فراسوی خبر... دوشنبه ۲ مهر

دو احتمال پیرامون حمله به رژه نیروهای نظامی مُلاها در اهواز

منصور امان

مُستقل از آنکه عامل اجرایی حمله مُسلحانه به رژه نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در اهواز چه کسی بوده است، مُتهم اصلی حاکمان کشور هستند. آنها به گونه مُستقیم یا غیرمُستقیم آمر یا زمینه ساز صحنه ای هستند که روز شنبه در مرکز خوزستان شکل گرفت.

در توضیح حمله مزبور دو احتمال اصلی بیشتر وجود ندارد: نخُست آنکه این اقدام در کادر جنگهای نیابتی و فرقه ای صورت گرفته که رژیم ولایت فقیه سالهاست در کشورهای همسایه و منطقه به گونه فعال پیش می برد. اصرار پایوران حُکومت در نسبت دادن حمله مزبور به عربستان سعودی، ریشه در این درگیری فرا مرزی دارد. تنها دقایقی پس از رُخداد اهواز، وزیر خارجه مُلاها آن را به "تروریستهای استخدام شده، آموزش دیده و تامین شده توسُط یک رژیم خارجی" نسبت داد.

آقایان خامنه ای و روحانی نیز در واکُنش به حمله اهواز، "نظام" را در جنگ با کشورهای خارجی مُعرفی کرده اند. این گفته واقعیتی اثبات شده است. رژیم جمهوری اسلامی هم اکنون دستکم در چهار کشور سوریه، عراق، یمن و لُبنان جنگهایی تجاوُزکارانه و سیاستی مُداخله گرایانه و فرقه ای را به گونه مُستقیم یا به وسیله نیروهای تحت اُلحمایه اش به جلو می راند.

اگر اتهام زنی رهبران و پایوران حُکومت دُرُست باشد، بنابراین آنچه که در اهواز روی داده، نتیجه و پیامد ناگُزیر جنگ خسارت بار حُکومت در آن سوی مرزها است که بنا به ویژگی منطقه ای و فرا مرزی خود قادر است هر روز ابعاد گُسترده و خونین تری بیابد.

این واقعیت که دامنه جنگ نیابتی چگونه می تواند وُسعت یابد را رژیم ولایت فقیه در ماه های گذشته با موشک باران عربستان سعودی و "حمله "پهبادی" به فرودگاه های ابوظبی و دُبی به اثبات رسانده است. حاکمان جمهوری اسلامی هر روز از نو برای کشاندن این جنگ کثیف به داخل مرزهای کشور، برای طرف حسابهای خود کارت دعوت می فرستند.

احتمال دُوُم را پیشینه فریبکارانه رژیم مُلاها در حملاتی از این دست به میان می آورد. بُمب گذاری در مرقد امام هشتُم شیعیان در مشهد و نسبت دادن آن به گروه اپوزیسیون مُجاهدین خلق ایران (به اعتراف پایوران امنیتی حُکومت)، انفجار حرم عسگری در سامرا (به گفته ژنرال کیسی، فرمانده نیروهای چند ملیتی در عراق) و در نهایت رابطه افشا شده وزارت اطلاعات با حمله کنندگان "داعشی" به مجلس مُلاها، نگاه تردید آمیز به حمله اهواز را ضروری می سازد.

اطلاعات مُنتشر شده پیرامون حمله مُسلحانه اهواز به گونه انحصاری از جانب حُکومت و دستگاه های امنیتی و تبلیغاتی آن منتشر شده اند و بدین سبب اعتمادپذیر نیستند. فاکت این است که گُروهی که پایوران حُکومت در ابتدا آن را به عُنوان عامل حمله مُعرفی کرده اند، دخالت خود را تکذیب کرده و از سوی دیگر، یک اطلاعیه مخدوش با اطلاعات نادُرُست به نام داعش انتشار یافته که در آن این گروه بُنیادگرای اسلامی مسوولیت اقدام مزبور را می پذیرد.

در همین حال استقبال و هُجوم بی درنگ و سازمانیافته دستگاه های سیاسی، امنیتی و تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی برای بهره برداری داخلی و خارجی از حمله اهواز، یکی از شواهدی است که نقش "نظام" در شکل گیری این رویداد به مثابه طرف سود برنده از آن را به میان می کشد. در هر صورت، همچون انفجار مشهد، به همان میزانی که دود باروت در صحنه فرو نشیند، شفافیت صحنه ای که شکل گرفت نیز بیشتر خواهد شد.

جنگ، خونریزی و خُشونت همزاد رژیم جمهوری اسلامی است و همراه آن به گونه بی پیشینه و افسار گُسیخته به زندگی مردُم ایران پا نهاده است. دستگاه ولایت فقیه بُحرانهای خُشونت بار و فجایع انسانی را تولید، پخش و صادر می کند و برای بقای خود و پیشبُرد هدفهای مُرتبط با آن، هیچ مرز ابزاری و اخلاقی را به رسمیت نمی شناسد. برای توقُف این چرخه هلاکت بار و جلوگیری از تکرار حوادثی همچون حمله اهواز، دست شریر رژیم ولایت فقیه باید از سر صُلح و آسایش مردُم ایران و منطقه کوتاه شود.

 

 

بازگشت به صفحه نخست