غزه، فراتر از فاجعه

مهرداد قادری

با سلام ، دوستان و رفقا خوش آمدید

سخن گفتن در مورد آنچه که در گذشته و حال بر خلق فلسطین تحمیل شده با پیچیدگی‌های تاریخی آن در حوصله وقت ما نیست، تنها می‌توان تیتروار به آن پرداخت تا به حدی که چهارچوب بحث و مواضع ما کمی روشن‌تر شود.

بحث‌ها و مواضع گوناگونی در مورد فاجعه غزه موجود است عده‌ای نقطه شروع بحران کنونی را ۷ اکتبر می‌دانند و این‌ها در بهترین وجه متشکل از سازمان‌ها، کشورها و منابع خبری و مطبوعاتی نزدیک به سیاست‌های آمریکا و اسرائیل می‌باشند.

طرف مقابل این تحلیل، افراد و تشکلات و کشورهایی هستند که تشکیل دولت اسرائیل و ورود صهیونیست‌ها به خاک فلسطین را نقطه آغاز تراژدی خلق فلسطین و بحران غزه می‌دانند.

به نظر ما فقط یک تفکیک اصولی که با تاریخ خلق فلسطین در صد سال گذشته رابطه منطقی داشته باشد موجود است و آن قبل و بعد از مذاکرات اسلو می باشد.

در واقع این مرز زمانی را رهبران اسرائیل و فلسطین با امضای قرارداد اسلو  ترسیم کردند. به این صورت که از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵( اسلوی ۲) چشم اندازی از آینده نزدیک به مردم فلسطین و اسرائیل  ارائه داده شد.

آغاز مذاکرات باعث اوج‌گیری اختلافات در O.L.P و اسرائیل شد. فاروق خدومی که از بنیانگذاران O.L.P  بود، از محمود عباس و عرفات جدا شد و به همراه حماس جنبش جهاد اسلامی و جبهه آزادی بخش برای آزادی فلسطین ، امضای قرارداد اسلو را  خیانت به آرمان‌های مردم فلسطین خواند.

از طرفی در اسرائیل احزاب و سازمان‌های دست راستی و حزب اصلی آن (Likud لیکود) و شخص نتانیاهو با تبلیغات وسیعی اسحاق رابین را به خیانت به آرمان‌های صهیونیسم و مردم اسرائیل متهم می‌کردند.

با ترور رابین به دست یک شهرک نشین دست راستی و با تبلیغات سنگین نتانیاهو و حزبش، مذاکرات و قراردادهای اسلو ۱ و ۲ که پروسه صلح را کلید زده بود به خاک نشست .

در این سال‌ها حماس همیشه مورد حمایت و از سیاستهای دست راستی کشورهای عربی، ایران و دولت‌های اسرائیل بهره‌مند بوده، در غیر این صورت نمی‌توانست به محور خدمات اجتماعی غزه تبدیل شود. سیاست‌های دولت نتانیاهو همیشه جاده صاف کن رشد حماس بوده و این در ۱۳ سال نخست وزیری و چندین سال نفوذ وی در دولت های ائتلافی روُیت پیدا می‌کند. با هدف  اصلی تضعیف هرچه بیشتر دولت خودگردان فلسطین.

در اینجا بجاست که از نقش خانمان سوز رژیم جمهوری اسلامی که به صورتی دامان همه خلق‌های منطقه و خلق فلسطین را گرفته و در بحران کنونی  نیز بسیار آشکار است یاد کنیم.

با نگاهی اجمالی می‌توان سیاست‌های اسرائیل، جمهوری اسلامی و حماس را در مثلثی دید که هرکدام به طریقی دست در دست هم دارند.

یکی از تحلیل‌های رایج در مورد ۷ اکتبر این است که: هجوم حماس به درون اسرائیل به ادامه دولت نتانیاهو کمک کرده .

امروز شاید اینطور بنظر برسد که به دنبال سیاست‌های شهرک سازی در کرانه باختری و چتر دفاعی ارتش اسرائیل از حرکات غیر قانونی شهرک نشینان و حملات آنها به مردم فلسطین و ساکنان روستاهای فلسطینی چیزی از قراردادهای اسلو باقی نمانده و این از حقیقت دور نیست . تا حدی که امروز بخشی از فلسطینی‌ها و پشتیبانان مبارزات آزادی بخش خلق فلسطین، به دلیل نسل کشی و جنایات اسرائیل در غزه و کرانه باختری که موجب ضعف هرچه بیشتر دولت خودگردان در کرانه باختری شده و آن را به «واتیکان»  رام الله تبدیل کرده، معتقدند که مقوله‌ای به نام دو دولت و دو ملت دیگر منطقی نیست.

به نظر ما این بی‌توجهی به واقعیت‌های تاریخی است.  ما بعد از توافق‌های اسلو اعلام کردیم که این بهترین گزینه و اگر نه تنها راه حل عملی است و از آن پشتیبانی کردیم.

احتمالاً همه ما که اینجا حضور داریم خواهان یک دولت واحد دموکراتیک و لائیک که حافظ حقوق تمام شهروندان جدا از دین و نژاد و رنگ و جنسیت آنها می باشیم.

اما آیا این به  سادگی به دست می‌آید ؟ در این مرحله کلیه نهادهایی که این را  میسر می‌کنند وجود خارجی ندارد. نهادهای دموکراتیک ،سندیکاها، احزاب و بافت های اقتصادی و طبقاتی مورد نیاز برای برپایی دولت دموکراتیک و لائیک نه در اسراییل و در فلسطین موجود نیستند.

در مورد آینده غزه و فلسطین هر چشم اندازی جایزاست . در شرایط کنونی نقش آمریکا و اروپا بسیار تعیین کننده است. اگر تغییری در سیاست پشتیبانی از اسرائیل داده نشود ، هرگونه تلاش برای آینده غزه و ایجاد دولت فلسطین بیهوده می‌باشد . تمام گروهها و سازمانهای چپ اعم از اسرائیلی و غیره  همه خواهان آتش بس وپایان جنگ هستند اما هیچکدام قدرت مداخله در شرایط کنونی را ندارند. حتی در درون اسرائیل حزبی که حزب خود اسحاق رابین بود امروز جدا از اختلافات داخلی با نتانیاهو،  همراه و همدست اوست.

حزب کارگر اسرائیل به طور منفعل به شرایط کنونی برخورد می‌کند، و در سیاستهای دست راستی با نتانیاهو رقابت میکند، تا آنجا که رئیس جمهور اسرائیل که از حزب کارگر است به طور مکرر عقاید و ایده‌های نژادپرستانه خود را در مورد شرایط موجود اعلام می کند. همان داستانی که در اروپا هم در سال‌های گذشته دیده‌ایم، سبقت از راست و به دام سیاست‌های پوپولیستی افتادن.

این در عمق جامعه اسرائیل به صورت ناامیدی به آینده خود را نشان می دهد، تا آنجا که بخش عظیمی از مردم اسرائیل خواهان پایان جنگ و عقب نشینی از سرزمین‌های اشغالی است تا به این صورت صلح دراز مدت و پایدار را جانشین شرایط کنونی کند. آنها معتقدند که نتانیاهو حمله به غزه را به بزرگترین شکست استراتژیک تاریخ اسرائیل تبدیل کرده. در این مدت نه تنها حماس و نیروهایش را ریشه کن نکرده بلکه حماس را در افکار عمومی جهان به یک نیروی انقلابی تبدیل کرده.

موضع ما در این مورد این است که فقط به دلیل حمایت از مبارزات خلق فلسطین نمی‌توان از یک نیروی بنیادگرا و مرتجع حمایت کرد . ما مدافع حقوق مردم فلسطین هستیم، ولی با حماس همان فاصله را داریم که  با هر نیروی بنیادگرای دیگر داریم . اعم از اسلامی،مسیحی یا یهودی یا هر مکتب و مذهب دیگر.

تاکید می‌کنم که پایگاه مردمی نیروهایی چون حماس دلیل بر جلب حمایت ما نمی‌شود. اگر اینطور بود به طور مثال ما در انقلاب بهمن ۵۷ به قانون اساسی خمینی رای می‌دادیم که ندادیم آیا پایگاه مردمی خمینی کمتر از حماس بود؟

در سطح بین‌المللی شاهد حمایت‌های گسترده مردم جهان به پشتیبانی از مردم فلسطین هستیم، اما وظیفه ما؛ «ورای حمایتهای لفظی» ما و هر نیروی دمکرات ایرانی  در وحله اول، برای دفاع از حقوق مردم فلسطین می‌بایست علیه سیاست‌های جمهوری اسلامی در منطقه عمل کنیم.  جمهوری اسلامی برای بقای خود از هیچ ترفندی علیه مردم ایران و منطقه دریغ نمی‌کند  و کماکان مغز و قلب بنیادگرایی اسلامی در جهان است.

افشا و مبارزه علیه سیاستهای بحران ساز و تلاش و مبارزه به هر شکل ممکن برای سرنگونی این کانون مرگ، موثرترین حمایتها از مبارزات خلقهای منطقه برای آزادی و دمکراسی می باشد.

در پایان یک لیست از ارقام فاجعه غزه که کماکان در حال افزایش است را می‌آورم.

منبع: سوئیس انفو، 23 ژانویه 2024

1/ کشته ۲۵۴۹۰ نفر.

2/ ناپدید شده و زیر آوار ۱۲ هزار نفر.

3/ زخمی و معلول ۶۰۰ هزار نفر.

4/ اوارگان هشتاد و پنج درصد جمعیت غزه . 

5/ کودکان کشته شده ۱۰ هزار نفر.

6/ تعداد کشته شدگان در کرانه باختری ۳۵۹ نفر است .از این میان ۳۴۸ نفر بدست سربازان اسرائیلی و ۹ نفر بدست شهرک نشینان بوده است.

از مجموع کشته شدگان این جنگ فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد از نیروهای حماس هستند.

منبع: نبرد خلق شماره ۴۷۳،  بهمن ۱۴۰۲ - فوریه  ۲۰۲۴

ویژه ۱۹ بهمن سالگرد حماسه سیاهکل

 

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول