فقر و فلاکت برای مردم، کلان بودجه برای تروریسم و ارتجاع

زینت میرهاشمی

 

ساختار بودجه در رژیم ولایت فقیه، همواره محلی برای توزیع ثروت و سرمایه کشور بین باندهای حکومتی، شامل آخوندها، امنیتیها و وابستگان به قدرت بوده است. لایحه بودجهِ سال 1403، دولت رئیسی، رکورد زده و بیش از هر دوره در خدمت سیاستهای تروریستی و ارتجاعی و سرکوب مردم است.

نقش دولت رئیسی، توزیع ثروت بر اساس منویات خامنه ای، امنیتیها و نظامیها با تحمیل فقر و ریاضت کشی بیشتر بر مردم برای تحقق اقتصاد مقاومتی در امپراطوری ولی فقیه است.

بخشش نفت به سپاه پاسداران، فروش نفت به صورت پنهانی و غیر شفاف با قیمت پایین برای دور زدن تحریمها، عدم برگشت بخش قابل توجه پول نفت به خزانه دولت، نبود کنترل مردمی بر دخل و خرج دولت، واگذاری ارز دولتی برای واردات کالا به شرکتهای دولتی و خصولتی، در بهترین حالت کالای وارد شده نه با قیمت ارز دولتی، بلکه با ارز بازار آزاد در اختیار مردم قرار می گیرد. سال گذشته ۷۰ میلیارد دلار ارز ترجیحی، نیمایی برای واردات کالای اساسی به وارد کنندگان داده شده است، این رقم نسبت به سالهای قبل بالاتر است در حالی که قیمت کالاها سیر صعودی را دارد. این موارد بخشهایی از اقتصاد پنهان هست.

بخش آشکار بودجه، رقمهای نجومی سهمیه بندی برای نهادهای وابسته به بیت خامنه ای حهت ترویج فرهنگ ارتجاع حاکم و سرکوب مردم از یک سو و از سوی دیگر افزایش بودجه نهادهای نظامی، به ویژه سپاه پاسداران و... است.

در سهمیه بندی بودجه نهادهای مذهبی برای ترویج فرهنگ قرون وسطایی رژیم ملاها، 67 هزار میلیارد تومان ثبت شده است. البته این بودجه بخش قید شده است و قسمتهای پنهان دزدیهای پیرامون آن به بهانه های مختلف قید نشده است.

 

بودجه پیشنهادی ۱۴۰۳ دولت برای نهادهای تبلیغی و ترویجی ارتجاع مذهبی به میلیارد تومان:

-موسسه نشر آثار خمینی: ۱۶۰

-آستان (قبر) خمینی: ۲۱۶

-دبیرخانه ستاد حمایت از خانواده: ۸,۷۸۹

-سازمان اوقاف: ۱۳۲

-کمک به معیشت روحانیون: ۱۲۲۷

-بنیاد حفظ آثار جنگ هشت ساله: ۲۶۰۲

-ستاد مرکزی راهیان نور: ۴۹

-قرارگاه قرب بقيه الله: ۲,۹۵۵

-مجمع جهانی تقریب: ۲۱۲

-فرهنگستان زبان و ادب فارسی: ۱۰۴

-مجمع جهانی اهل بیت: ۲۵۷

-بنیاد سعدی: ۶۹

-خبرگزاری جمهوری اسلامی: ۳۷۴

-دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم: ۸۳۱

-شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی: ۲۶۸

-شورای عالی حوزه های علمیه: ۶,۹۶۲

-شورای حوزه علمیه خراسان: ۹۰۰

-مرکز خدمات حوزه علمیه: ۷,۵۴۴

-موسسه آموزشی امام خمینی (ره): ۴۳۷

-سازمان تبلیغات اسلامی: ۸,۷۳۱

-شورای سیاستگذاری ائمه جمعه: ۳۱۱

-جامعة المصطفى العالمية: ۱,۴۲۷

-ستاد احیای امر به معروف: ۲۵۶

-سازمان صداوسیما: ۲۲,۲۰۸

-گسترش فرهنگ اقامه نماز: ۲۰۰

-ترویج گفتمان انقلاب اسلامی: ۱۰۰

-ستاد امر به معروف: ۲۵۶

 

تمامی این نهادها در خدمت سرکوبگری و شکم سیر کردن لبیک گویان به ولی فقیه و استبداد مذهبی است. اینها تنها بخش کوچکی از غارت و چپاول ثروتهای مردم است که هیج تاثیری بر کاهش فقر و به سود توسعه کشور ندارد. خروجی این بودجه بندی، سرکوب وحشیانه:کُنشهای اعتراضی مردم به ویژه زنان و سرپا نگاه داشتن چرخه اعدام است.

افزایش 50 درصدی جمعیت فقرا از سال 1396 تا کنون، اضافه شدن 2 میلیون نفر فقط طی دو سال اخیر به تعداد فقرا، قرار داشتن 30 درصد جمعیت زیر خط فقر، یکی از دستاودرهای چینش بودجه در خدمت اقتصاد مقاومتی خامنه ای است. (روزنامه حکومتی اعتماد، 3 اردیبهشت 403)

این آمار از تحلیل داده های آماری مرکز پژوهشهای اسلامی است و گزارشگر روزنامه اعتماد، خط فقر در سال 1402 را رقم 8 میلیون و 232 هزار تومان برآورد کرده است. در حالی که خط فقر در همین بازه زمانی، بیش از 20 میلیون تومان بوده است.

در حدال باندها، عبدالرضا داوری، مشاور سابق احمدی نژاد که مانند همپالگیهایش، پدیده فساد را فقط در رقیب می بینند در شبکه ایکس نوشته است: «شنیع ترین مفاسد اخلاقی (لواط) و بزرگترین مفاسد مالی (چای دبش ، نهاده های دامی)، در دولتی بیرون زد که با شعار و پرچم مبارزه با فساد بر سر کار آمده بود! دیدید که دنیا چقدر گرد است. آقای قاضی!»

فساد ارزی 800 هزار یورویی در اردبیل توسط یک شرکت تجاری با دریافت ارز دولتی به بهانه وارد کردن کالا و اختلاسهای کلان دیگر که بخشهایی از  آن در جدال بین باندها از تاریکخانه آخوندها به سطح آمده و در رسانه های حکومتی درج شده، از جمله غارتهای جامعه و کشور به وسیله کارگزاران حکومت و وابستگان آن است.

بر اساس گزارش بانک مرکزی «خالص حساب سرمایه ایران در ۹ ماه اول ۱۴۰۲ به رکورد تاریخی منفی ۲۰ میلیارد و ۱۹۳ میلیون دلار رسیده است... در این بازه زمانی بیش از 20 میلیارد دلار فرار سرمایه رخ داده است... نرخ فرار سرمایه از کشور از سال 1391 حدود 11 میلیارد دلار در سال بوده است... بیش از ۲۰ میلیارد دلار ارز نیمایی و ترجیحی نیز که هر ساله در کشور توزیع می‌شود، یکی از کانون‌های اصلی فرار سرمایه محسوب می‌شود.» (وبگاه خوش خبر، ۲۷ اردیبهشت ۴۰۳)


ساچمه و گلوله برای کولبران و مردم آزادیخواه

خبر کور شدن چشم کودک کولبر به نام آریان ممتدی با گلوله های ساچمه ای در نوار مرزی سردشت، در شامگاه آدینه ۱۴ اردیبهشت، زخمی شدن کولبر، شهرام سبزواری اهل شهر شاهو بر اثر ضرب و شتم وحشیانه ماموران رژیم در همین روز، کشته شدن هیمن احمدی، کولبر ۴۵ ساله اهل شهرستان سقز با شلیک مستقیم گلوله از یک متری به قلب او در روز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت و... حکم غیر انسانی 74 ضربه شلاق و دو سال حبس برای کودک کولبری به نام دانیال مام احمد، در مریوان ، جانباختن یک کولبر با تیراندازی ماموران روز 27 اردیبهشت در بانه، به نام واحد قادر پور، کور کردن چشم جوانان آزادیخواه در کف خیابان، کور کردن چشم جوانانی که برای بردن لقمه نانی به سفره خانواده خود تلاش می کنند، کودکانی که به جای مدرسه، مجبور به کولبری می شوند و سالخوردگی را در جوانی زندگی می کنند، از جمله خبرهای دردناکی است که در زیر سایه امپراطوری مالی و حاکمیت سیاسی خامنه ای و رژیم دزد و فاسدش تبدیل به امری روزمره و عادی شده است.

بنا به گزارش وبگاه کولبرنیوز به تاریخ سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ (۱۹ مارس ۲۰۲۴)، طی سال ۱۴۰۲، دستکم ۴۴۴ کولبر کشته و زخمی شده اند. بر اساس این آمار، ۸۴ درصد آنها با تیراندازی مستقیم کشته و یا زخمی شده و شمار آنها ۹۰ درصد نسبت به سال پیش افزایش داشته است. از تعداد ۴۴۴ نفر، ۴۴ نفر کشته و ۴۰۰ کولبر زخمی شده اند. از این تعداد، ۳۷ نفر کولبر زیر ۱۸ سال قرار دارند.

وبگاه کُردپا، تعداد کولبران کشته زخمی شده در سال ۱۴۰۲ را ۵۰۷ نفر اعلام کرد و بنا به آمار همین وبگاه، در سال ۱۴۰۱، مجموع ۲۲۵ کولبر در کردستان ایران کشته و زخمی شده اند.
به همان میزان که شمار دزدان، اختلاسگران و غارتگران دانه درشت و «برادران» سپاهی قاچاقچی هر روز بیشتر و عادی تر شده، دزدیدن وسایل کولبران، برای مثال اسبهای آنها، شلیک مستقیم و نقص عضو کردن آنها تبدیل به امری عادی و روزانه شده و موارد تهاجم مسلحانه به آنها هر روز بیشتر شده است.
به دلیل افزایش فقر، نبود کار و محرومیتهای اجتماعی و تبعیض مضاعف شهروندی، تعداد کودکان کولبر هم پرشمار شده است. با توجه به کار سنگین کولبری، وجود زنان و کودکان و سالمندان در میان کولبران، ریسک مرگ و نیستی برای هم میهنان زحمتکش ما برای لقمه ای نان، بسیار بالاست. در مناطق مرزی، بیش از هر جای جای ایران، چهره تاریک فقر و تنگدستی بر زندگی مردم سایه انداخته است.

 

فاجعه سیل در مشهد

بارانهای بهاری در مشهد که از روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت آغاز شده، طی ۴ روز ۱۲ نفر قربانی و تعدادی گُمشده همراه با خسارات فراوان از بی خانمانی و آوارگی و... بر جای گذاشته است. هنوز آمار دقیقی از گمشدگان ارائه نشده است. متاسفانه این گونه پدیده های طبیعی و فصلی در ایران، تبدیل به فاجعه و بحران انسانی می شود که از دید مردم به درستی مسئولانی دارد که آدرس آنها، غارتگران کوه، حریم رودخانه، جنگل، مسیل آبهای روان و... برای مردم شناخته شده است. در همه فجایعی که جان انسانها قربانی می شود و رژیم آن را ساده یا تکذیب می کند، مسئول اصلی حکومت و در راس آن خامنه ای است.

چند نمونه البته ساده شده دلیل تبدیل باران به سیل در مشهد از لابه لای رسانه های حکومتی:

عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی: «در مشهد، مسیر آبراهه ها یا فروخته شده یا در آن ساخت و ساز شده/ تمام مسیرها را ساختمان و بلوار کرده اند، وگرنه طبیعت کار خود را بلد بود/ اگر علت این حوادث ریشه‌ یابی شود، در حالت طبیعی هیچوقت چنین خسارتی ایجاد نمی‌شد...» (انتخاب، 29 اردیبهشت)

علی کشمیری، فعال محیط زیست، هم در شبکه ایکس نوشت: «فعالان محیط زیست سالها اعتراض کردند که کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده‌ کشی نکنید، اما گوشهایتان بسته بود و دهانتان باز. مسئولان شهر مشهد حاصل بی‌خردی ‌تان را تماشا کنید» (سازندگی، 29 اردیبهشت)

حجت میان آبادی، پژوهشگر مدیریت منابع آب، در این باره در صفحه شخصی خود در ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «روزی که آقایان با "توهم توسعه" مشهد، کوههای جنوب مشهد را تراشیدند و به تعبیر خودشان در دوران "شهرداران طلایی" اش آن را بی ضابطه توسعه دادند، فکر این روز‌ها را نمی ‌کردند.»

سیل ویرانگر مشهد و بحران زیست محیطی و انسانی آن نه اولین است و بدون شک آخرین آن نیز نخواهد بود. نحوه برخورد حکومت با فجایع محیط زیست، از علتهای پیدایی فاجعه تا نحوه رسیدگی به آن، نشان دهنده اینست که افزایش این گونه فجایع دستاورد حکومتی فاسد است که جان انسان، امنیت مردم و محیط زیست برای آن هیچ اهمیتی ندارد. در قاموس آنها، چاپیدن بدون مرز و حد جامعه و کشور، اصل است.

شرایط زندگی مردم سیل زده در مشهد، ادامه همان سیاست ظالمانه ای است که زندگی جهنمی را برای مردم عینی کرده و بهشت را برای کوه خواری، زمین خواری، رانت خواری و الیگارشهای وابسته به قدرت مادی کرده است.

 منبع: نبرد خلق شماره ۴۷۷، سه شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱ می ۲۰۲۴

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول