرده سیاه سانسور و خفقان خون بریزد و در امنیت خاموش قبرستانی، فضای گُشاده تری برای به خرج دادن توحُش آن فراهم آورد.

هیچیک از این دو هدف برآورده نشده است. قُدرت خیزش مردُم ایران و آوازه رویارویی دلیرانه آنها با سپاهیان تا دندان مُسلح رژیم فاسد، سوژه سرود و شُعار در خیابانهای بغداد و بیروت گردیده و از نیویورک تا بروکسل و از واشنگتُن تا قلب پایتختهای "سه تُفنگدار" را درنوردیده است.    

به همین گونه، اسناد وحشیگری و بی رحمی رژیم مُلاها در سطحی وسیع و بدون توقُف دست به دست می گردد. حاکمیت ننگ رُسوایی جهانی و داخلی قطع اینترنت و بار خسارت کلان سیاسی و مالی آن را به جان خرید و در انتها رُسوا و ورشکسته بر جای ماند.    

تاکتیک سرکوب حاکمیت، هم در سطح داخل و هم در پهنه خارجی بر ضد خودش عمل کرده. با حمایت بین المللی از مردُم ایران و ایجاد کانون فشار جدیدی علیه دستگاه حاکم، جامعه مُعترض یک برگ برنده به دست آورده و در مُبارزه اش تقویت گردیده است. آرایش امروز بین المللی محصول اراده آبان است و این هنوز آغاز کار جُنبش سرنگونی ست؛ ضربات کاری دیگر در راه است.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست