م. وحیدی (م. صبح)
آرزو های تدفین شده دریچه ای به سوی تاریکی اند دشمنی ست با پنگالهای تیز و خونریز در برابرت یادبودها اما قدمهایت را کوتاه می کنند ساک خاطراتت را ببند! وبا زبان سوسن سخن بگو! مگذار کرکسان تو را از دویدن باز دارند در جهانی که زیرپای توست
*** ابریشم رنج
واژه های مجهول هویت بی نامند زبان الکن فلسفه تو را به مقصد نمی رساند کتاب و دفترت را رها کن! و به تماشای صخره ها بنشین! گیسوی دخترک باد را از بلندیها پناهگاهت کن! فردا با دستهای او ادامه می یابد
منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۱، یکشنبه اول خرداد ۱۴۰۱ - ۲۲ مه ۲۰۲۲ |