ترانه ای برای سیاهکل

امید امیدوار

"می خوام نخوام" 

سیاهکل، دیگه این زندگی جهنمی رو نمی خوام

همیشه ابرهای غمگین رو سر ما می مونه

دیگه این صبهای بی روح و رمق رو نمی خوام

همیشه خروسهای بی محلِ ما می خونه

دیگه این خورشید پنهون پشت ابر رو نمی خوام

همیشه گرمای شیرین از تن ما می سونه

دیگه این شبهای مهتابی تنهایی رو من دوست ندارم

همیشه عشق فراری می شه تک تاز می رونه

دیگه این جنگلِ بی شاخ و درخت رو نمی خوام

همیشه بوزینه و شغالِ پیر واسه شیر کُرکُر می خونه

دیگه این برفِ زمستونی رو من دوست ندارم

همیشه خونۀ هر فقیری رو می رومبونه

دیگه این چشمۀ خشک رو نمی خوام

همیشه اّشک چشام، براش شُرشُر می خونه

دیگه این دریای آلوده رو من دوست ندارم

همیشه کوسۀ زشت، ماهی سرخ و قشنگ رو می خوره

دیگه این بهار زردِ بی گُلُ من نمی خوام

همیشه مرغان عاشق چو کلاغها می خونه

دیگه این دشتِ وسیع لاله رو دوست ندارم

همیشه کرکّسی در اون  جُنب می خوره

 دیگه این آسمونو دوست ندارم

همیشه ستارۀ بختِ منو می تارونه

دیگه این آبِ زُلالِ جنگلُ من نمی خوام

همیشه گلُوم از آن خشک می مونه

سیاهکل، این همه بهانه بود؛ نخوام، نخوام

تا اینکه فقط بگم تو رو می خوام، تو رو می خوام.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۷۳،  بهمن ۱۴۰۲ - فوریه  ۲۰۲۴

ویژه ۱۹ بهمن سالگرد حماسه سیاهکل

 

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول