یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۶۵

فاجعه نظام ولایت فقیه؛ خیزش مردم و گریه ملایان!

مهدی سامع

 

در خرداد ماه شاهد انبوهی از گفتار و نوشتار هشدار آمیز و اعترافهای قابل توجه از جانب کارگزاران نظام در هِرَم قدرت و نیروهای پیرامون آن بودیم. برای همین است که ولی فقیه نظام بر سر قبر خلیفه اول حُکم می دهد که «نقشه دشمن باطل شد». (سایت خامنه ‌ای، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲)

نقطه مرکزی در گفتار کارگزاران نظام تاکید بر نقش بی بدیل خامنه ای برای حفظ نظام است. این تاکید به خاطر آن است که اتوریته ولی فقیه به شدت نه از جانب مردم که روزانه و در خیابان آن را لگدکوب می کنند، بلکه از جانب کسانی است که اکنون و یا گذشته در قدرت و ثروت نقش ایفا کرده اند. شکست پروژه یکدست سازی نظام با مهندسی ولی فقیه و تداوم جنبش انقلابی، موجب تشدید روزافزون چالش در درون نظام شده و ولایت فقیه به عنوان ستون خیمه نظام به طور مشخص و بی پرده در کانون ستیز قرار گرفته است. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی بدون نهاد ولایت فقیه هویت و موجودیت واقعی ندارد، از آن جا که استبداد مذهبی اساس و بنیاد نظام را تشکیل می دهد و از آنجا که استبداد مذهبی و ولایت فقیه از طریق یک فرد معرفی و شناخته می شود، در بحرانهای حاد اجتماعی که تمامی جامعه به شکلی، کم یا زیاد، درگیر آن می شوند، آن فرد لاجرم و به درستی مسئول زمینه های بروز بحران شناخته می شود. این موقعیتی است که اکنون خامنه ای دارد و مجیزگویی در مورد او نه به خاطر دلبری از ولی امر و یا داشتن سهم بیشتر در غارت، که به خاطر نیاز ولایت برای حفظ موجودیت است. این امر یکی از راهکارهای نرم افزاری برای تقویت کارآمدی سرکوب جامعه است.

روز شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، آخوند علی سعیدی شاهرودی، سرکرده دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا و نماینده سابق خامنه ای در سپاه در گفت و گو با ارگان رسمی اطلاع رسانی حوزه های آخوندی با اعلام این که انتخاب ولی فقیه از سوی خداوند انجام می شود، گفت: «پیامبر و امام کاظم وقوع انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی را پیش بینی کرده بودند... نظام ولایی و چگونگی انتخاب رهبری و یا قانونگذاری و دستیابی به انسانی با دو ویژگی عصمت و علم غیب و دیگر شرایط ضروری، از طریق مراجعه به آراء عمومی امکانپذیر نیست. از این رو، همواره دشمنان و مخالفین درصدد تغییر در مبانی و اصول و در نتیجه تغییر نظام ولایی به یک نظام معمولی هستند تا راه برای دستیابی آنان به قدرت باز شود.» آخوند سعیدی پیرامون «انطباق با مبانی و اصول» برای حاکمیت اسلامی به سه اصل تاکید می کند: «پیوستگی بین دین و حکومت/ مشروعیت الهی رهبری و حاکم اسلامی/ تلازم بین قرآن و عترت.» (دیده بان ایران) خلاصه کلام او به ساده ترین بیان این است که حکومت باید با دین آمیخته شود و مشروعیت حاکم، در این جا خامنه ای، الهی است.

روز دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، آخوند محمدحسنی در مراسم سالمرگ خمینی در مسجد عابدینیه شهرستان سمنان گفت : «زعامت ۳۴ ساله حضرت آقا دستاوردهای فوق العاده راهبردی را هم برای ملت ایران [بخوانید ولی فقیه] و امت اسلامی و هم منطقه و جهان رقم زده است که اگر غیر از حضرت آقا بود بعید بود این همه دستاوردها و ره‌آورد نصیب ما شود و شبانه روز بابت چنین نعمتی اگر سجده کنیم باز هم کم است.» (حوزه نیوز)

ببینیم «زعامت ۳۴ سال» خامنه ای برای «ملت ایران» چه دستاورد فوق العاده ای داشته است. برای این به کارگزاران نظام و رسانه های حکومتی مراجعه می کنیم.

آخوند ابوالقاسم دولابی نماینده ویژه رئیسی در امور روحانیت: «متاسفانه دولتهای ما در گذشته کارنامه خوبی در حمایت از نهاد های دینی بر جای نگذاشته اند و امروزه از بین حدود ۷۵ هزار مسجد در کشور، درب تعداد ۵۰ هزار مسجد بسته است که این فاجعه‌ ای است که باید بر آن خون گریست.» (رسا، پنجشنبه ۱۱ خرداد)

محمد باقر قالیباف، سرکرده اشغالگران بهارستان: «ما مدیران سالی ۱۰۴ میلیارد دلار ثروت کشور را هدر می ‌دهیم و از بین می ‌بریم، بعد منتظر فلان شرکت اروپایی برای ۵ میلیارد دلار سرمایه ‌گذاری در کشور هستیم... به آیندگان چگونه جواب خواهیم داد که پول خود را به آتش می ‌کشیم.» (مهر، پنجشنبه ۱۱ خرداد)

مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی: «وقتی ما گسستهای اجتماعی را مشاهده می ‌کنیم، باید بفهمیم که ظاهراً یک مقداری از راه امام فاصله گرفتیم. چون امام نشان داد که می‌ شود در بین همین ملت به بهترین شکل همبستگی و پیوستگی عمیق را در جامعه به وجود آورد.» (ایلنا، یکشنبه ۱۴ خرداد)

فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم: «مشروعیت هر نظامی با انتخابات تعیین می‌شود... قرار بود پس از انقلاب، قانون و اراده ملت بر کشور حاکم شود. تندرو‌ها به دنبال تبدیل جمهوری اسلامی به سیستمی شبیه این روز‌های طالبان یا حکومت عثمانیان در قرون گذشته در سرزمینهای اسلامی هستند.» (اعتماد آنلاین، چهارشنبه ۳۱ خرداد)

و سرانجام حرفهای صریح و روشن یک کارگزار ولایت؛

آخوند احمد خاتمی، عضو خبرگان ولایت خامنه ای: «چرا توی شعارنویسیها، شعارنویسی علیه آقاست؟ چه کرده آقا؟ آنچه دشمن دنبال می ‌کنه این است که شما را از ولایت جدا کند گرانیها چه ربطی به آقا داره؟.... در اغتشاشات اخیر دشمنان شما [بخوانید کارگزاران نظام] نشان دادند عبور کردند از چپ و راست، از اصولگرا و اصلاح ‌طلب عبور کردند، صریحاً می‌ گویند برای براندازی آمدند. تراکتهایی که پخش می‌ کنند به ‌صراحت می ‌گویند براندازی نظام اسلامی. بعضیها بنشینند تحلیل کنند اگر شورای نگهبان کسانی را تأیید می ‌کرد این اغتشاشات اتفاق نمی‌ افتاد تحلیل صددرصد غلطی است. اونهایی که وارد صحنه شدند نه وقعی برای اصولگرا قائل هستند و اصل نظام را نمی ‌خواهند».

خامنه ‌ای بیهوده تلاش می کند تا جنبش انقلابی را به «اتاقهای فکر کشورهای غربی» ربط دهد و با لحن توهین آمیز مردم را «پادوی» هایی که به «وطن پشت کرده اند» معرفی کند.

آن چه از کارگزاران نظام و به ویژه از زبان احمد خاتمی نقل شد، گویاتر از آن است که با دروغ پردازی بتوان پرده پوشانی کرد. مردم نظام دینی و استبدادی را نمی خواهند، مردم برای آزادی و عدالت بپاخاسته اند، مردم دست حکمرانان را خوانده اند و برای همین است که کارگزاران نظام ترسیده اند و هشدار می دهند. 

و در پایان توجه به سخنان یک کارگزار امنیتی ولایت خامنه ای، ترس و وحشت حاکمان را بهتر می توان دید.

محمد رضا غلام رضا، معاون سیاسی وزیر کشور: «وقتی محرم و صفر تمام بشود، بعد از اربعین که ۱۵شهریور است، بازگشایی دانشگاه‌ها و مدارس و سالگرد اغتشاشات را داریم و یکدفعه وارد معرکهٔ جدیدی می‌شویم و ما را می‌کشانند و می‌برند به ‌جایی که دیگر اولویت ما انتخابات نخواهد بود. چون درگیر می‌شویم، هم ذهنمان و فکرمان و هم شاید کف خیابان و موضوع امنیت... من نمی‌ خواهم شما را بترسانم، نیتم اصلاً ترساندن نیست.» (شبکه تبرستان، جمعه ۲۶ خرداد)

منبع: نبرد خلق شماره ۴۶۵، پنجشنبه یکم تیر ۱۴۰۲ - ۲۲ ژوئن ۲۰۲۳

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول