به صَف شدن مُردگان سیاسی در برابر خیزش انقلابی زینت میرهاشمی
خیزش انقلابی و سراسری مردم ایران با ورود به سومین ماه خود، پرقدرت تر، مصمم تر از همیشه، با خواست اصلی خود همانا سرنگونی جمهوری اسلامی به پیش می رود. «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنه ای»، «حکومت اسلامی نمی خواهیم» و «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه» از محوری ترین شعار قیام است. شعار «زن، زندگی، آزادی» بر بستر شعارهای اصلی قیام، تبدیل به شعاری جهانی شده است. تحقق شعار زن، زندگی، آزادی در رژیم زن ستیز و ضد بشری هرگز تحقق نخواهد یافت و از این منظر با شعار سرنگونی رژِیم گره خورده است. این شعار همراه با نقش فعال، چشمگیر و پیشتاز زنان در کف خیابان، اراده زنان برای تغییر و رهایی از بندگی و بردگی را به تمام جهان نشان داده است. حضور درخشان زنان و مردان ایران زمین در خیابان، دانشگاه، مدرسه و کارخانه برای سرنگونی رژیم جهل و جنایت، موجب افزایش ترس در هِرَم قدرت، دریده شدن نقاب فرصت طلبان و البته تکثیر شجاعتِ رزمندگان جبهه آزادی شده است. واکنشهای ضد و نقیض کارگزاران حکومت و مغضوب شدگانش نمود دیگری از تاثیر واقعیت خیابان است. ساکنان کشتی زهوار دررفته حکومت، بیهوده تلاش می کنند که خود را از امواج توفان سهمگین نجات دهند. نصایح رانده شدگان حکومتی (اصلاح طلبان قلابی) و گزاره های آنها برای انتخاب «عاقلانه مقام معظم» و انجام نرمش قهرمانانه، بیان نگرانی از سقوط نظام است. رانده شدگان از قدرت به خوبی می دانند که دوران مشارکت در قدرت با برآمد قاتل ۶۷ و در جامعه با شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به پایان رسیده است. پاچه خوارانی که قادر نیستند خیابان را به «عقل» آورند و امید به صندوقهای رای را زنده کنند، متوسل به حیله بی رمق جدید شده اند. یک نمونه آن، پیام محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی، به ایرانیان خارج از کشور است. او که هنوز به بیت خامنه ای برای تغییر دخیل بسته است، بعد از چهل و سه سال، با ذکر این که گذر از «استبداد دینی» از «استبداد سلطنتی» پیچیده تر است، «ضرورت پرهیز از رادیکالیزه شدن مطالبات و پذیرش تدریجی بودن تحولات» را مورد تاکید قرارداده و جامعه را «نیازمند صبوری و ایستادگی با نگاه بلند مدت و کارشناسانه» دانسته است. نمونه دیگر آن را در حرفهای بهزاد نبوی، اصلاح طلب قلابی که از قدرت وامانده و در همسویی با جامعه درمانده شده، می توان دید. او گفته است: «طبعاً نمی توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می دهند، همسو شویم. بحث محافظه کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می خواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمی خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم»* احمد زید آبادی، از لیدرهای اصلاح طلب و عافیت جوی حرفه ای در یادداشتی با عنوان «این هم از شانس ما!» ناراحتی خود از شعار «توپ، تانک، فشفشه ...» را به نمایش گذاشته و از «جامعه ایرانیان خارج از کشور» به خاطر درخشش همایش برلین و دادن این شعار اظهار ناامیدی کرده است. روز ۲۹ آبان، در روزی نامه های حکومتی، خبری از خبرگزاری حکومتی برنا مبنی بر «دیدار مشورتی هیات رئیسه اصلاحات با اژه ای و شمخانی» پخش شد. بر اساس خبر پخش شده، در این دیدار، «بهزاد نبوی، حسین مرعشی، ابراهیم اصغرزاده، جواد امام، محمود صادقی و الیاس حضرتی با پاسدار علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت و غلامحسن اژه ای رئیس قضائیه حکومت کودک کش حضور داشتند. ماهیت این گونه دیدارها، به جای مشورتی، بیشتر به یک میهمانی فامیلی، قبیله ای نظام استبداد ولایت فقیه به حساب می آید. میهمانانی که شرمسار از خشم برحق مردم در کف خیابان، خجالت زده از صاحبخانه که روزیشان به او وصل است. میهمانانی که برای حفظ روابط قبیله شان هرگونه تحقیر را قبول می کنند. اما از آنجایی که شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» خط باطل قاطعی بر سرنوشت اصلاح طلبان قلابی کشیده است، خروجی این نشست چیزی در ردیف تزریق اجباری «امید» به مردم بپاخاسته در کف خیابان و توقف سیل خروشان انقلاب نیست. روز دوشنبه ۲۳ آبان، محمد خاتمی، نگران و ترسان از انقلاب، بعد از گذشت دو ماه، روزه سکوت خود را شکست. او که «براندازی» را نه «ممکن» و «نه مطلوب» دانسته گفت که: «ادامه وضع کنونی هر لحظه زمینه های فروپاشی اجتماعی را پهن تر و بیشتر می کند.» انگار که مردم در کف خیابان برای «براندازی» باید از این سید عمامه به سر اجازه بگیرند. در مورد «مطلوب نبودن» حرف او به نوعی درست است؛ براندازی برای چه کسی «مطلوب» و برای چه کسی «نامطلوب» است. برای کسانی که جزیی از نظام ولایت فقیه و طی بیش از ۴ دهه در ردیف خودیها بوده اند، حالا که جایشان خیس شده است، براندازی می تواند نامطلوب باشد. اما برای رسیدن به آزادی، عدالت اجتماعی، توسعه ای پایدار، صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین ملیتهای ایران، جدایی دولت از دین و برقراری جمهوری دموکراتیک، سرنگونی، مطلوب ترین گزینه است. در برهه انقلابی که سرنگونی رژیم خواست اصلی است، تلاشهای این درماندگان و مردگان سیاسی همان خس و خاشاکی است که زیر پای رزمندگان در کف خیابان خُرد می شود و سرانجام به زباله دادن تاریخ سپرده می شود.
*روزنامه حکومتی میهن، دوشنبه ۲ آبان
منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۷، سه شنبه اول آذر ۱۴۰۱ - ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲
|