رفقا بهنوش آذریان و منوچهر اویسی گرداوری و تنظیم امیر ابراهیمی روز دوشنبه اول تیر ۱۳۶۰ رادیو و تلویزیون رژیم خبری را بار ها تکرار کرد. خبر این بود: «۲۳ مهاجم مسلح»، «اعدام انقلابی» شدند. جمهوری اسلامی که خود را برخاسته از انقلاب مردم جا می زد در آن دوره به رفتار ارتجاعی خود نام «انقلابی» می داد و به همین خاطر برای خون ریزیهای جنایت کارانه خود عبارت «اعدام انقلابی» را به کار می برد. اما این ۲۳ تنی که بر اساس اطلاعیه بیدادستانی کل انقلاب اسلامی در روز 31خرداد تیرباران شده بودند به راستی انقلابیهای صدیق توده های مردم ایران بودند که شامل رفقا سعید سلطانپور، محسن فاضل، جعفر قنبر نژاد، بهنوش آذریان و منوچهر اویسی و ... می شدند. تکرار خبر اعدام این انقلابیها، به خصوص که در میان آنها شاعر نامدار انقلاب، سعید سلطانپور قرار داشت تنها به خاطر ایجاد رعب و وحشت در میان مردمی بود که با توجه به انقلاب ۱۳۵۷ هنوز روحیه انقلابی داشتند. رفیق بهنوش آذریان که در زمان اعدام شش ماهه باردار بود، متولد آبادان و ساکن تهران بود. او تحصیلات دانشگاهی در آمریکا (مهندسی مکانیک) را رها کرد و به خاطر انقلاب به ایران بازگشت و در زمستان 1359 همراه با تعدادی از فعالان سیاسی بازداشت شد. اما بیدادستانی رژیم جرم انها را شرکت در تظاهرات سی خرداد اعلام کرد. این در حالی بود که مدتی پیش از سی خرداد فیلمی از رفیق بهنوش در تلویزیون با عنوان «اعترافات» از وی پخش شده بود. رفیق منوچهر اویسی متولد سال ۱۳۳۶ در سقز و فعال در کردستان بود که به خاطر تصادف شدید برای معالجه و مداوا به تهران آمد که در هجوم پاسداران به محل اقامت اش بازداشت و بعدا با اتهامات زیاد از طرف بیدادستان روبرو شد. رفیق منوچهر اویسی همسر رفیق بهنوش نیز مدتی قبل در تصادف جاده ای از ناحیه پا آسیب جدی دیده بود و در زمان بازداشت اجازه و امکان مداوا پیدا نکرد و حتی در لحظه رفتن به مقابل جوخه اعدام با عصا راه حرکت می کرد. در نامه هائی که در همان زمان از زندان به بیرون فرستاده شده از شکنجه و مقاومت رفیق منوچهر توسط دژخیمان جمهوری اسلامی گزارش شده است. نویسنده آن نامه ها رفیق محسن فاضل از اعضای سازمان پیکار بود که هم زمان با رفیق منوچهر در اوین به سر می برد. در نامه هائی که از او منتشر شده نوشته شده که این رفیق در تصادف یک پایش را از دست داده که دو سه شب از درد می نالید به او قرص آنتی بیوتیک نمی دادند. از قول وی در نامه ها آمده است که «پایش چرک کرده، نه قطع می کنند و نه قرص می دهند که چرکها را از بین ببرد.» در همین نامه ها در رابطه با برخورد های منوچهر در زندان نیز نوشته شده که «او روحیه بسیار مقاوم و مبارزی داشت آهنگهای کُردی می خواند و هم چنان به دنبال راههای مقاومت و مبارزه داخل زندان بود.» (منابع استفاده شده برای تهیه این مجموعه: پیام فدایی، بنیاد برومند) منبع: نبرد خلق شماره ۴۷۷، سه شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱ می ۲۰۲۴
|