آتش و زیتون م. وحیدی (م. صبح)
نهال خرد خیزش چراهاست در زیتون زار تبعیدی چهره من برخاک افتاده و حقارت صدای دیروز را بازتاب می دهد چه مانده از من جز صبوری رازی در محاصره قصه ها و دیواری بی نشانه در انتهای راه بشارتی که غربت خود را در رود آینه به تماشا نشسته ست به هم می رسیم یاران! و از کوبش پای سربازان سرود می سازیم ناودانها آواز زندگی را به کوچه ها سر ریز می کنند
منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۶، یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱ - ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲ |