رویدادهای هنری ماه (اسفند ۴۰۱)

گردآوری و تنظیم: فتح الله کیائیها

 

خلقی در خیابان و جهان مماشات بر سر دوراهی

انقلاب یک ارکستر سمفونیک بزرگ است با میلیونها نوازنده پر شور. سازهای زهی، سازهای بادی و سازهای کوبه ای به همراه حنجره هایی خوش آهنگ از بم تا به زیر، که موسیقی ای جاودانه را می نوازند: مارش انقلاب و دگرگونی، مارش زندگی. این ارکستر با همه نواهای گونه گونش، سرشار از زندگی است، سرشارِ با هم بودن و برای هم خواندن. این شُکوه زندگیست، شُکوه در دگرگونی و شکافتن سقف کهنه گی و عقب ماندگی.

انسان از روزی که برخلاف خواست خدایان دندان به سیب زد، تغییر در جهان را رقم زد و این قافله از دیرباز تاکنون بی وقفه در تکاپوست و اینک این ارکستر بزرگ را دختران، پسران و جوانانی هدایت و رهبری و همنوازی می کنند که روزی مادران، پدران، خواهران و برادران شان را (و از همه مهم تر، کرامت انسانی شان) را در این تکاپوی از دست داده و یا اینک در معرض از دست دادن می بینند.

تیتراژ اینگونه است: محل: خیابان |زمان: همیشگی| بلیط: مجانی |حضور: آزاد| پاداش: گلوله، شکنجه و زندان.

اینکه مردم در خیابانند، واقعیتی است انکار ناپذیر که با هیچ حیله و ترفندی نمی توان به انکارش برخاست مگر آنکه سیاسی کارانی حرفه ای و در راه دلجویی از مقام عظمای جنایت، همانند مائده هایی آسمانی بر سر سفره ی ولایت ظاهر شوند و بخواهند این کوزه شکسته را با هزار ترفند و حیل، وصله پینه ای اروپایی پسند بچسبانند که به قول آن حکایت طناز که می گوید: پس از کودتای 28 مرداد پیرمردی روزنامه فروش که کار همیشگی اش در قبل از کودتا فروش روزنامه بود، پس از کودتا فریاد می کرد: بخرید ، بخرید، آخرین اطلاعات از حکومت دکتر مصدق، و سپس داد می زد: دروغه، دروغه!

اینکه امروز ولایت عظمای وقاحت به پای بوسی همتای خودش در عربستان می شتابد و آنهم به فرمان رهبر چین و بایدن دمکرات، اجازه واریز میلیونها دلار از پول ملت را به حساب بیت العنکبوت، به دولت عراق می دهد و یا اینکه کودک کودنی در آرزوی سلطنت بر قالیچه پرنده شبکه های «من و تو» و «ایران اینترنشنال» و «بی بی سی» و غیره و غیره نشانده می شود، همه حکایت از آن دارد که این قافله ی سرکش قصد ایستادن ندارد و تا ایجاد حکومتی دمکراتیک و لائیک در ایرانی آباد و سرشار از رنگارنگی ملتها و اقوام و طوایفش، دست از تکاپو برنخواهد داشت.

بله، و در یک کلام می توان گفت: هموطن! قدرت حضورت در خیابان و هنر بی بدیلت در براندازی نظم منسوخ را باور کن. هر چه آنها بر تو بتازند، نشانه ی قدرت توست. خودت را دستکم نگیر.

هموطن! زیباترین هنر و برترین هنرها، هنر براندازی نظم کهن و بنای نظم نوینی است که انسانیت را در جایگاه خودش می نشاند و می گوید: حق در مطالبه حقوق خودت نیست، حق در مطالبه ی حقوق همگان است.

 

ادبیات

 

رونمایی از کتاب «فراتر از فاجعه»

روایت گزارشات روزانه از دادگاه حمید نوری‌ (دادیار سابق جمهوری اسلامی) در استکهلم که توسط آقای بهرام رحمانی به رشته تحریر در آمده، منتشر شد.

هیچ جنایت جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه در زندانها، بی‌پاسخ نخواهد ماند و هرگز مشمول زمان نخواهد شد. سرانجام همه جنایتکاران قدر قدرت در پنجه عدالت گرفتار خواهند شد. سرانجام عاملان و آمران این جنایت زنده یا مرده در پیشگاه تاریخ و افکار عمومی محاکمه خواهند شد. سرنوشت حمید نوری در انتظار یکایک سران و مقامات سیاسی و نظامی و قضایی جمهوری اسلامی است. حمید نوری یکی از جنایتکارانی است که مستقیم در قتل‌عام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در زندانهای تهران مشارکت داشته است.

مراسم این رونمایی به همت «کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران در دانمارک – کپنهاک» انجام گرفت.

 

نهادهای حکومتی، کتابفروشی خوارزمی را هم بلعیدند

خبر بسته شدن کتابفروشی «خوارزمی» بعد از ۳۹ سال فعالیت، شاید در وضعیت فعلی ایران اتفاقی کوچک یا بی‌اهمیت به نظر برسد، اما از زاویه ‌ای دیگر نشانه تداوم روندی چهار دهه‌ ای است که هر نوع میراث یا نماد فرهنگی به جا مانده از دوران قبل از انقلاب ۵۷ را به دلایل مختلف مصادره می‌کند، تغییر ماهیت می‌دهد یا از میان برمی‌دارد.

آنچه بر سر انتشارات «امیرکبیر» و عبدالرحیم جعفری در دهه ۱۳۶۰ رفت، در نیمه اول دهه ۱۳۹۰ برای انتشارات خوارزمی تکرار شد و سازمان تبلیغات اسلامی به دلایلی که ظاهرا به مساله «مالکیت» ربط دارد، خوارزمی را هم در عمل مصادره کرد. اینک در زمستان ۱۴۰۱ حتی کتابفروشی خوارزمی هم قرار است به همان سرنوشت یا حتی بدتر -تعطیلی کامل- دچار شود. خبر پلمب شدن کتابفروشی باسابقه خوارزمی روز ۳ اسفند منتشر شد و مجید طالقانی مدیر این کتابفروشی به خبرگزاری ایرنا توضیح داد اختلاف با «بنیاد کتاب»، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، دلیل این اتفاق است. اما آقای طالقانی این ادعا را هم مطرح کرد که کتابفروشی خوارزمی ارتباطی با انتشارات خوارزمی ندارد و در ۳۹ سال گذشته، خودش آن را اداره کرده و «تمام اموال» خود را در این مکان گذاشته است.

اما یک روز بعد، مجدالدین معلمی مدیرعامل «بنیاد کتاب» در مصاحبه‌ با «خبرگزاری ایسنا» این کتابفروشی را تنها بخش از «اموال» انتشارات خوارزمی دانست و تاکید کرد «معلوم نیست چه اتفاقی برای بقیه اموال افتاده است.» او گفت انتشارات خوارزمی بعد از مرگ علیرضا حیدری مدیر سابق آن، تا چند سال مدیرعامل نداشت و وقتی سازمان تبلیغات اسلامی برای این انتشارات مدیرعامل جدید تعیین کرد، مجید طالقانی حاضر به همکاری نشد و به همین دلیل، کتابفروشی با حکم دادگاه پلمب شده تا از اموال «صورت برداری» شود.

 

انتشار فصلنامه تئاتر اگزیت

به همت مهرداد خامنه ای و شیرین میرزا نژاد، فصلنامه گروه تئاتر اگزیت از بهار ۱۳۹۵ تا زمستان ۱۴۰۱ (یازده شماره) منتشر شد. برای دانلود و استفاده از این مجموعه خواندنی می توانید به گروه تلگرامی تئاتر اگزیت به آدرس: @exittheatregroup مراجعه کنید.

 

اثر گذاری غیر قابل انکار جنبش زن زندگی و آزادی

رضا خندان مهابادی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران، که به‌تازگی از زندان آزاد شده است، در یادداشتی تأکید کرد که آزادی او و چند عضو دیگر این کانون «با قدرت جنبش مردم ممکن شد.

آقای خندان مهابادی در این یادداشت نوشت: «در این چند ماه استفاده حکومت از "تیغ و زندان و زنجیر" بر اندوه و آسیبهای مردم افزود اما نتوانست غول را به بطری بازگرداند، پس به ‌ناچار تا حدی گردن به حکم خیزش و خواست مردم گذاشت و اندکی لای درِ زندانها را باز کرد.»

 

نمایشگاه کتاب لایپزیک، مرکز اسلامی هامبورگ را راه نداد

نمایشگاه کتاب لایپزیک که پس از نمایشگاه بین‌المللی کتاب هامبورگ دومین نمایشگاه بزرگ کتاب آلمان است، در رشته ‌توییتی از ندادن اجازه حضور به «مرکز اسلامی هامبورگ» در این رویداد سالانه فرهنگی خبر داد. برگزارکنندگان این نمایشگاه گفته ‌اند که حوادث ایران را با «ناراحتی زیاد» دنبال می‌ کنند و حمایت آشکار خود را از آزادی، حقوق بشر و حقوق زنان ابراز کرده ‌اند.

آنها همچنین گفته‌ اند که اداره حفاظت از قانون اساسی هامبورگ از ارتباط نزدیک مرکز اسلامی هامبورگ با رژیم جمهوری اسلامی ایران خبر داده است و این که این مرکز از اقدامات ناقض حقوق بشری حکومت حمایت می‌کند.

 

انجمنهای قلم جهان در مبارزه برای آزادی اعضای کانون نویسندگان ایران

انجمن بین‌المللی قلم، انجمن قلم آمریکا، و ۳۵ مرکز دیگر عضو شبکه ادبی ‌و بیان آزاد قلم، با انتشار بیانیه مشترکی ضمن استقبال از آزادی آرش گنجی و رضا خندان مهابادی، نویسندگان ایرانی، خواستار توقف کارزار مستمر جمهوری اسلامی علیه کانون نویسندگان ایران و آزادی سایر اعضای زندانی این انجمن ادبی شدند.

این بیانیه با تاکید بر اینکه هیچ فردی نباید به دلیل نوشتن، ترجمه کتاب، یا اعتراض به سانسور بازداشت و زندانی شود، می‌گوید که کانون نویسندگان ایران چندین دهه در خط مقدم دفاع از آزادی بیان و مبارزه با سانسور حکومتی قرار ‌داشته و همواره با فشار و سرکوب از طرف جمهوری اسلامی مواجه بوده است. امضا کنندگان بیانیه تاکید می کنند: «ما سرکوب اعضای کانون نویسندگان ایران را حمله به کل این انجمن می‌دانیم که با هدف خاموش کردن صدای جامعه مدنی و جامعه ادبی ایران انجام می‌شود.»

 

سینما

 

اهدای خرس بلورین به خدانور لجعی

محمد ولی ‌زادگان، سینماگر جوان ایرانی، جایزه خود از جشنواره فیلم برلین را به خدانور لجعی، از معترضان کشته شده در اعتراضات سراسری ایران در سیستان و بلوچستان تقدیم کرد.

او با فیلم کوتاه «من خود، من هم می‌رقصم» در بخش جوانان «نسل ۱۴ سال به بالا» موفق به دریافت جایزه «خرس بلورین» برلیناله شد.

این فیلم به موضوع ممنوعیت رقص زنان در ایران می‌پردازد و اکران آن در جشنواره با استقبال زیادی از سوی تماشاگران و منتقدین هنری همراه بود.

محمد ولی‌زادگان که به دلیل عدم صدور روادید موفق به سفر به آلمان و شرکت در مراسم اهدای جوایز نشده بود، پیامی را برای این رویداد سینمایی فرستاد که برای حاضران خوانده شد: «برای مادرم خواهرم، دختر نداشته‌ ام، و زنان زیباروی میهنم، به نام زن زندگی آزادی. این روزها هر وقت حرف از رقص و رقصیدن می شود، نه یاد کودکی و بابا کرم و رقصهای مهمانیهای خانوادگی می ‌افتم و نه نوجوانی و هیپهاپهای خیابانی. نه به کلیپهای افسانه ‌ای مایکل جکسون فکر می ‌کنم، نه دیگر مارتا گراهام و رقص مدرنش برایم اهمیت دارد، نه مرس کانینگهام، نه حتی پینا بانوش، دوست‌ داشتنی عزیزم. این روزها یاد خدانور می ‌افتم، او زیباترین رقصنده معاصر جهان است، گویی که رقصیدن او نور خدا بود، تقدیم به خدانور لجعی.»

 

موفقیت فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»

فیلم آلمانی «در جبهه غرب خبری نیست» در مراسم اعطای جوایز سینمایی «بفتا»، آکادمی فيلم بريتانيا، که چندی پیش برگزار شد، در رشته ‌های مهم جوایز زیادی دریافت کرد. به گفته کارشناسان، موفقیت در بفتا می ‌تواند اقبال این فیلم در جوایز اسکار را افزایش دهد.

«در جبهه غرب خبری نیست» بر اساس کتاب داستانی با همین عنوان به قلم «اریش ماریا رمارک»، نویسنده آلمانی، که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد، ساخته شده است. حوادث این داستان که در جبهه ‌های غربی جنگ جهانی اول بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین از جمله بریتانیا و فرانسه روی می‌ دهد از نگاه یک سرباز جوان آلمانی است. این فیلم که محصول شرکت «نتفلیکس» است در چهارده رشته نامزد شد و یکی از موفق ‌ترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان در تاریخ جوایز بفتا است.

مراسم بفتا همه ساله در ماه فوريه برگزار می شود و در آن افزوده بر محصولات سينمايی بريتانيا، تعدادی فيلم از کشورهای ديگر از جمله به زبانهای غيرانگليسی به نمایش در می آید.

 

گوناگون

 

بیانیه اهل هنر در اعتراض به مسمومیتهای گسترده مدارس

گروهی از فعالان فرهنگی، هنری و مدنی در یک بیانیه ضمن اشاره به «فاجعه‌ مسمومیت عمدی و زنجیره‌ وار» دختران دانش آموز، ضمن یادآوری ماجرای اسیدپاشیها در اصفهان، رژیم ج.ا را به کوتاهی برای مقابله با عوامل این حملات متهم کردند.

در این بیانیه که بیش از ۳۰۰ سینماگر، فیلمساز، روزنامه‌نگار، فعال مدنی و اهالی فرهنگ و هنر آن را امضا کرده‌اند، گفته شده اقداماتی چون «فاجعه‌ مسمومیت عمدی» هدفی جز ایجاد رعب و وحشت و بالا بردن هزینه برای بدیهی‌ترین حقوق دختران جامعه ندارد.

در بخشی از این بیانیه آمده: «ما و همه مردم ایران هنوز فاجعه اسیدپاشیهای اصفهان در سال ۱۳۹۳ را به یاد داریم. چهره‌‌ی سوخته‌ی زنان و دخترانی که تنها جرم شان این بود که زن بودند. سکوت امروز شما ادامه‌ی همان سکوتی است که در قبال خواست شناسایی عاملان و آمران آن فاجعه از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی برقرار شد.»

نویسندگان می افزایند: «امروز پدران، همسران، برادران و پسران ایرانی به خوبی می ‌دانند که جامعه‌‌ ی امن، آزاد و شاد در گرو امنیت، آزادی و شادی زنان است. دیگر کسی به افکار طالبانی مجال نمی ‌دهد. از اهمال‌کاری دست بردارید و به رسم انسانیت و برای اجرای عدالت به حملات وحشیانه‌‌ی این کوته‌فکران خاتمه دهید.»

 

هزار خورشید تابان بر صحنه اپرا

«هزار خورشید تابان» که شانزده سال پیش در قالب رمان منتشر شد و توجه جهانی را جلب کرد،‌ اکنون در قالب اپرا روی صحنه تئاتر شهر سیاتل در آمریکا به نمایش درآمده است. آنچه که قرار بود نمونه ‌ای از «گذشته» تلخ و تاریک زنان باشد، با بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱ و اعمال دوباره قوانین سختگیرانه و زن‌ستیزانه، به روایتی از وضعیت حاضر زنان بدل شد؛ دژاوویی ظالمانه‌ که تصورش برای بسیاری حتی دشوار بود.

خالد حسینی در این رمان به داستان غم‌انگیز دو زن و دشواریهای آنها در افغانستان پرداخته است که رویدادهای آن در چند دهه منتهی به حاکمیت و سپس سرنگونی دور اول حکومت طالبان و بعد ورود آمریکا و کشورهای غربی به این کشور اتفاق می‌افتد.

رویا سادات، کارگردان، در این باره می گوید: «وقتی کارم را روی این اپرا آغاز کردم، هنوز طالبان کشور و مردمم را گروگان نگرفته بودند. من فکر می‌ کردم تاریخی را روایت می ‌کنم که دیگر نیست. در اولین جلسه حضوری کاری ‌ام در سیاتل بودم که متاسفانه این تاریخ سیاه دوباره برای زنان در کشورم تکرار شد؛ برای همه ما.»

 

جشنواره اکسپوژر؛ و گردهمایی عکاسان نامدار بین‌المللی در شارجه

جشنواره بین‌المللی عکاسی اکسپوژر در شارجه، امارات عربی متحده، برخی از بزرگترین نامهای این عرصه را به خود جذب کرده است. در هفتمین دوره این رویداد، ۷۴ عکاس آثار خود را در ۶۸ نمایشگاه به نمایش گذاشتند و ۵۰ کارگاه برگزار کردند.

در این جشنواره، عکاسان مختلفی از گرداگرد جهان، عکسهای خود را در معرض دید تماشاگران علاقمند قرار دادند؛ روایتی دیدنی، زیبا و متفاوت از دریچه نگاه هنرمندان عکاس به اشیا و جهان پیرامون خود؛ دنیایی که می تواند هر بیننده ای را به تفکر وادارد.

اسعد عبود، مدیر یک شرکت تولید کننده دوربین در خاورمیانه، که حامی مالی برگزاری این نمایشگاه است می‌گوید: «این رویداد گردهمایی الهام‌بخشی از افراد همفکر است؛ عکاسانی که می‌خواهند مرز دانش و خلاقیت خود را فراتر ببرند. باور دارم که هرکسی می‌تواند به اینجا بیاید و دانش خود را اعتلا بخشد.»

 

 

(منابع استفاده شده برای تهیه این مجموعه: رادیو فردا، صدای آمریکا، گروه تلگرامی تاتر اگزیت، جنگ خبر، رادیو فردا، بی بی سی، یورونیوز)

نبرد خلق شماره ۴۶۲  - اول فروردین ۱۴۰۲- ۲۱ مارس ۲۰۲۳

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول