دانشگاه در ماهی که گذشت (شهریور ۱۴۰۲) کامران عالمی نژاد
حذف اساتید باسابقه دانشکده ادبیات تهران دانشجویان دانشکدهِ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ترم جدید با انتشار لیست دروس ارائه شده، متوجه حذف نام دستکم ۷ تن ( وحید عیدگاه، جواد بشری، میلاد عظیمی، لیلی ورهرام، قاسم عزیزی، داریوش رحمانیان، حسین مصباحیان) از اساتید این دانشکده شدند. بسیاری از دروسی که سالها توسط اساتید مشخص و ثابتی ارائه می شدند، در این ترم به افراد جدیدی سپرده شده اند که به اشکال مختلف از اطرافیان و نزدیکان عبدالرضا سیف، رئیس این دانشکده، هستند. این حذفها نه به شکلی قانونی و با ابلاغ رسمی، بلکه بدون اطلاع قبلی و به واسطهِ کارشکنی در تخصیص دروس، صورت گرفته است. همچنین اغلب این اساتید پیش تر در هیات جذب و گزینش دانشگاه مورد بازخواست قرار گرفته بودند. لازم به ذکر است، حذف اساتید باسابقه و مجرب و کلاسهای درسی آنان و جایگزین شان با افراد غیرمتخصص، ضربهِ بزرگی بر پیکر این دانشکده مهم و تاریخی کشور، وارد میکند.
ابلاغ تلفنی؛ بدعت جدید در سرکوب و اخراج اساتید! روز شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، دکتر حمیده خادمی و دکتر آمنه عالی، دو تن از اساتید عضو هیات علمی گروه آموزش و پرورش دانشکدهِ روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، طی تماسی تلفنی از دفتر رئیس دانشکده متوجه لغو شدن قرارداد خود شدند. طی این تماس، منشی دفتر رییس دانشکده به این دو استاد اطلاع داد که از یک شهریور قراردادشان لغو شده است، این در حالی است که قطع همکاری با این دو استاد همچنان ابلاغ رسمی نشده است. دکتر حمیده خادمی و دکتر آمنه عالی، در سال گذشته ضمن مخالفت با سرکوب دانشجویان، از دانشجویان بازداشتی و تعلیقی حمایت کرده بودند.
تجمع دانشجویان دندانپزشکی سراسر کشور در تهران براساس آنچه در این پلاکاردها نوشته شده آنها به ناهماهنگی در برگزاری امتحان صلاحیت بالینی دندانپزشکی اعتراض دارند و می گویند منابع امتحان اعلام نشده و به زمان اعلام تاریخ این امتحان هم اعتراض دارند. روی یکی از این پلاکاردها نوشته شده: «طبیعت دانشجو، مطالبه گری است.»
بیانیه کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران خلاصه این بیانیه که در روز یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شده آمده است: کانون صنفی استادان دانشگاهی کشور نارضایتی و اعتراض عمیق و شدید خود را نسبت به تعرض به ساحت دانشگاه و زوال تدریجی وجوه علمی آن با جایگزینی رفتارهای سیاسی و باندی به جای شیوه ها و روشهای علمی و نیز ایجاد موانع و چالشهای حاصل از این عملکرد در مقابل توسعه علمی کشور اعلام میدارد و هشدار می دهد که ادامه این مسیر نه تنها عواقب ناگوار برای کشور و توسعه و پیشرفت آن در بر خواهد داشت بلکه اهداف و خواست مداخله گران انحصارطلب را نیز عملی نخواهد کرد. کانون صنفی استادان دانشگاهی مطالبات خود را به شرح ذیل بیان می دارد: ۱- استقلال و حیثیت علمی دانشگاه به آن بازگردد. ۲- اجازه داده شود تا امور علمی، کارشناسی و تخصصی توسط خبرگان دانشگاهی و به دور از دیدگاههای سیاسی و جناحی انجام پذیرد. ۳- نگاه امنیتی و حضور نیروهای امنیتی در دانشگاه کنار گذاشته شود و فضای امن همراه با آرامش که مقتضای محیط های آکادمیک و شرط لازم برای امنیت خاطر استادان و دانشجویان است فراهم گردد. ۴- از اعضای هیأت علمی که مورد تعرض قرار گرفته اند (آنهایی که اخراج شده اند و یا در آستانه اخراج و تحت فشارهای گوناگون قراردارند) دلجویی شود و موانع پیش پای آنان برداشته شود. ۵- از احضار استادان و دانشجویان به جلسات بازجویی تحقیرآمیز جداً خودداری شود. ۶- از نهادهای غیر مسئول نیز مانند وزارت کشور می خواهد به جای دخالت در امور دانشگاهها به انجام وظائف قانونی خود از جمله ارتقاء امنیت کشور بپردازند.
بیانیهِ دانشجویان رشتهِ فلسفهِ هنر دانشگاه هنر در این بیانیه که در روز جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شده آمده است: پیش از این هرچه لازم بود را گفته ایم. ما، دانشجویان رشتهِ فلسفهِ هنر دانشگاه هنر، نه شما را به رسمیت می شناسیم، نه تصمیمهایتان را. مترسکهای تازهِ شما، در نظر ما وزنِ کافی را برای به رسمیت شناخته شدن ندارند. حرف کوتاه است: انتخاب واحد نمی کنیم، سر کلاسها شرکت نمی کنیم. استادهای جایگزین، توهین به شأن کلاسها و دانش و دانشگاهند. ما در این توهین همدست شما نخواهیم بود. تا بازگشت دکتر علیا و دکتر مازیار به کلاسهای درس، پاسخ ما، به شما و کلاسهای خالی تان یک کلمه است: «نه»
اعتراض دانشجویان سه دانشگاه به موج اخراج استاداندر حالی که کارزار دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه شریف برای «اعتراض به اخراج علی شریفی زارچی» روز جمعه ۱۰ شهریور، از ۱۳ هزار امضا گذشت، روزنامه کیهان طی یادداشتی تاکید کرد که این استاد دانشگاه به دلیل حمایت از اعتراضها، علاوه بر «اخراج» باید «بازداشت و محاکمه» شود. در همین حال جمعی از «دانشجویان رشته فلسفه هنر دانشگاه هنر»، «دانشجویان دانشگاه بهشتی» و «دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه گیلان» در بیانیه های جداگانه ای با اعتراض به «موج اخراج استادان دانشگاه»، آن را ناشی از «جزم اندیشی» و «تمامیت خواهی» مقامهای جمهوری اسلامی خواندند. علی شمسی پور، سخنگوی وزارت علوم، با تایید «اخراج» یا «تعلیق» ۵۸ تن از استادان دانشگاه در دولت رئیسی، گفت که ۳ تن از این استادان در قوه قضائیه پرونده دارند و ۷ تن در اعتراضها «کنشگری مجرمانه داشتند» و شماری دیگر از استادن نیز به خاطر «تشکیل پرونده توسط هیات انتظامی اعضای هیات علمی» از تدریس «تعلیق» شده اند.
اساتید محذوف و جانشینان شان در دانشگاه شریف همزمان به حذف علی شریفی زارچی استاد باسابقه، خبر تدریس امیرحسین ثابتی و عباس موزون از مجریان صدا و سیما مطرح شده است. در دانشگاه علامه نیز پس از حذف مهدی خویی، زمزمههای از جذب میثم مهدیار، استادی که سابقه بازجویی از دانشجویان و آزار آنها در کلاس و معرفی شان به نیروهای امنیتی را دارد، شنیده می شود. در دانشگاه تهران، همزمان با حذف حسین مصباحیان استاد برجسته فلسفه، خبر بازگشت محمود خاتمی به این گروه و تدریس در مقطع ارشد و دکتری مطرح شده است. کسی که سابقه سرقت گسترده فکری و انتحالش در مجامع فلسفی جهان ثابت شده است. این درحالی است که در تمام این مدت، گروه فلسفه هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداده است. گفتنی است از زمان روی کارآمدن عبدالرضا سیف در دانشکده ادبیات، زمزمه های بازگشت او شنیده می شد که با واکنش دانشجویان، این امر میسر نشده بود. همچنین بنا بر برنامه درسی، سعید حدادیان مداح مشهور، به عنوان استاد دانشگاه تهران، درس تخصصی «تحلیل متون پایداری» را در مقطع ارشد ادبیات تدریس می کند!
بیانیه دانشجویان و دانش آموخته گان دانشگاه فردوسی مشهد بخشهایی از این بیانیه که در روز سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شد به شرح زیر است. «ما دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه فردوسی مشهد، به شدت موضع خواهیم گرفت در برابر بدطینتی جنون آمیزی که دانشگاه را به مغاک انحطاط کشانده و آن را در لبه پرتگاه قرار داده است. و ما مانع سقوط دانشگاه به دره جهل زایی و دگرآیینی خواهیم شد.» لازم به ذکر است این بیانیه توسط ۱۰۸ تن امضا شده است.
قطع همکاری بلافاصله پس از تمام شدن مرخصی زایمان روز سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲، دکتر سارا ملکان استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه امیرکبیر، پس از اتمام دوران مرخصی زایمان خود با نامه قطع همکاری مواجه شد. این استاد که پس پایان مرخصی به دانشگاه برای دریافت برنامه درسی مراجعه کرده، نامه قطع همکار دریافت کرد. لازم به ذکر است این استاد منتقد فضای مدیریتی و امنیتی سازی دانشگاه امیرکبیر بود.
بیانیه فعالان صنفی-دانشجویی دانشگاه تربیتمدرس در اعتراض به سرکوب اساتید و دانشجویان در این بیانیه که در روز شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شد، آمده است: امروز شما مسئولان دانشگاه تربیت مدرس، در تداوم سرکوب صدای آزادیخواهی و برابری طلبی، حکم به اخراج سمیه سیما، استاد توانمند و پژوهشگر برتر دانشگاه، داده اید. درحالی که اسناد رسمی شاهدی قطعی بر توان بالای علمی او است، ریاست دانشگاه از هراس اقرار به سرکوب، «عدم صلاحیت علمی» ایشان را مستمسک خود قرار می دهد. این بازنمایی واژگونه از حقیقتِ سرکوب بی سابقه نیست. پیشتر نیز در اوج اعتراضها زن زندگی آزادی، ریاست دانشگاه مدعی شد دانشجویان معترض، نه به دلایل سیاسی، که به دلایل آموزشی از تحصیل محروم گردیده اند... ما دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در کنار سمیه سیما، دو دانشجوی تعلیقی و دیگر دانشجویان و اساتیدی که در یک سال اخیر تحت فشارهای نهادهای امنیتی در دانشگاه قرار گرفته اند، می مانیم و سرکوب را برنمی تابیم. دانشگاه رستنگاه آزادیست. دانشگاه خانهِ ماست، از این خانه مراقبت می کنیم. به قول یارانمان، حرفی با شما نداریم الا "نه"، اما در این خانه می مانیم و یقین بدانید آن را به دستان شما نااهلانش وانمی گذاریم. ما نیک می دانیم که می بینیم آن شکفتن شادی را، آن جشن بزرگ روز آزادی را.
بیانیه تحریم کلاسهای میثم مهدیار بخشهایی از این بیانیه که در روز یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شد چنین است: میثم مهدیار یکی از اساتیدی است که عدم صلاحیت علمی و اخلاقی او بر همگان آشکار است. او کسی است که با پرونده سازی علیه استاد محبوب و محذوفمان مهدی خویی، در پی آن بود تا در دل صاحبان قدرت جایگاهی برای خود دست و پا کند و جایگزین او شود. در این میان نظر به بی توجهی دانشگاه به خواسته عموم دانشجویان مبنی بر حفظ اساتید شایسته مان دکتر مهدی خویی و دکتر آرمین امیر، و همچنین مخالفت با ورود اساتید تهی از علم و اخلاق، ما دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه در برابر این چندمین موج انقلاب فرهنگی یا بهتر بگوییم «فضاحت فرهنگی» مقاومت خواهیم کرد و به نشانه اعتراض به رویه موجود در جذب و اختصاص درس به میثم مهدیار، او را استاد خود ندانسته و در کلاس درس او شرکت نخواهیم کرد.»
خانواده دانشجو، بازیچه دست سرکوب روز سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲، در سامانه آموزشی دانشگاه یاسوج تعهدنامه ای برای تمامی دانشجویان قرار گرفته که دانشجو ملزم به تایید آن است و بر اساس آن متعهد می شود تا نسبت به «اعلام موضوع به خانواده خود» اعتراضی نداشته باشد. همچنین عنوان شده که دانشگاه حق دارد تا هرگونه تخلف و رفتار خلاف شئونات دانشجو را به خانواده وی اطلاع دهد. دانشگاهها پیشتر نیز از این ابزار برای سرکوب بیشتر دانشجویان استفاده کرده بودند. در دانشگاه یاسوج، کمیته انضباطی بارها با خانواده دانشجویان تماس می گیرد و درخصوص کوچکتربن اقدامات دانشجو گزارش داده و خانواده وی را تهدید می کند. همچنین این کمیته در اقدامی غیرقانونی، تخفیف در مجازات را مشروط به اخذ تعهد از والدین دانشجو کرده است! بیانیه ۷ انجمن علمی در اعتراض به اخراج گسترده اساتید و برخوردهای امنیتی با دانشجویان در بخشهایی از این بیانیه که در روز سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شده آمده است: «با تاسف و درد این روزها جامعه علمی ایران با پدیده اخراج گسترده و برخوردهای امنیتی با دانشجویان مواجه است. اقداماتی که بیش و پیش از هرچیز استقلال و توانمندی نهاد دانشگاه و نهایتا امکان توسعه علمی کشور را به مخاطره انداخته است. این اقدام، اتفاقی منفرد و مقطعی نیست بلکه به نظر می رسد در تکمیل فرایندی است که هدف آن کنترل تام و تمام نهاد علم از سوی مراکز قدرت و تغییر ساختار و نقش دانشگاه و مولفه های آموزشی و پژوهشی و مدنی آن نهاد است. اکنون رویکرد امنیتی و سیاسی در این سلسله اقدامات پرده پوشی نمی شود به طوری که به جای پاسخگویی وزارت علوم به پرسشهای گسترده جامعه در این خصوص، وزارت کشور در باره آن بیانیه صادر میکند…» احضار ۳۰ دانشجوی دانشگاه بهشتی بر اساس گزارشهای رسیده از دانشگاه بهشتی در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، دستکم ۳۰ دانشجو در آستانهِ سالگرد و بازگشایی دانشگاه، جهت اخد تعهد به حراست کل این دانشگاه احضار شدند. حراست این دانشگاه دانشجویان را احضار کرده و تعهدی مبنی بر عدم شرکت در اعتراضها احتمالی ترم جدید از آنها اخذ کرده است. همچنین برخی از دانشجویان که پیش تر نیز تماسهای تهدیدآمیزی را از شمار ههای خصوصی دریافت کرده بودند، مجددا توسط حراست مورد تهدید قرار گرفتند. همچنین حراست، دانشجویانی که حاضر به امضای تعهد نشدند را تهدید کرد که از فارغ التحصیلی شان جلوگیری می شود. گفتنی است با نزدیک شدن به سالگرد قتل ژینا، تماس نهادهای امنیتی و احضار دانشجویان و فعالان دانشجویی در اغلب دانشگاهها افزایش یافته است. بیانیه دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور به مناسبت سالگرد قتل ژینا بخشهایی از این بیانیه ها که در روز جمعه ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شده به شرح زیر است: دانشگاه خواجه نصیر؛ «۳۶۵ روز قبل، همین حوالی، میانه های تهران، دختری ۲۲ ساله، برآمده از قلب ایران، آرام آرام قدم بر زمین می گذاشت. قدمهای او رفته رفته بلندتر شدند، صدای آن رفته رفته به گوش می رسید. او را به زور وارد ماشین گشت ارشاد کردند، صدای قدمهایش بلندتر شد. او را به زور به خیابان منحوس وزرا بردند. او وارد آنجا شد و دیگر خارج نشد. کشته شد. سکوت؛ شوک و انفجار. انفجارِ خشمی عمومی. خشمی برآمده از تاریخ و نه منحصر به امروز. برآمده از دیروزها که ظلم در آن پیوسته بر جان و دل مردم زخم می زد. زخمی که هم کُشت و هم قوی کرد...» دانشگاه علم و صنعت؛ «میجنگیم! فریاد می زنیم! کشته می شویم! ما مبارزه را با سکوت آغاز کردیم اما با سکوت پایان نمی دهیم. سال گذشته خون بی گناهی به زمین ریخته شد و کاسه صبر و تحمل مان سر آمد، یک ایران برای دادخواهی مهسا بپاخاست. ایران، واژه ایست که ما را به یکدیگر مرتبط می کند، چرا که جنس ظلمی که بر ما روا داشته شده به هم نزدیک است. قتل مهسا نیز، نماد ظلمی از جنس واپسگرایی و ارتجاع جمهوری اسلامی است...» دانشگاه بهشتی؛ «به یاد آرید آن چه که بر ما گذشت. بیش از چهار دهه است که حکومت جمهوری اسلامی وطن را به ورطه نابودی کشانده، انواع خشونت سیستماتیک و ستم جنسیتی را علیه زنان اعمال می کند، روز به روز به دامنه آن می افزاید و هرگونه اعتراض به عملکرد ویرانگر خود را سرکوب می کند. در پایان شهریور ماه سال ۱۴۰۱، پس از به قتل رساندن ژینا (مهسا) امینی، مردم ایران با شعار «زن، زندگی، آزادی» اعتراضها گسترده ای را علیه حجاب اجباری، ستم طبقاتی، سرکوب اقوام، فقر، فساد، استبداد دینی و نقض حقوق آشکار خود برپا کردند. کارگر، معلم و دانشجو دست در دست هم جنگیدند...» دانشگاه تهران؛ «اکنون در آستانه سالگرد قیام زن زندگی آزادی هستیم، در یک سال گذشته شاهد ددمنشی نظام جمهوری اسلامی در جای جای کشور و سرکوب حداکثری تمامی صداهای مخالف و مشتهای گره شده بودیم. قیام ژینا تصویری شفاف از وضعیت جامعه کنونی ایران به ما ارائه داد. فهمیدیم که ترس حصاری بیش نبوده و دورنمای ایران با گذار از حکومت کنونی قابل ترسیم است. انگشتهایی که قومیتها را خطاب قرار داده و به تجزیه طلبی متهم می کردند شکسته شده اند و فهمیده ایم که تجزیه طلبی نیز توطئه ای بیش نبود. مساله دیگر که در طول قیام زن زندگی آزادی بسیار حائز اهمیت است اعتصابهای کارگری گسترده و پیوند میان مرکز به مثابهِ پایتخت و پیرامون کشور بود، این مساله گویای این است که ساختار مرکز پیرامونی کشور و همچنین شکاف طبقاتی عمیق، مانعی بر اتحاد مردم در سطح ملی نبود...» دانشگاه امیرکبیر؛ «جامعه ای به ستوه آمده از ظلم، تحقیر شده در تک تک ابعاد زندگانی، تحدید شده در ساده ترین حقوق انسانی خویش، گیر افتاده در حصار تمامیت خواهی با تار و پود مذهب، در تکاپوی مبارزهٔ هر روزه برای شکستن حصار، قتل مهسا را نقطه ای دید که خشم انباشته شدهٔ این ۴۴ سال را از مجرای حق طلبی فریاد زند و اعتراض خود به تمامیت سیستم را به منصه ظهور برساند…» دانشگاه علامه طباطبایی؛ «یک سال از قتل دختر ایران گذشت؛ به یاد آریم آن هنگامی را که ظالمان می تاختند و خوش خیالان سالها در خیال خام اصلاح فساد حاکم بودند و تنها این مظلومیت غریب ژینا بود که وجدان خفتهِ ایرانی را بیدار و ما را بر آن داشت که دیگر با این حکومت انسان کش، هر سازش و مماشات و توقع اصلاحی غیر ممکن است…» دانشگاه تربیت مدرس؛ «یک سال از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی و طلوع جنبش «زن، زندگی، آزادی» می گذرد. دختر کرد زمانی که از شهرستانی حاشیه ای عازم پایتختِ ام القرای جهان اسلام می شد، گمان نمی برد که نامش رمز یکی از شکوهمندانه ترین رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی تاریخ معاصر ایران شود؛ رخدادی که روح زخمی مردم را احضار کرد، از یاد رفتِه گان را از گورِ تاریخ بیرون کشید و زنده گان را به «زنده گی» و مطرودان را به قیام فراخواند. قتل مهسا نقطۀ گسستی شد از جریانهای عقیمِ درون-حکومتی و آغازی برای همۀ ایرانیان در تلاشی نفس گیر به سوی نظم اجتماعی و سیاسیِ جدید؛ نظمی که امروز همه به آن امید بسته ایم که هرچه بیشت ر آزاد، عادلانه و انسانی باشد…» دو استاد در رابطه با پایان نامه لیلا حسین زاده تعلیق شدند
دانشگاه تهران، برگزاری جلسه دفاع پایان نامه لیلا حسینزاده، زندانی
سیاسی سابق در دانشکده علوم اجتماعی را «غیرقانونی» خواند و اعلام کرد
که دو عضو هیات علمی دانشکده در این رابطه «تعلیق» شده اند.
تفکیک
جنسیتی دانشجویان پزشکی؛ از «حد شرعی» برای «نگاه به نامحرم» تا
ممنوعیت ادکلن بنا بر این شیوه نامه اجرایی، استفاده از لوازم آرایش و ادکلن برای دانشجویان و دستیاران ممنوع شده و علاوه بر تفکیک جنسیتی کلاسهای درس، تأکید شده كه آنها باید «نگاه به نامحرم» و «حدود شرعی» را رعایت کنند.
همچنین «رعایت حجاب و اخلاق اسلامی» به عنوان «پیش شرط اساسی» برای
حضور دانشجویان در محیط های آموزشی شمرده شده است و «دستگاهها» موظف
شده اند بر آن نظارت کنند. (منابع استفاده شده برای تهیه این مجموعه: کانال تلگرام دانشگاه تهران، کانال تلگرام شورای صنفی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروان بابل، بهارنیوز، رویداد ۲۴، ایسکانیوز، رادیو فردا، کانال تلگرام شوراهای صنفی دانشجویان کشور، صدای آمریکا، اعتمادآنلاین، العربیه، دیده بان ایران)
منبع: نبرد خلق شماره ۴۶۸، شنبه یکم مهر ۱۴۰۲ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۳
|