توفان سوار
حادثه بی سوار می رود شب زیر باران مانده و آفاق از سنگینی ابرها کمر خم کرده اند کوچه ها در بی حسی قرن تاول زده دلم گرفته و هنوز الفباهای کهن تیغ بر استخوانم می کشند دشت بی نغمه و آواز در انتظار فلوت مسیح است کجا سجده کنم که محرابش تو باشی ؟
منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۵، آدینه اول مهر ۱۴۰۱ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۲ |