فراسوی خبر... دوشنبه ۹ مهر

عبور با یک پا از آستانه کشمکش نظامی با آمریکا

منصور امان

تعطیلی کُنسولگری آمریکا در بصره از بیم حملات تروریستی، مرحله تازه ای از تنش موجود در مُناسبات بین رژیم جمهوری اسلامی با ایالات مُتحده را آغاز کرده است. رویداد مزبور به روشنی گُنجایش خطرناک رژیم مُلاها برای کشاندن این درگیری به سطح نظامی را به نمایش می گذارد.

علتی که آمریکا برای تعطیلی نمایندگی دیپلُماتیک خود عُنوان کرده، جای تردید نسبت به مسیر فرا رونده مدار تنش به جا نمی گذارد. وزارت خارجه آمریکا در این رابطه به صراحت به "تهدیدهای امنیتی از جانب ایران و گروه های مورد حمایت آن کشور" اشاره کرده است. پیشتر نیز آقای پُمپئو، وزیر خارجه آمریکا، جمهوری اسلامی و واحد تروریسم برون مرزی آن، سپاه قُدس، را مسوول حمله به کنسولگری این کشور در جریان اعتراضهای مردُم بصره مُعرفی کرده بود.

جمهوری اسلامی همچون موارد مُشابه، دسیسه چینی برای حمله تروریستی به کُنسولگری آمریکا در بصره را انکار کرده است. همزمان اما محافل و رسانه های وابسته به باند رهبر جمهوری اسلامی، با ادبیاتی جنگ طلبانه مرکز دیپلُماتیک مزبور را "لانه فتنه" خوانده و تعطیلی آن را نشانه ای از "عُمق نُفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی در عراق" دانسته اند.   

تحریکات بی ثمر و مُخرب حاکمان ایران در حالی صورت می گیرد که سیاست مُداخله گرایانه و فرقه ای آن به گونه فزاینده با واکُنش نیرومندتری روبرو می شود. نیروها، تاسیسات و پایگاه های نظامی سپاه پاسداران و مُزدوران لُبنانی آن در سوریه به طور ثابت هدف حمله های اسراییل قرار دارند و نیروهای استخدام شده یا مورد پُشتیبانی رژیم مُلاها در سوریه، عراق و یمن با آتش مُستقیم آمریکا، اسراییل، عربستان و مُتحدان آن روبرو شده اند.

مُستندات یاد شده بیانگر شکل گرفتن خط مُقابله با ماجراجوییهای نظامی و تبهکاریهای تروریستی رژیم ولایت فقیه در سیاست طرفهای خارجی آن است. این امر به ویژه در هُشدار وزیر خارجه آمریکا به رهبران جمهوری اسلامی بازتاب یافته که تاکید کرد: "حاکمان ایران بدانند که آمریکا آنها را مسوول هرگونه آسیب به آمریکاییها و دیپلُماتهای آمریکایی در عراق یا هر جای دیگری می داند که نیروهای آنها به طور مُستقیم یا به وسیله شبه نظامیان مورد حمایت شان حُضور دارند."

کمی پیش از آن نیز مُشاور امنیت ملی آمریکا، آقای جان بولتون، در سُخنان مُشابهی گفته بود: "با اطمینان به آنها بگویم، اگر به ما، به مُتحدانمان یا شُرکایمان حمله کنید، اگر به شهروندانمان آسیبی برسانید باید بهای سنگینی بابت آن بپردازید. آن دوره ای که تهران و حامیانش از مصونیت برخوردار بودند، گذشت."   

تغییر دوره را این واقعیت نیز بیان می کند که در اوج تجاوُز رژیم مُلاها به عراق و خُمپاره باران مُداوم سفارت آمریکا در منطقه سبز، کاخ سفید هرگز دست به تعطیلی آن نزد؛ اقدامی که به طور معمول نشانه ای از تصمیم به واکُنش به حملات و پیشگیری از پیامدهای آن به شمار می رود.  

حاکمان کوته فکر کشور با یک پا از آستانه کشمکش نظامی با آمریکا عُبور کرده اند و این در حالی است که نه از نظر نظامی و نه از نظر اقتصادی توانایی مُدیریت تحریکات خود را ندارند. مُمکن است که آقای خامنه ای و همدستانش حملات محدود و تروریستی را ساده لوحانه فقط ابزار فشار و نه اعلام جنگ بدانند، اما نُکته تعیین کننده در این مُعادله، انگاشت حمله شونده از تهاجُم است و نه حمله کننده.

شدت گرفتن بُحران خارجی "نظام"، چشم انداز هر گونه بهبود در شرایط فاجعه بار مردُم ایران را تیره تر از هر هنگام دیگر ساخته است. بسا انتظار می رود روزهای سخت تری در کمین جامعه نشسته باشد. حاکمان کشور منافع خویش را در برابر نهاده و بدون اعتنا به شرایط وخیم مردُم و خطراتی که مُتوجه کشور می کنند، تصمیم می گیرند. آنها افزایش مدار تنش را در دستور کار دارند، سفر تبلیغاتی آقای روحانی به نیویورک و سر باز زدن از گُفتُگو و حل مُسالمت آمیز بُحران با طرف آمریکایی و حمله به کُنسولگری آمریکا در بصره، اجزای یک سیاست واحد هستند.       

 

 

بازگشت به صفحه نخست