هنوز به بهمن فکر می کنیم

م. م.

 

تنم خیس و زخم خورده ام 

از جاجک داسها

و از تفنگ ژاندارمها

و ما غلطیده در خون خود همچنان

آه که از سرسینه ام 

می آید بیرون فریاد

می ‌شود ابری سهمگین، سیاه 

و می بارد چون مُشت 

و می بَرد خون رفیق شهیدم را در جوی بارها 

در خوانِشم صدای زلال آب 

که هنوز لگدمال نشده

به وسیله چکمه سربازان 

و چهچهه سرمست بلبلان در میان صدای یاران... 

هنوز هم درسیاهکل برف می بارد

حتی در اردیبهشت هم می بارد

و این شعر را برای تو می سرایم 

که هنوز به یاد بهمن هستیم

هنوز به جوانان فدایی دلخوشیم

هنوز به بهمن فکر می کنیم ...

 

اردیبهشت ۱۴۰۱

 

 منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۱، یکشنبه اول خرداد ۱۴۰۱ - ۲۲ مه ۲۰۲۲

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول