رویدادهای هنری ماه (اردیبهشت ۱۴۰۱) گردآوری و تنظیم: فتح الله کیائیها
"بی شرفها، بی شرفها" پیش از آنی که مجسمه های بودا در بامیان افغانستان زیر رگبار سفیهانه قوم ماقبل تاریخی طالبان فرو ریزد و سالها قبل تر از آنی که پیرمردی باستان شناس و کاوشگرِ آثار باستانی این سرزمین بر سر ویرانه های باستانی ایلامی از سر درد به گریه نشیند، ابوجهلی از طایفه دگم اندیشان و تیره فکران اسلام سیاسی با بیل و کلنگ و بولدوزر فرمان حمله به تخت جمشید را صادر کرده بود. اگرچه و در آن زمان نتوانست به آرزوهای پلیدش دست یابد، اما این اندیشه در ذهن و فکر بیگانگان حاکم رسوب کرده و باقی بود؛ اندیشه هایی پلید که بسیاری از نقاط باستانی و تاریخی این سرزمین را به نابودی کشانده و می کشاند؛ آثار و ابنیه های با قدمتی چندین صد ساله از عهد باستان تا قرون معاصر؛ بناهایی که هرکدام بار پرشکوه تاریخ تمدن و فرهنگ این سرزمین را با رنگارنگی نژادها و اقوام و ملیتهای مختلف ساکنش بر ستون فقرات زخمی و خسته خویش تا به امروز کشانده است. راستی دشمنی این هیولاهای ماقبل تاریخ با فرهنگ و هنر و دانش و آگاهی از چه روست و برای چیست؟ سوالی که تنها شاید یک جواب داشته باشد: در عرصه رویارویی با اندیشه، تفکر و هنر، اگر چیز با ارزشی برای عرضه نداری، هنر دیگران را تکفیر کن و در این رهگذر استفاده از چوب و چماق و جنایت و آدمکشی مجاز، مباح و لازمه یکه تازی و صدارت است. و بدینسان است که پبرمردی باستان شناس (اسماعیل یغمایی) که شصت سال از عمرش را به کاوش بر ویرانه های ارگان(۱) ایلام گذرانیده و یکشبه شاهد نابودی این آثار ارزشمند از سطح زمین می شود، از سر درد زار زده و می گرید و تنها کلماتی که از میان طوفان هق هق هایش ره به بیرون می گشاید این است: "بی شرفها، بی شرفها." و در پایان توجه علاقمندان را به یک نکته از واقعیتی تلخ جلب می کنم که با گشت و گذری کوتاه در اینترنت بهتر و گویاتر متوجه عمق و ابعاد این چپاولگری و تاراج و ویرانی می شوید. به طور خلاصه و تاکنون حداقل ۷۰ اثر باستانی فقط از دوره قاجار از صحنه خاک محو شده.
(۱) ارگان یکی از غنی ترین محوطه های باستانی ایران است که قدمت آن به دوران ایلامی و ساسانی نسبت داده شده و به واسطه ویژگیهایی که در معماری دارد، از جمله استفاده از ملات قیر و اندود گچ و همچنین آثاری که از آن کشف شده همچون جام طلایی و حلقه زرین قدرت، شهرت تاریخی و جهانی دارد.
اعتراض باستانشناسان به طرح غارت آثار باستانی و نفوذ قاچاقچیان به مجلس در خبرها آمده بود که طرحی زیر عنوان "استفاده بهینه از اشیا باستانی و گنجها" از سوی ۴۶ نفر از نمایندگان به مجلس ارائه شده که منظور از آن "تبدیل شدن ایران به هاب [کانون] منطقه ای خرید و فروش آثار باستانی و ورود ارز به کشور" عنوان شده؛ طرحی که در صورت تصویب، به غارتگران رسمی و غیر رسمی کشور و به خصوص "برادران قاچاقچی" اجازه می دهد در هر نقطه مجاز و غیر مجاز دست به گنج یابی و حفاریهای غیر کارشناسانه و غیر علمی بزنند؛ درست همانگونه که با طبیعت و منابع آبی کشور در طول دهه های گذشته کرده اند. این طرح خشم و عصبانیت بسیاری از اساتید باستانشناسی کشور را بر انگیخته و موجب شده که در نامه ای اعتراض و خشم خود را به محمد قالیباف، رییس مجلس ملاها، ابراز کنند. در گوشه ای از این نامه آمده: "نگاه مادی گروهی از نمایندگان مجلس به اشیای فرهنگی و نفس حضور واژه سخیف و گمراه کننده "گنج" در عنوان طرح، خود بسیار گویاست." البته بعضی از آگاهان امور را عقیده چنین است که پس از بازدید پاسدار ضرغامی از آثار باستانی کشور و دستمالی کاسبکارانه اشیا گرانقدر باستانی این مرز و بوم ، ارائه چنین طرح چپاولگرانه ای غیر قابل پیش بینی نبود.
سینما
کرنش به بازجوها و عدم حمایت از مستند سازان بازداشتی در واکنش به سکوت دو صنف سینمایی در مورد بازداشت خانمها کشاورز و خسروانی، محمد رسول اف، از سینماگران منتقد جمهوری اسلامی، روز جمعه، ۲۳ اردیبهشت در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت که دو صنف "تهیه کنندگان مستند" و "مستندسازان" با خواست بازجوها، اعضای خود را از تهیه و امضای بیانیه ها و اعتراضهای گروهی که در رسانه ها بازتاب پیدا کند، برحذر می دارند. او همچنین می گوید که مسوولان این اصناف به بهانه "ریش سفیدی" و "میانجیگری": "تصمیمهای خود را بر اساس خواست نهادهای امنیتی می گیرند." مینا کشاورز در آخرین مستند خود با نام "هنر در خطر زندگی کردن" که در جشنواره های بین المللی نمایش داده شده، به زنان قربانی خشونت خانگی در ایران پرداخته و تلاش کرده است تا تلاش شماری از فعالان اجتماعی در حمایت از این زنان را به تصویر بکشد. فیروزه خسروانی نیز آذر ۱۳۹۹ جایزه اصلی جشنواره "ایدفا" در آمستردام را با فیلم مستند "رادیوگرافی یک خانواده" از آن خود کرد. این فیلم محصول مشترک نروژ، ایران و سوئیس است و داستان پیش و پس از انقلاب دختر یک خانواده را به تصویر می کشد که انقلاب ۱۳۵۷ در ایران بر فضای فکری پدر و مادرش و زندگی خانوادگی آنها تاثیر مستقیم می گذارد. دور جدید بازداشتها در ایران اما محدود به این دو مستندساز نبوده است، تنها یک روز قبل از بازداشت این دو، ماموران امنیتی ایران ریحانه طراوتی، عکاس و فیلمبردار، و آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی، مترجم و فعال مدنی و عضو کانون نویسندگان، را بازداشت کرده بودند.
فیلم تازه جعفر پناهی در بخش بازار فیلم جشنواره کن شرکت فرانسوی "سلولوئید دریمز" از عرضه فیلم جدید جعفر پناهی، سینماگر نامدار ایرانی، در "بازار فیلم" جشنواره سینمایی کن خبر داد. این اثر "بدون خرسها" (به انگلیسی: No Bears) نام دارد و دو داستان عاشقانه موازی را دنبال می کند که شخصیتهای آن در با مواجهه با موانع پنهان و اجتناب ناپذیر، نیروی خرافات و مکانیسم قدرت ناکام می شوند. فیلمبرداری این پروژه سینمایی به پایان رسیده و در حال حاضر در مرحله پساتولید قرار دارد. به گفته شرکت فرانسوی پخش کننده، این فیلم برای عرضه در بازار جشنواره فیلم کن آماده خواهد بود. این نخستین فیلم جعفر پناهی پس از "سه رخ" است که در سال ۲۰۱۸ برنده بهترین فیلمنامه بخش رقابتی اصلی جشنواره کن شد. جعفر پناهی پس از خیزش ۱۳۸۸، به اتهام "تبانی و تبلیغ علیه نظام" از فعالیت و خروج از ایران محروم شده است و در سال ۲۰۱۸ نیز باوجود درخواست برگزارکنندگان جشنوارۀ کن، در هنگام اعطای جایزه خود حضور نداشت.
"برادر و خواهر"، فیلمی با بازیگری گلشیفته فراهانی در کن آنونس فیلم فرانسوی "برادر و خواهر" ساخته "آرنو دپلشن"، یکی از آثار حاضر در بخش اصلی رقابتی جشنواره سینمایی "کن"، منتشر شد. بازیگران این فیلم درام که یکی از مدعیان جدی نخل طلای فستیوال کن است، "ماریون کوتیار"، "ملوین پوپاد" و گلشیفته فراهانی، هنرمند مشهور ایرانی، هستند. این فیلم اختلافات دو برادر و خواهر میانسال به نامهای آلیس و لوئی را روایت می کند که بیش از بیست سال با یکدیگر قهر هستند و پس از تصادف مرگبار والدین خود، مجبور به ملاقات می شوند. آن دو در این دیدار به کندوکاو گذشته می پردازند. فیلمنامه برادر و خواهر را "آرنو دپلشن" و "جولی پیر" به صورت مشترک نوشتند و فیلمبرداری آن در ماههای نوامبر و دسامبر گذشته در شهرهای مختلفی مانند پاریس و لیل انجام شده است. گلشیفته فراهانی در قالب یکی از کاراکترهای جانبی فیلم ایفای نقش می کند که رابطه محوری با شخصیتهای اصلی داستان دارد. این هنرمند ایرانی یکی از چهره های محبوب در کن است و در سالهای گذشته چند فیلم دیگر با بازی او از جمله "پترسون" و "دختران آفتاب" در این رویداد مهم سینمایی اکران شده.
"عنکبوت مقدس" در جشنواره کن هفتاد و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم "کن" روز پنجشنبه از فیلمهای منتخب رسمی خود رونمایی کرد. کنفرانس مطبوعاتی در سینمای شانزلیزه پاریس با حضور "تیِری فرِمو"، مدیر این جشنواره، روز پنجشنبه برگزار شد. نام داوران این دوره از جشنواره هفته آینده اعلام خواهد شد. در میان فیلمهای منتخب فستیوال کن، نام دو فیلم از سینمای ایران نیز به چشم می خورد. فیلم "عنکبوت مقدس"، ساخته علی عباسی، یکی از آثار فارسی زبان حاضر در این دوره جشنواره است. این فیلم با بازی زهرا امیرابراهیمی و مهدی بجستانی به ماجرای سعید حنایی، قاتل سریالی زنان خیابانی در مشهد، می پردازد. علی عباسی پیشتر با فیلم "مرز" در جشنواره کن در بخش نوعی نگاه حضور داشت و توانست برنده جایزه شود. فیلم دیگر، "برادران لیلا" به کارگردانی سعید روستایی با بازی ترانه علیدوستی، نوید محمدزاده، پیمان معادی و سعید پورصمیمی است.
ادبیات
"آنچه من با قلم نور نوشتم" این کتاب خاطرات منوچهر دقتی، عکاس پر تلاش ایرانی، است که در یکایک عکسهایش جهانی سراسر از آشوب و دلهره را به تصویر کشیده شده. همو از جمله کسانی بود که نخستین عکسها را از انقلاب، جنگ ایران و عراق، کشتار در کردستان و اعدام دگراندیشان در ایران برای خبرگزاریهای جهان ارسال داشت. منوچهر دقتی از سال ۲۰۱۴ میلادی به اتفاق همسرش "اورسولا یانسن"، نویسنده و باستان شناس ایتالیایی، در جنوب این کشور ساکن است و این زمانی است که "در ایران هنوز ملاها سر کارند و تا زمانی که در قدرت اند، به سرکوب خشن، دستگیری و کشتن مردم ادامه خواهند داد، همانگونه که در چهل سال گذشته کرده اند." و این اورسولاست که تصمیم می گیرد یاد مانده های منوچهر را مکتوب کند. او در این باره می گوید: "پاره ای از داستانهایش را شنیده ام. پاره ای از آنها اما برایم تازگی دارد. خیلی از خاطرات منوچهر باورنکردنی به نظر می رسد، اما واقعی و هیجان انگیزتر از رمانهای تخیلی است. در پی یافتن منبع الهامی برای نوشتن رمان بعدی ام به این فکر می افتم که من نه تنها منبع منحصر به فرد وقایع، بلکه شخصیت اصلی رمانم را هم در کنار خود دارم. به همین دلیل تصمیم گرفتم سرگذشت منوچهر را در قالب یک رمان درآورم. اگرچه از کاراکتر زندگینامه ای و روایت گونه آن هم نمی توانم صرف نظر کنم." او بالاخره موفق می شود تا خواننده را به عمق داستانهایی ببرد که در پس زمینه هر عکس نهفته است؛ داستانهایی که دیده می شود ولی خوانده، نه. خاطرات منوچهر دقتی نخست به زبان ایتالیایی و انگلیسی منتشر شد. انتشارات "گوته و حافظ" در آلمان نخست نسخه آلمانی آن و سپس نسخه فارسی را با برگردان سهراب معینی منتشر کرد.
بیانیه سیزده ناشر در باره بحران نشر ششمین دوره "نمایشگاه کتاب تهران، بدون سانسور" روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت (۱۱ مه) با همکاری شماری از ناشران کتابهای فارسی در خارج از ایران کار خود را در لندن آغاز کرد و همزمان با آغاز آن که مقارن با برگزاری نمایشگاه کتاب در ایران بود، ۱۳ "ناشر در تبعید" درباره "سانسور و بحران مخاطب کتاب فارسی" بیانیه ای منتشر کردند. در این بیانیه تاکید شده که "نشر کتاب فارسی در جامعه فارسی زبان، طی سالهای اخیر در یکی از بحرانی ترین دورانهای خود بسر می برد". امضاکنندگان بیانیه، سانسور، مشکلات اقتصادی و کم توجهی رسانه ها به کتاب و کتاب خوانی را از عوامل اصلی "کاهش پیوسته و روز افزون سرانه مطالعه در جامعه فارسی زبان" عنوان کرده و پیامد آن را کاهش تیراژ و افزایش بهای کتاب ارزیابی کرده اند. "ناشران در تبعید" با اشاره به کاهش بیش از ۷۰درصدی تولید کتاب در افغانستان پس از قدرت گیری طالبان می گویند، این کشور تحت سلطه اسلامگرایان "در همان شرایطی قرار گرفته که حکومت اسلامی ایران، بیش از چهل سال است بر جامعه ایران تحمیل می کند." پیش از قدرت گیری اسلامگرایان افراطی طالبان در افغانستان، نشر کتاب به زبان فارسی به خصوص در شهرهای کابل، هرات و مزار شریف رونق قابل توجهی داشت و برخی کتابهایی که در ایران به دلیل سانسور اماکن نشر نداشت، در این کشور منتشر می شد.
نقاشی
از جزیره مانوس تا فینال مسابقات نقاشی استرالیا این ماراتون سخت یک پناهجوی کرد ایرانی است از تبعیدگاه مانوس تا فینال قهرمانی نقاشی استرالیا. او که مصطفی عظیمی تبار نام دارد، توانسته است با مسواکش در کمپ پناهندگی جزیره "مانوس" خودنگاره ای از خودش و زندگیش بیافریند؛ خود نگاره ای که او را در کمال ناباوری به فینال مسابقه برترین جایزه هنری استرالیا "آرچیبالد" رسانده است. او که هنوز پناهندگی اش پذیرفته نشده، در باره خلق این اثر می گوید: "از نگهبان کمپ تقاضای رنگ و وسیله برای نقاشی کردم، چرا که نمی خواستم تسلیم شرایط بد این کمپ شوم. نگهبان می گوید نمی توانم رنگ در اختیارت بگذارم، چون ممکن است با رنگ نقاشی خودکشی کنی. خشمگین از این پاسخ به اتاقم می روم. لیوان قهوه را روی میز برمی گردانم و با مسواک طرحی روی میز می کشم." مصطفی نام خود نگاره اش را "KNS088" گذاشته است؛ شماره کارت هویتی که طی هشت سال پناهجویی در استرالیا با آن تعیین هویت می شد. او می گوید نقاشی به یادش می آورده که او یک آدم است نه یک شماره: "هنر و نقاشی به من کمک کردند قوی باشم و ادامه دهم، چرا که وقتی نقاشی می کردم، هیچ ترومایی حس نمی کردم."
موسیقی
ترانه ای برای اوکراین اگرچه "یوروویژن" یک رویداد صرفا فرهنگی است و نباید تحت تاثیر مسایل سیاسی قرار گیرد، اما گویا این بار برگزار کنندگان این رویداد بزرگ و پر بینده هنری، عنان اختیار از دست داده و اندکی از ملاحظات رسمی خود را کنار گذاشته اند. این رقابت دنیای موسیقی که به دلیل اهداف صلح آمیزش به "المپیک ترانه" در اروپا مشهور شده، اغلب به خط مقدم تنشهای ژئوپولیتیک قاره کهن تبدیل شده است. امسال در شصت و ششمین دوره مسابقات یوروویژن که با محرومیت روسیه و بلاروس در شهر "تورین" ایتالیا آغاز شد، این مسابقه هنری به شدت تحت تاثیر تهاجم روسیه به اوکراین بود. در میان گروههای موسیقی که از کشورهای مختلف در یوروویژن امسال شرکت داشتند، حضور گروه موسیقی رپ اوکراینی "ارکستر کالوش" از همه پررنگ تر بود. آنها ترانه "استفانیا" را که در واقع یک ترانه مرکب از رپ و ملودی سنتی است، اجرا کردند: "من همیشه راهم را به سوی خانه پیدا خواهم کرد، حتی اگر همه جاده ها ویران شده اند." همانگونه که پیش بینی می شد، این گروه با به دست آوردن ۶۳۱ امتیاز، برنده مسابقات ترانه خوانی یوروویژن ۲۰۲۲ شد. هیات داوران به "ارکستر کالوش" ۱۹۲ امتیاز داد و رای گیری مردمی ۴۳۹ امتیاز نصیب این گروه کرد. همچنین بریتانیا با ترانه "اسپیس من" در جایگاه دوم نشست و اسپانیا با "اسلومو" سوم شد.
شعر ماه
در ازدحام یافتنت به جستجوی خویش برخاستم چونان که گویی مردگان به رستاخیزی بر خیزند که سالهاست از خویش دریغ داشته اند.
فتح الله کیائیها
(منابع: ایسنا، دویچه وله، یورونیوز، جنگ خبر، رادیو فردا، بی بی سی، صدای آمریکا)
منبع: نبرد خلق شماره ۴۵۱، یکشنبه اول خرداد ۱۴۰۱ - ۲۲ مه ۲۰۲۲ |