بحرانِ بی حجاب و عُریان، مساله این است!

مرجان

 

«بر سردَر کاروان سرایی

تصویر زنی به گَچ کشیدند

ارباب عمایم این خبر را

از مخبر صادقی شنیدند

گفتند که وا شریعتا، خلق

روی زن بی نقاب دیدند

آسیمه سر از درون مسجد

تا سردَر آن سَرا دویدند

ایمان و امان به سرعت برق

می ‌رفت که مؤمنین رسیدند

این آب آورد، آن یکی خاک

یک پیچه ز گِل بر او بریدند

ناموس به باد رفته ‌ای را

با یک دو سه مشت گل خریدند

چون شرع نبی از این خطر جَست

رفتند و به خانه آرمیدند

غفلت شده بود و خلق وحشی

چون شیر درنده می ‌جهیدند

بی پیچه زن گشاده رو را

پاچین عَفاف می‌ دریدند

لبهای قشنگ خوشگلش را

مانند نبات می‌ مکیدند

بالجُمله تمام مردم شهر

در بحر گناه می‌ تپیدند

درهای بهشت بسته می شد

مردم همه می ‌جهنَمیدند

می ‌گشت قیامت آشکارا

یک باره به صور می ‌دمیدند

طَیر از وَکرات و وحش از جحر*

انجم [ستاره] زسپهر می ‌رمیدند

این است که پیش خالق و خلق

طلاب علوم رو سفیدند

با این علما هنوز مردم

از رونق ملک ناامیدند

*پرنده پرواز می کند و جانور گودال را دوست دارد»

(تصویر زن، ایرج میرزا)

 

روحت شاد شاعر آزاده، ایرج میرزا، و اکنون جای تو خالیست که ببینی هنوز هم طلاب و علما به سبک و سیاق صد سال پیش، بزرگترین معضل و مشکل زنان جامعه ما را بعد از حل مسائل غامض حیض و نفاس، حفظ حجاب بدانند.

ایرج میرزای عزیز، رویداد حمله به گچبری صورت زن را دیدی و شمشیر قلم از نیام برکشیدی، اگر امروز زنده بودی و می شنیدی که مقامات عالی رتبه نظامی مملکت بی حجابی را مانع تولید و عامل رکود اقتصاد معرفی می ‌کنند چه شعرها که نمی‌ سرودی !!

پاسدار شکارچی، سخنگوی نیروهای مسلح می گوید: «امروز محصول این بدحجابیها، افزایش طلاق، افزایش تنش بین خانواده ها، افزایش بیماریهای روحی و افسردگی و ناامنی در جامعه شده است و همچنین ضربات سنگینی به حوزه تولید و اقتصاد کشور وارد کرده است.» (عصر ایران، سه شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱

 

البته باز هم جای شکرش باقی است که گسترش کرونا و پوکی استخوان و شکست برنامهِ بی فایده بیست ساله هسته ای و تحریمهای کمر شکن گناهش به گردن بی حجابها نیفتاد !

بنده هر چه اندیشیدم که به ارتباط بین بد حجابی و ضربات سنگین به حوزه تولید و اقتصاد پی ببرم، نشد که نشد.

بدیهی است که عقل ناقص من که هیچ، مرحوم انیشتن هم در پاسخ به این پرسش حیران می ماند.

علما و ارباب عمایم آن روزها که هنوز به وصال عروس دلربای حکومت نرسیده بودند تمام هم و غم خود را بر ثابت کردن تفاوت بین انسان و زن! می ‌گذاشتند. اکنون که به طور مطلق خود را صاحب مال و جان و ناموس مردمان می دانند و خر کامروایی خود را در زمین پر نعمت ما می چرانند، دست از پرورش ضعیفه ها بردارند؟ حاشا و کلا!

چه دستاویزی بهتر از پوشش مو و رخسار زن، برای پوشاندن سلسله بی کفایتیها ، بی تدبیریها، جهالتها و نابودی و به خاک سیاه نشاندن ۸۰ میلیون انسان اسیر و گرفتار.

 

تمام کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا در حال توسعه یک طرف، کشور اشغال شده ما یک طرف.

 

هنگامی که جهان در تب و تاب تماشای اولین عکس ارسالی از تلسکوپ جیمز وب بود و رئیس جمهور آمریکا طی مراسمی خاص از این عکس رونمایی کرد، در ایران هنوز بحث این بود که آیا زنان بد حجاب را می ‌توان از عرضه خدمات عمومی محروم کرد یا نه؟

البته با مقاومتهای صورت گرفته، طراحان «روشنفکر» دست به عقب نشینی زدند تا بدانجا که کلا حرف خود را عوض کرده و فعلا سرجای شان نشستند و به جای آنکه بدحجابها را به مترو راه ندهند، داخل واگن مترو را رنگ صورتی زدند که دل بانوان شاد گردد.

در حقیقت اینهمه خلاقیت و ابتکار حیف است که در ایران حرام شود خوب است برای جهانیان آگهی کنیم و با روشهای نوین بازاریابی، این علما و مدیران را صادر کنیم، نمی ‌شود که اینهمه خوشی و سعادت فقط مختص ما ایرانیها باشد.

رهبرانی که از تامین نان و روغن و لبنیات مردم عاجز مانده اند دستور به ممنوعیت اپیلاسیون می‌دهند. اینکه باید بخندیم یا گریه کنیم هم خودش داستان تلخی دارد!!

وقتی ۷ استاد دانشکده پزشکی را به جرم شرکت در مراسم پایان دوره تحصیلی دانشجویان دختر و پسر، که همراه با رقص بود، اخراج می ‌کنند و ذره ای نمی اندیشند که این اساتید سرمایه ملی ارزشمندی هستند که حتی از دست دادن یک نفرشان ضایعه بزرگی برای جامعه علمی کشور است.

با اینهمه جهالت و تحجر که چون عنکبوتی سیاه به دست و پای پیشرفت و نو آوری و اختراع و اکتشاف پیچیده شده، چه باید کرد؟

۴۰ سال بر سر زنان کوبیدند تا به حفظ حجاب وادارشان کنند و دختران خود را به ممالک کفر فرستادند برای استفاده از نعمتها و لذایذ آنجا.

۴۰ سال حق زن در ارث و طلاق و تحصیل پایمال شد و زن کشی مدال افتخار بر سینه ناموس پرستان گردید.

 

اما زن ایرانی راه خود را از اینهمه بیراهه و سنگلاخ، یافته و با فتح سنگرهای دانش و کسب مدارج بالای علم و موفقیت در عرصه های گوناگون اجتماع بر دهان مرتجعان کوبیده که زن را خانه نشین خواستند و پیچیده در چادر و جنس دوم !

و دهه هشتادیها و دهه نودیها می‌ روند که قوانین ارتجاعی عمامه به سرها را به زباله دان تاریخ روانه کنند؛ همان جایی که بدان تعلق دارند.

منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۳، شنبه اول مرداد ۱۴۰۱ - ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۲

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول