شمع و پروانه مرجان زندانی شدن اگر در بسیاری از کشورها سرشکستگی، رسوایی و شرمندگی می آورد ، در سرزمینی که خلاف قوانین حاکم بر اکثر کشورهای جهان اداره می شود، یک افتخار و سربلندی است ... اینجا مردم زندانیان سیاسی خود را دوست دارند و اوین که تجسم مبارزات و رشادتهای جوانان، اندیشمندان، هنرمندان و نخبگان جامعه است در قلب ایرانیها می طپد. اسارت در اوین مدال افتخاری است بر سینه کسانی که به عشق خلق و به امید رهایی میهن ، دست از جان و مان شسته و رنج جنگیدن با شب را بر خود هموار ساخته اند. عزیزانی که چه بشناسیم چه هرگز آنها را ندیده باشیم در خون و رگ ما جاری هستند و چه کور دلی باشد آنکه بخواهد این ستارگان بخت ما را به زمین بکشاند.
آتش زدن اوین سبعانه تر از آن است که در تصور بگنجد. شبی که شب پرستان عامدانه شمع وجود اسیران اوین را در هجوم آتش قرار دادند نمی دانستند میلیونها ایرانی مثل پروانه دور وجود فرزندان سرفراز خود خواهند چرخید؟ یک شهر به سوی اوین به راه افتاد و یک ملت با تماشای شعله های بر آسمان کشیده اوین، اشک ریختند و فضای مجازی را به تسخیر اعتراض خود در آوردند. همه انگار عزیزی در اوین دارند و از وحشت زنده زنده سوختن اش بیقرار و بی تاب شده بودند. چه چشمهایی که تا صبح از خواب گریخت تا لحظه ای از آخرین خبرها غافل نمانند. مثل همیشه دشمن در محاسبات اش اشتباه کرده بود، صدای اعتراض همان شب در خارج از مرزها پیچید. آتش فروکش کرد گرچه صدای تیراندازی همچنان خبر از وسعت جنایت می داد. حمله به کسانی که برای کمک به اوین آمده بودند صحنه آشکار دشمنی حاکمان با مردم بود، حاکمانی که روی نازیها را سفید کرده اند. کجای دنیا زندانی بودن چنان ارزشی دارد که نفس مردم به جان زندانی هایشان گره خورده است؟ اسمها بود که جلوی چشم تک تک ما رژه میرفتند... نکند... نکند مویی از سر دلاوران ما کم شود، نکند قتل عام شان کنند که بی تردید عاملان را مجازات خواهیم کرد و کسی اخبار سراسر دروغ و تناقض بلندگوهای این شریران حاکم را باور نکرد تا هنگامی که بعد از ساعتها کم کم خبر سلامتی بعضی از زندانیان در فضای ملتهب پیچید، اما هنوز از سرنوشت شماری از زندانیان خبری در دست نیست. در رسانه ها فیلمهایی منتشر شد که عمدی بودن آتش سوزی را اثبات می کرد. آیا حکومت واقعا در تدارک سینما رکس دیگری بود؟ یا به خیال خام خویش در اندیشه وارد کردن شوک به جامعه و انحراف افکار عمومی از جنایت اردبیل و کشتن اسرا پناهی، دخترک دانش آموز، بر اثر ضربات باتوم بود؟ صد البته که مردم غیور اردبیل در برابر جنایت سکوت نکرده و به خشم و اعتراض برخاستند و نقشه حکومت برای پنهان کردن پنجه خونین اش را نقش بر آب ساختند. کوردلان باور ندارند که سقوط نزدیک شده و در باتلاقی گرفتار شده اند که هر چه بیشتر دست و پا بزنند بیشتر فرو می روند و از سرنوشت شوم و محتوم شان گریزی نیست. منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۶، یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱ - ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲ |