متن سخنان زینت میرهاشمی در کنفرانس بین المللی روز زن در پاریس

درود به همگی شما، به ویژه خانم مریم رجوی عزیز

تشکر از برگزارکنندگان این کنفرانس که این فرصت را به من دادند صحبت کنم

هشت مارس، روز جهانی زن که مناسبت گردهمایی امروز ما است را پیشاپیش به همه پیکارگران برابری جنسیتی و رهایی زنان تبریک می گویم. ضمن درود به زندانیان سیاسی زن،  آرزو می کنم که هرچه زودتر شاهد سرنگونی استبداد دینی و شکستن درهای زندان به وسیله مردم باشیم.

روز جهانی زن، موقعیتی برای همهِ ماست که درد و رنج زنان را یادآوری کنیم، به گامهایی که تا کنون برداشته شده، به شرایطی که در آن قرار داریم و مهمتر از همه به راهکارهایی برای رفع تبعیض جنسیتی، اشاره کنیم.

با توجه به وقت من صحبتم را در این چارچوب و به عنوان عضو سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و عضو شورای ملی مقاومت ایران خلاصه می گویم.

قدردانی می کنم از کارزار خستگی ناپذیر و گسترده خانم مریم رجوی که موجب همراهی رنگین کمان زنان جهان با مبارزه مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن شده  است.

 مبارزه و مقاومت زنان ایران را می توان در قامت مادران داغدارِ زیباترین فرزندان آفتاب و باد، مادران شهیدان خیزشهای سالهای ۸۸، دی ۹۶و آبان ۹۸ و قیام ۱۴۰۱، مادران قتل عام شدگان دهه ۶۰ و همه مادران داغدار دید. تعدادشان آنقدر زیاد است که فرصت نام بردن از آنان متاسفانه نیست. مبارزه زنان را می توان در جنبش دادخواهی قتل عام شدگان، ناپدید شدگان قهری و در تشکلهای مستقل علیه اعدام دید.

در همینجا از زنان پیکارگر علیه وضع موجود، از زنان در کانونهای شورشی که در گزارشهای رسانه های مقاومت فعالیتهای آنها منعکس می شود، از زنان رزمنده در پایگاه اشرف 3 در آلبانی، از فعالیتهای گسترده زنان در مقاومت ایران، از فعالان جنبش زنان در ایران و جهان و همه انهایی که برای به زیر کشیدن استبداد دینی حاکم بر ایران مبارزه کرده و هزینه زیادی را می پردازند، قدردانی می کنم.

تا جایی که به شورای ملی مقاومت ایران به عنوان الترناتیو دمکراتیک موجود در برابر هیولای حاکم بر می گردد. برنامه و چشم اندازهای آن ثبت شده است. در برنامه 10 ماده ای خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورا، مصاحبه های وی و بیانیه های شورا به مساله حقوق زنان پرداخته شده است.

در سال گذشته مبارزه با حجاب اجباری ابعاد کلانی پیدا کرد. حکومت نسبت به تحمیل حجاب حکومتی با زنان به شکل متضاد رفتار می کند. به این معنا که از آنها به عنوان ابزار نمایشی بدون رعایت حجاب حکومتی در نمایشهای دولتی استفاده می کند. زنانی که حجاب حکومتی را به چالش گرفته و با نافرمانی شجاعانه رژیم را به چالش گرفته و در ستیز با قوانین حکومت هستند، با فشارهای زیادی از زندان، شکنجه، تا از دست دادن جان شان روبرو هستند. نمونه اش قتل حکومتی ژینا مهسا امینی، آرمیتا گراوند و دهها زن دیگر.

در ایران تحت سلطه ملاها، زنان به خاطر پوشش اختیاری، ۷۴ ضربه شلاق می خورند. دقیقا همان رفتاری که طالبان با زنان افغانستانی و گروه داعش  انجام می دهد. در این جا باید تاکید کنم در زمینه نقض حقوق زنان، رژیم ایران پیشوای گروههای ارتجاعی مثل طالبان و داعش است. چه در زمینه حجاب و چه در زمینه محرومیتهای اجتماعی در تحصیل و کار و چه داشتن قوانین ضد زن. در همه این گروههای ارتجاعی زنان به عنوان یک ابزار هستند نه یک انسان برابر با مرد. در ایران کسانی که امکان مالی برای پرداخت جریمه ندارند باید شلاق و زندان و مرگ را پذیرا شوند. یعنی اجبار حجاب حکومتی هم طبقاتی است متاسفانه.

تحمیل حجاب اجباری نشانه تحجرگرایی و از پایه های حفظ و امنیت رژیم بنیادگرای اسلامی است. طی این 45 سال، قوانین ضد زن هیچ تغییری نکرده بلکه، سرکوبگری زنان قانونمندتر شده است. این امر را در استخدام زنان در بازار کار، جدا کردن محیط کار و تحصیل، ساده سازی و  تشویق مردان خانواده برای قتلهای ناموسی فراوان است.

باید تاکید کرد که رهایی زنان از بردگی و تبعیض تنها با سرنگونی کامل استبداد دینی حکم محقق خواهد شد از این رو جنبش رهایی زنان با جنبش ضد دیکتاتوری برای سرنگونی نظام حاکم پیوند جدایی ناپذیر دارد. این واقعیت را کف خیابان با شعار «چه با حجاب، چه بی حجاب، میریم به سمت انقلاب» نشان داد.

بیش از صد سال مبارزه زنان برای برابری و آزادی آن چنان اعتباری کسب کرده که دیکتاتورها و مستبدان نمی توانند آن را مصادره کنند. قدمت جنبش زنان علیه تبعیض و نابرابری و علیه هر نوع ستم عمیق تر از آن است که شیفتگان رضا شاه بتوانند با تحریف تاریخ و اشاعه دروغ آن را به ابتذال سوق دهند.

اما از دیدگاه من به عنوان عضو سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، تشکلیابی زنان در مبارزه برای رفع تبعیض جنسیتی امری ضروری است. رفع تبعیض جنستی ارتباط مستقیم با ستم طبقاتی داشته و در نتیجه مبارزه زنان برای رهایی تا رسیدن به سوسیالیسم و عدالت اجتماعی در شکلهای متفاوت بستگی به ساختار هر جامعه همواره جاری خواهد بود.

در پایان سخنم یک توصیه به زنانی که تحت هر عنوان، همچون مقامات دولتی، سیاسیمداران، گزارشگران رسانه ها و یا جهانگردان که به ایران سفر می کنند، دارم. اگر می خواهید وضعیت اسفناک زنان در ایران را ببینید از مادران و همسران داغدار، زندانیان زن در زیر شکنجه، خانواده های زندانیان سیاسی و اعدام شدگان، از زنان زحمتکش در سیستان و بلوچستان و کردستان و خوزستان، از دخترانی که محلی برای آموزش ندارند، از زنانی که حتا آب آشامیدنی ندارند، از کارتون خوابها دیدار کنید. آن وقت می توان گفت که سفر به ایران تشویق رفتارهای قرون وسطایی رژیم نیست.

سپاسگزارم که به من گوش کردید.

منبع: نبرد خلق شماره ۴۷۵، چهار شنبه ۱ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۰ مارس ۲۰۲۴

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول