یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۵۲

 

ولایت فقیه؛ ارتجاع مُطلَق است!

مهدی سامع

 

در سخنرانی ولی فقیه نظام به مناسبت سالگرد مردن خمینی، از کلمه «مرتجع» تعریف حیرت انگیزی ارایه شد که تنها با توجه به دود و دَمی که چندین رسانه برون مرزی پیرامون مصاحبه رضا پهلوی به راه انداختند، می توان فهمید که چرا «مقام معظم» جوگیر شده و معنی مرتجع را این گونه جعل می کند. خامنه ای گفت: «مرتجع اون کسی است که در سیاست و سبک زندگی تابع سیاست و سبک زندگی غربی است... هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ و سبک زندگی غربی بره، این مرتجعه.» (تلویزیون شبکه خبر، ۱۴ خرداد ۱۴۰۱)

با مراجعه به فرهنگ عمید و دهخدا، کلمه مرتجع این گونه تعریف شده است: «نیروهای کهنه گرا و مخالف پیشرفت و تمدن. یعنی کسی که مایل به رجوع و بازگشت به قرون وسطی و طرفدار نظامات اجتماعی آن دوران است. مقابل متجدد و روشنفکر.» بدیهی است برای هر دانش آموخته غیرولایی، تعریف ولی فقیه قابل قبول نیست و البته برخی طرفداران نظام که تعریف ولی فقیه را قبول ندارند، نظریه ولایت فقیه را ارتجاعی ارزیابی نمی کنند.

ملاحظه می شود که با دو تعریف به طور کامل متضاد روبرو هستیم. برای این کنکاش چندباره در نظریه ولایت فقیه لازم است.

 

ولایت خامنه ای، «خلیفه خداوند»

در ماه گذشته یک جمله دور و دراز از جانب یک نیروی «ارزشی» در توصیف ولی فقیه، مورد توجه ذوب شدگان در ولایت قرار گرفت. این جمله چنین است: «امام حکومت عدل علوی، وارث ابهت و جلالت حسنی، ادامه ‌دهندهِ نهضت خونبار حسینی، شَه ملک سبز رضوی، نائب برحق حضرت مهدی، شاگرد برجستهِ مکتب خمینی، حضرت آیت ‌الله‌ العظمی الامام سید علی حسینی ‌الخامنه ‌ای.»

این سوال در مقابل مراجع معروف و آیت الله های مطرح در قم و نجف قرار دارد که آیا این توصیف از یک حاکم وقت که لابد غیر معصوم است و او را «شه مُلکِ سبز رضوی» هم می نامند، با آموزه های دینی آنان سازگار است و یا تناقض دارد؟ اگر سازگار است به طور شفاف و بدون لُکنت زبان آن را اعلام کنید و بیهوده نیروهای «ارزشی» را تحقیر نکنید و اگر تناقض دارد حداقل تذکر دهند و اگر جرات دارند و «تَقیه» نمی کنید، عمامه بر زمین زنند.

البته آخوند محمدی عراقی، رئیس دفتر ولی فقیه در قم با انبوهی تعریف و گزافه گویی این را هم برای آن که آش آنقدرها هم شور نشود اضافه می کند که: «مقام معظم رهبری یک ‌بار گفتند، تعبیر «امامین انقلاب» درست نیست؛ این انقلاب تنها یک امام داشت.» (جماران، جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱)

ممکن است ایراد گرفته شود که با حرف و حدیث یک نفر نباید به قضاوت نشست. این ایراد درست است اگر شناخته شده ترین کارگزاران سیاسی مذهبی ولی فقیه آن را تکرار نمی کردند. اما در ماه گذشته موارد بسیاری به همین شکل وجود دارد. یک نمونه آن چنین است:

آخوند کاظم صدیقی رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در سومین اجلاس بین‌المللی فعالان مهدویت گفت: «ولایت فقیه ظهور صغری برای رسیدن به ظهور کبری است. ... در زمان غیبت ما صرفا با معیار فقاهت و تقوا کسی را ولی فقیه نمی‌ دانیم. معتقدیم رهبری از بالا تعیین شده است. خلیفه خداوند با انتصاب خداوند روی زمین محور همه موجودات شد [تاکید از من]. ... نَفَس مقام معظم رهبری از نَفَس امام زمان (عج) گرم است. ... ولایت فقیه استمرار عطرت اهل بیت است. قداست رهبری، متفاوت از رهبریهای دنیاست.» (ایسنا، سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱)

از این گونه نظریه ها به وفور در رسانه های حکومتی وجود دارد. با مطالعه روزانه رسانه هایی همچون کیهان، رجانیوز و .... با دیدگاه مهمترین کارگزاران حکومت پیرامون ولایت مطلقه فقیه آشنا می شویم. برای موجه نشان دادن «ظهور صغری» ولایت خامنه ای که ادعا می شود به «ظهور کبری» دوازدهمین امام شیعیان راه می برد، به هزاران خُدعه و خرافه متوسل می شوند. «یا علی» گفتن خامنه ای هنگام تولد و یا روایت دیدار «امام زمان» در کنار این گفته کاظم صدیقی که «رهبری از بالا تعیین شده است. خلیفه خداوند با انتصاب خداوند روی زمین محور همه موجودات شد.»، رنگ می بازد. این حرف را یک «آتش به اختیار» نمی زند که بتوان آن را ناشی از جهل گوینده دانست. گوینده این سخن کسی است که در مورد «اجتهاد» زیر بار امتحان شورای نگهبان نرفت.

وجود نام «سید علی» در سرود «سلام فرمانده» که خامنه ای می گوید در مورد «امام زمان» است، بیان دیگری از پیوند «صغری» و «کبری» است. در رویدادی دیگر محسن سلیمانی، مستندساز حکومتی در شبکه افق صدا و سیما مدعی شد که ولی فقیه در سه چهار سال اول رهبری در کانتینر ۱۰۰ متری زندگی می‌ کرد. این روایت مبتذل، واکنش تعدادی از کارگزاران نظام و از جمله محمد هاشمی رفسنجانی، رئیس اسبق صدا و سیما را به دنبال داشت که گفت «بنده اصلاً به یاد ندارم که رهبری در کانکس زندگی کرده باشد.»

در همین جا باید تاکید شود که بحث کارنامه جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه در این نوشته مطرح نیست. بحث اصلی تعریف ارتجاع است که خامنه ای آن را مطرح کرده است. با همین دیدگاه است که روز به روز فاصله با ولایت فقیه در جمع کسانی که در کنار خمینی در قدرت شریک بودند افزایش می یابد و برای حفظ امنیت نظام مبتنی بر این دیدگاه است که سالانه میلیاردها دلار هزینه می شود.

آخوند مسیح مهاجری در سرمقاله روز پنجشنبه ۱۹ خرداد روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «سازمان تبلیغات اسلامی، اکنون چه خدمتی به فرهنگ کشور می‌کند که باید به فعالیت خود ادامه دهد و هر ساله صد‌ها میلیارد تومان از بیت ‌المال را به خود اختصاص بدهد؟ فلسفه تأسیس این سازمان در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امری قابل قبول بود، ولی این قبیل دستگاهها به طور طبیعی عمر مشخصی دارند و سازمان تبلیغات اسلامی باید بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال به هدف نهائی خود رسیده باشد. اگر نرسیده به این معناست که موفق نبوده و اگر رسیده، طبعاً باید با ارائه کارنامه موفق خود، اعلام پایان مأموریت نماید.» مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی به خوبی می داند که فلسفه وجود این سازمان تبلیغات اسلامی و دهها نهاد مشابه چیست؟ به گُمانم دغدغه اصلی این سازمانها «اسلام» نیست، گرچه با قدرت رسانه ای خود به وفور در مورد اسلام، البته با تکیه بر ولایت فقیه، تبلیغ و ترویج و سازماندهی می کنند.

اکنون این سوال مطرح می شود که آیا ولایت فقیه (مطلق یا مشروط) مترقی است یا ارتجاعی؟ بر طبق تعریف مندرج در فرهنگ معین و دهخدا، نظریه ولایت فقیه ارتجاعی است. عمل نظام متکی بر این نظریه طی چهل و سه سال گذشته هم به این نتیجه گیری مُهر تایید می زند.

 

دستاورد نظری فرودستان در ستیز با نظریه ولایت فقیه

خیزش فرودستان و تهیدستان در دی ماه ۱۳۹۶، اعلام جنگ تهیدستان با نظام حاکم با دستاوردهای گرانبهایی در عرصه نظر و عمل بود. شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» از بطن این شورش پرتوان بروز کرد. یکی از موفقیتهای مخالفان نظریه ولایت فقیه، تجدید نظر ولی فقیه در تعریف «مستضعف» است. خامنه ای پس از این قیام بود که اعلام کرد که «مستضعف» تهیدست نیست. سی سال پیش وقتی در ۹ خرداد سال ۱۳۷۱، بولدوزر‌ها و ماموران سرکوبگر شهرداری مشهد برای تخریب خانه های چندین محله به مردم محروم این محله ها اعلام جنگ دادند، با مقاومت کوی طلاب روبرو شدند. با شلیک نیروهای سرکوبگر به مردم تهیدست کوی طلاب، یک قیام گسترده و خونین طی چند روز شکل گرفت. هنوز هم نام بسیاری که با شلیک مستقیم مزدوران رژیم به قتل رسیدند، مشخص نیست. در همان زمان در اسلامشهر و بوکان هم شورش تهیدستان به شدت سرکوب شد. تهیدستان را سرکوب کردند و بازهم خود را مدافع کوخ نشینان و مستضعفان اعلام می کردند. اهمیت قیام سترگ فرودستان در دی ماه ۱۳۹۶، باطل شدن پیوند دو واژه مستضعف و تهیدست از نگاه ولی فقیه ثانی است. تنها خدمتی که حکومت در چهار دهه به تهیدستان می کرد، این بود که آنان را «مفتخر» به «مستضعف» بودن می کرد. خیزش دی ۱۳۹۶، این مِنَت گذاشتن را هم نقش برآب کرد و معلوم شد مستضعف پناهی خمینی و حواریونش خُدعه و فریب بوده است.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۲، چهارشنبه اول تیر ۱۴۰۱– ۲۲ ژوئن ۲۰۲۲

 

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول