یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۹۱

غنی سازی چاه ویل منابع عمومی و ویران کننده کشور

مهدی سامع

روز چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، ولی فقیه نظام در یک پیام دیداری گفت: «اسرائیل باید مجازات شود و در حال مجازات شدن است. مجازاتی که ملت ایران [بخوانید ولایت خامنه ای] و نیروهای مسلح برای این دشمن خبیث انجام دادند و در حال انجام آن هستند و برای آینده نیز برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده است.»

خامنه ای در یک نگاه وارونه از «تاریخ ایران» مدعی شد که «ملت [بخوانید حکومت] ایران تسلیم ‌شدنی نیست.» گرچه این بخش از سخنان ولی فقیه موضوع این مقاله نیست، اما برای این که واژگونه جلوه دادن آگاهانه خامنه ای روشن شود، بیان این نکته مهم است که از دوران سلسله صفویه تاکنون، بسیاری از حکومتهای ایرانی در برابر قدرتهای خارجی زانو زده و بخشهای وسیعی از کشور را به آنان واگذار کرده و به ساکنان این سرزمین کهن خیانت کرده اند. برای نمونه جنگ با عثمانی و شکست حکومت ایران در چالدران و جنگهای ایران و روس که منجر به قراردادهای ننگین گلستان و ترکمچای شد.

این روزها بخشی از سخنرانی قدیمی خمینی در آبان ۱۳۵۹ به طور گسترده در شبکه های اجتماعی پوشش رسانه ای پیدا کرده که در آن می گوید: «من یادم است این را... که وقتی این متفقین از اطراف ریختند به ایران، و زمان‏‎ ‎‏رضاخان ریختند به ایران، و آن مردم آن قدر خوف داشتند از اینها که‏‎ ‎‏آیا چه خواهند کرد، لکن خوشحال بودند از اینکه رضاخان را بردند.‏‎ ‎‏یکی از برکات این هجوم را با اینکه همه اشکالات را مردم در نظرشان‏‎ ‎‏این بود که چه خواهد شد و چه خواهند کرد، لکن این معنا مثل اینکه‏‎ ‎‏یک هدیه ای بود آسمانی برای اینها رسیده بود که رضاخان رفت.»*

تجربه دیگر نوشیدن جام زهر توسط خمینی است. خمینی گفته بود «جنگ جنگ تا رفع فتنه» در جهان. اما شکستهای پیاپی نیروهای مسلح رژیم، خمینی را مجبور به تسلیم کرد و مردم از تسلیم خمینی به دشمن خارجی و پذیرش آتش بس، خوشحال بودند. طرفه آن که بقایی، سخنگوی وزارت خارجه رژیم، سرنگونی صدام به وسیله ارتش آمریکا را به حساب خود گذاشته و گفته است: «درسی که صدام از ما گرفت را اسرائیل خواهد گرفت.» (مشرق، چهارشنبه ۲۸خرداد ۱۴۰۴)

این فقط خامنه ای نیست که دم از «تاریخ ایران» و... می زند. این روزها وِرد زبان هر مقام کنونی و سابق رژیم که در مورد جنگ ویرانگر رژیمهای اسرائیل و ایران نظر می دهد، کلمه «ایران» بدون پسوند «اسلامی» است. کارگزاران حکومت ابلهانه فکر می کنند که با تکرار کردن «ایران ایران» می توانند ماجراجوییهای خود را صافکاری کنند. توماج صالحی خطاب به تبهکاران حاکم می نویسد: «کلمه‌ی ایران رو به زبون نیارید.... وقتی سالها مردم ایران رو گروگان گرفتید و هیچوقت به فکر جان مردم نبودید… فقط چپاول و غارت وطنمان ایران را سرلوحه قرار دادید.»

 

امنیت «نظام» علیه امنیت «مردم»

پیش از شروع جنگ ارتجاعی کنونی، در روز چهارشنبه ۱۴ خرداد، خامنه ای در سخنرانی به مناسبت مرگ خمینی گفت «پاسخ ما به یاوه ‌گوییهای دولت پرسر و صدا و بی ‌تدبیر آمریکا معلوم است. اینهایی هم که روی سر کار هستند صهیونی و آمریکایی اینها هم بدانند که در این مورد هیچ غلطی نمی ‌توانند بکنند.» اکنون نُه روز پس از شروع جنگ می توان «هیچ غلطی» را ارزیابی کرد. آسمان ایران بی دفاع، شاکله قدرت انباشه از جاسوسان اسراییل، بخش بالای هرم نظامی از رده خارج شده، مردم متنفر از نظام و... به نظر می رسد منظور خامنه ای از «هیچ غلطی» اقدام برای سرنگونی نظام است که از قضا «هیچ» وقت در برنامه کشورهای غربی به ویژه آمریکا و به تبع آن اسرائیل نبوده است.

 

غنی سازی یا ویران سازی

پروژه هسته ای و در کانون آن غنی سازی تا کنون هزینه های کلانی را به مردم و کشور ایران تحمیل کرده است. در ارزیابی کارگزاران نظام و به ویژه خامنه ای، پروژه هسته ای، تضمین کننده امنیت کشور [بخوانید نظام] و در جهت راهبرد «بازدارندگی» است. خامنه ای از حق ایران برای استفاده صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای دَم می زند اما نمی گوید اورانیوم شصت درصد غنی شده چه کاربرد صلح آمیزی دارد؟ او به این سوال جواب نمی دهد، اما واقعیتهای بیشمار و از جمله افشاگریهای شورای ملی مقاومت ایران نشان می دهد که ولایت خامنه ای به دنبال سلاح هسته ای است و غنی سازی به عنوان ستون فقرات دستیابی به بمب هسته ای تا کنون هزینه های کلانی به جامعه تحمیل کرده است. بنابرین مردم و کشور در پروژه ای که برای امنیت نظام اجرا می شود، هیچ منافعی ندارند.

 

سیاهچاله بازدارنگی هسته ای

هفت سال پیش، خامنه ای در فصلی از بیانیه گام دوم انقلاب [بخوانید ارتجاع] تحت عنوان «اقتدار انقلاب اسلامی و تغییر چالشها و شکست مستکبران» نوشت: «ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است... امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهِ غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشتهِ حزب ‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهِ ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست می خورد.» (سیّدعلی خامنه ‌ای، ۲۲ بهمن ‌ماه ۱۳۹۷)

این چنین است برنامه ولی فقیه در عرصه بین المللی و روشن است که راهبرد ماجراجویانه بازدارنگی که در طول حیات جمهوری اسلامی اجرایی شده، به زیان جامعه، مردم و کشور ایران است و به همین دلیل است که سازمان ما از همان روز نخست جنگ بین دو رژیم ایران و اسرائیل اعلام کرد: «اگرچه عامل حمله بامداد جمعه رژیم فاشیستی اسراییل است، اما هیچکس جز خامنه ای و سپاه پاسداران مسئول کشاندن ایران به این درگیری و پیامدهای آن نیست. آنچه که با صدای مهیب سر باز کرده، دمل چرکین جنگ طلبی و توسعه طلبی رژیم ولایت فقیه است.»

نتایج جنگ طلبی حکومت را می توان روزانه در زندگی و معیشت مردم و در شرایط زیست آنان مشاهده کرد. می توان موارد ذکر شده در «سند چشم ‌انداز ۲۰ ساله با افق ۱۴۰۴» را با واقعیتهای امروز مقایسه کرد. برای نمونه در هنگام اعلام این سند نرخ برابری دلار نزدیک به هزار تومان بود و امروز این نرخ به نود و پنج هزار تومان رسیده است.

باوجود رژیم ولایت فقیه و سیاستهای ویرانگر آن، زندگی مردم روز به روز تباه تر می شود. و جنگ ارتجاعی رژیمهای ایران و اسرائیل این وضعیت را وخامتبارتر خواهد کرد. هیچ پیوند و اتحادی میان اکثریت مطلق شهروندان ایرانی با جنگ و با رژیم حاکم بر کشور وجود ندارد. پایان این جنگ ویرانگر در پیوند با پایان ولایت خامنه ای میسر است.

* https://www.youtube.com/shorts/I6Dica_Ry5U

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۹۱، یکشنبه ۱ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول