فراسوی خبر... چهارشنبه ۳ مرداد

تکامُل وارونه از "پارگی قطعنامه دان" به "مادر جنگها"

منصور امان

پس از یک وقفه پنج ساله، قطار "بی دنده و تُرمُز" جمهوری اسلامی به ریل پیشین خود بازگشته است، با این تفاوُت که این بار به جای آقای محمود احمدی نژاد "تُندرو"، آقای حسن روحانی "میانه رو" است که بوق آن را به صدا در می آورد.

سُخنان ستیزه جویانه رییس "دولت اعتدال" که در آن از جُمله دعوت آمریکا به آزمایش جنگ را نیز شامل می شد، عقبگرد "نظام" به دوران خسارت بار بُحران هسته ای با همان رفتار سیاسی و ادبیات دولتی را با جنجال و هیاهو به اطلاع همگان رسانده است. حُجت الاسلام روحانی که پیشتر بستن تنگه هُرمُز را در کفه مُعادله با آمریکا گذاشته بود، در جدیدترین تحریکات لفظی خود، دو مثقال دیگر نیز بر آن افزود و تهدید به راه انداختن "مادر جنگها" کرد.

حتی آقای احمدی نژاد که با نوآوریهایی همچون "پارگی قطعنامه دان" و "کاغذ پاره" در آسمان سیاست ولایت فقیه می درخشید، تهدید مُستقیم طرفهای خارجی حُکومت به جنگ را در این کادر صلاح نمی دید. حال "اعتدالگراها" نه تنها در تحریکات لفظی از فراکسیون نظامی - امنیتی باند ولی فقیه پیشی گرفته اند، بلکه گرد میز بُحران خارجی "نظام" دست به قُماری زده اند که بسا هزینه زا و زیان بار تر از شلنگ اندازی سوگُلی پیشین آقای خامنه ای است.

خسارت هنگُفتی که سیاستهای تحریک آمیز و نابخردانه حُکومت در دوره مزبور مُتوجه کشور و مردُم ساخت، امروز در پیش چشم همگان است: هدر دادن ده ها میلیارد دُلار هزینه پروژه بُمب هسته ای، خرج صدها میلیارد دُلار در بازار سیاه برای "دور زدن تحریمها"، زمینگیر ساختن اقتصاد کشور، به فلاکت کشیدن زیست و معاش میلیونها نفر، ویرانی زیرساختهای کشور و تخریب سرمایه های طبیعی آن.

دامنه خسارت سیاست مزبور در دوره ریاست جمهوری آقای ترامپ بدون تردید رکوردهای قبلی آقای خامنه ای را خواهد شکست. این امر بر آقای روحانی و جناح میانه حُکومت پوشیده نیست، اما همچون آقای احمدی نژاد و فراکسیون او، آنان نیز در اعمال این سیاست منافع مُشخصی دارند که ارتکاب بدان را برایشان چشم پوشی ناپذیر می کند.

واقعیت این است که با شکست "برجام"، دوره مصرف آقای روحانی نیز به پایان رسیده است. رشته نخی که او و جناحش را به منابع قُدرت و ثروت پیوند می داد، از هم گُسسته و آنها که بدون حوزه تاثیرگذاری بر جای مانده اند، با ایفای نقش مُجری طرحها و نقشه های باند حاکم، بقای خود در ساختار تصمیم گیری را تضمین می کنند.

آمادگی آقای روحانی برای مُعامله به سود قُدرت را در یکایک وعده های عمل نشده وی می توان ردیابی کرد. او دیروز از "داخل" کنار کشید تا از دریچه "خارج" شریک قُدرت شود و امروز آن را نیز واگذار می کند تا دستکم اجازه یابد به خُرده نانهای سُفره نُک بزند.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست