سرمقاله نبرد خلق شماره ۴۴۸ اول اسفند ۱۴۰۰

 

فایل صوتی؛ فساد سیستمی نام دیگر سیستم خامنه ای

منصور امان

 

افشای یک فساد مالی چند هزار میلیاردی که در متن چپاول کلان از دارییهای عُمومی در شهرداری تهران صورت گرفته، یک زلزله سیاسی – اجتماعی تمام عیار را در پی داشته است. این بار سپاه پاسداران، یک مرکز قُدرت نظامی، امنیتی و اقتصادی در ساختار رژیم ولایت فقیه، بازیگر اصلی صحنه فساد است که خود از زبان سرکردگان وقتش جُزییات آن را شرح می دهد و مُهره های دخیل را مُعرفی می کند.

 

غافلگیری

واکُنش به هم ریخته حاکمیت به انتشار فایل صوتی، نشان از غافلگیری آن و همچنین اهمیت مُحتویات این سند دارد. در نخُستین روزهای انتشار، "نظام" تلاش داشت آن را ساختگی و در بهترین حالت یک موضوع "کُهنه" و بی اهمیت جلوه دهد. غلامرضا شریعتی اندراتی، یک عُضو مجلس مُلاها، فایل صوتی را "ساخته و پرداخته کارهای گرافیکی و رسانه‌ ای" دانست و یک مقام امنیتی مجلس به نام محمود عباس ‌زاده تاکید کرد انتشار فایل "اتفاق خاصی" نیست و آن را به "نفوذیها" نسبت داد.

کمی بعدتر و پس از بازتاب گُسترده اجتماعی فساد سپاه در سپاه پاسداران، "نظام" تاکتیک خود را تغییر داد و این بار به فرار از جلو رو آورد. ابتدا خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران موسوم به "فارس"، دُرُستی فایل افشا شده را تایید کرد تا سپس دیگر ابواب جمعی به میدان آمده و به گونه ریشخند آمیزی آن را سندی بر "پاکدستی" سرکردگان سپاه پاسداران قلمداد کنند. وقیحانه ترین واکُنش در این فاز را جریده اندرونی بیت آقای خامنه ای (کیهان) به نمایش گذاشت که نوشت " ماجرا به وضوح از پاکدستی، مسوولیت ‌شناسی و تعهد مسوولان حکایت می کند" و بعد یک گام فراتر گذاشت و طلبکارانه مُنتقدان را مواخذه کرد: "قرار بود سپاه قدس هم از سود شرکت یاد شده سهمی داشته باشد؛ کجای این ماجرا ناپسند و پلشت است؟"

بدیهی است که این توجیهات نمی توانست فشاری که از جانب جامعه و نیز باندهای رقیب به باند حاکم می آمد را کاهش دهد. از همین رو، شاه دُزد برخلاف ترفند همیشگی اش که بُزدلانه در پستو پناه می گیرد و نوکرانش را به جلو هُل می دهد، ناچار شد خود بر صحنه ظاهر شود و دستکم برای آرام کردن ابواب جمعی مُتوهم و بدنه ولایتش پای "دُشمن" را به میان بکشد و با نثار مُشتی ناسزا به آن، صحنه سازی کند. آقای خامنه ای حتی به اشاره نیز از وارد شدن به موضوعی که به گُفته او دستمایه "دُشمن" شده پرهیز کرد و اینگونه آشکار ساخت که افشای فساد در بازوی نظامی و امنیتی حاکمیت تا چه اندازه برای "نظام" حساس و خطرناک است.

 

"بهشت" خامنه ای

در سندی که آقای خامنه ای را به دست و پا انداخته، پاسداران محمدعلی جعفری، فرمانده وقت سپاه، و صادق ذوالقدرنیا، معاون وقت اقتصادی این نهاد، اختلاسهای هزاران میلیاردی و دسته بندیهای مافیایی در بازوی نظامی و امنیتی رژیم حاکم را شرح می دهند. آنها در جلسه محرمانه ای که تاریخ برگزاری آن سال ۱۳۹۷ ذکر شده، در باره اختلاس ۸ هزار میلیارد تومانی در یک زیر مجموعه پوششی بُنیاد تعاون سپاه پاسداران به نام "هُلدینگ یاس" گُفتُگو کرده و از عوامل دخیل در آن و نیز پُشتیبانان سیاسی اش نام می برند که جُملگی از سرکردگان ارشد سپاه پاسداران هستند، از جُمله پاسداران قالیباف (شهردار وقت تهران)، قاسم سُلیمانی (سرکرده وقت نیروی قُدس)، حُسین طائب (سرکرده اطلاعات سپاه پاسداران)، جمال الدین برومند (مُعاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران)، اسماعیل قاآنی (سرکرده کنونی سپاه قُدس) و عیسی شریفی (مُعاون قالیباف در شهرداری و از سرکردگان سپاه پاسداران).

سرچشمه فساد همانطور که می توان حدس زد، آقای خامنه ای است. به گُفته پاسدار ذوالقدرنیا، وی برای تامین مخارج سپاه قُدس و بیان دقیق تر تامین هزینه دخالتگری خارجی، تجاوز نظامی و صدور تروریسم، مُجوز غارت شهرداری ثروتمند تهران را به داروغه هایش می دهد و حتی تعیین سهمیه بندی را هم خود به عُهده می گیرد که بنا به آن ۹۰درصد درآمد کسب شده به سپاه قدس و ۱۰درصد به عنوان دستخوش به خود داروغه ها تعلق می گیرد.

پس از صُدور پروانه چپاول، یک زیر شاخه بُنیاد تعاوُن سپاه پاسداران با تابلو "هُلدینگ یاس" و شرکت وابسته به آن به نام "رساتجارت مبین" مامور جمع آوری می شود. فعالیت این دو شرکت مُنحصر به زمین خواری، دلالی تراکُم، فروش املاک مسکونی و تجاری شهرداری، ساخت و ساز در حوزه شهری و مُشارکت، واسطه گری و دستبُرد به طرحهای عُمرانی شهرداری یا راه اندازی طرحهای صوری عُمرانی می شده است؛ یعنی تمامی حوزه های پولسازی که به منابع عُمومی تعلق دارد و نظارت و مُدیریت آن حاکمیتی است.

از رقم دقیق منابعی که این دو شرکت از شهرداری تهران به یغما برده اند، اطلاعی در دست نیست و گمان نیز نمی رود که بهره برندگان تمایل زیادی به شفاف سازی در این زمینه داشته باشند. تنها سندی که در این زمینه وجود دارد، گفته های پاسدار محمد قائمی، مدیر تصفیه هُلدینگ یاس و وابسته به باند پاسدار جعفری، است که چهار پرداخت کلان به سپاه قدس به مبالغ ۱۰۰ میلیارد، ۷۰ میلیارد، ۱۳۲ میلیارد و ۵۰ میلیارد تومان را افشا کرده است. او توضیح نداده که این ردوبدلها در چه بازه زمانی انجام شده و پاسدار سلیمانی به جُز این چه مبالغ دیگری دریافت کرده است. فاکت اما این است که دست درازی سپاه پاسداران به اموال و صندوق شهرداری تهران در تمام طول دوران ریاست ۱۲ ساله پاسدار قالیباف (۸۴ - ۹۶) جریان داشته و هُلدینگ یاس حتی دو سال پیش از آن در شهرداری به یغما مشغول بوده است. در مجموع، طول شناخته شده دورانی که گُماشتگان ۹۰درصدی آقای خامنه ای در این مجموعه "فعالیت اقتصادی" کرده اند، ۱۴ سال است و می توان حدس زد که هم مبالغ ریخته شده به حساب جنگ و تروریسم و هم وجوهی که "سرداران سپاه" به شخصه به جیب زده اند، بسیار بیشتر از رقمهایی است که به طور رسمی اعلام شده است.

 

سرقت دُزدها از یکدیگر

مُعامله یکطرفه و پُرمنفعت قصابان (سپاه پاسداران) با گوسفند قُربانی (شهرداری) می توانست یک ماراتُن بی انتها باشد، اگر اختلاف تقسیم منافع بین دست اندرکاران آن را بر هم نمی زد. آنگونه که از سُخنان پاسدار ذوالقدر نیا در سند صوتی برمی آید، مُثلث قالیباف، سلیمانی و طائب و کارگُزاران آنها حساب جُداگانه ای برای خود باز کرده و قاعده تقسیم ۹۰ – ۱۰درصدی چپاول را به بهای نادیده گرفتن باند پاسدار جعفری زیر پا گذاشته بودند. از همین رو، درب دُکان مُچ گیری از رُقبای حریص گشوده شده و آنها با یک مورد لو رفته از دخل جُداگانه شان زیر فشار قرار می گیرند.

پرونده باز شده به طور خُلاصه دربرگیرنده آن است که در یکی از موارد انتقال اموال و داراییهای شهرداری به هُلدینگ یاس، در مُعادله ۹۰ به ۱۰ یک اختلاف حساب ۸ هزار میلیارد تومانی (بیش از نیم میلیارد دُلار با احتساب بهای وقت ارز ( میانگین۱۲ هزار تومان)) کشف می شود. به عبارت دیگر، مُثلث "قسط" از کُل مبلغ دریافت کرده از شهرداری، ۸ هزار میلیارد تومان را کسر و به جیب زده و مابقی را طبق قرار تقسیم کرده است. باند رقیب که سوراخ دُعا را پیدا کرده، بیشتر نقب می زند و درمی یابد که اختلاس "برادران" به همینجا ختم نمی شود و آنها از طریق سر دیگر مار چپاول (شرکت رسا تجارت) نیز ۱۳ هزار میلیارد تومان (بیش از چهارصد هزار دُلار با احتساب بهای وقت ارز (میانگین ۳۱ هزار تومان)) به همین ترتیب سهم خوری کرده اند.

دقت به این رقمهای شگفت انگیز دارای اهمیت است، زیرا در نبود آمار دقیق و شفاف از میزان برداشتهای تبهکارانه سپاه قُدس و سپاه پاسداران، مقدار معلوم از آنجا که در یک تناسب منطقی با مقدار مجهول قرار دارد، می تواند ابعاد تقریبی غارت اموال و دارییهای شهروندان تهرانی را به نمایش درآورد. به بیان دیگر، هرگاه رقم سرقتهای حاشیه ای لو رفته رقم نُجومی چند صد میلیون دُلار را در بر بگیرد، رقم سرقت اصلی سر به فلک می زند.

 

سیستم "رهبر"

نُکته تکان دهنده ای که فایل صوتی سرکردگان سپاه پاسداران فاش می کند، دست باز داشتن ماموران آقای خامنه ای در گردآوری و مصرف غنیمتها و رها بودن آنها از هر گونه نظارت و حسابدهی حتی در چارچوب شبکه مافیایی خود است. پاسدار ذوالقدرنیا به خوبی یک نمونه از این یله شدگی را توضیح داده است. وی می گوید پس از افشای کسری ۸ هزار میلیارد تومانی، پاسدار قالیباف جلوی درب مسجدی که نزدیک خانه هر دو بوده می آید و با دست داشتن ورقه یک تفاهُم نامه از او می خواهد که برای ماستمالی موضوع، با امضای خود تایید کند که ۸ هزار میلیارد تومان را دریافت کرده و او خودداری کرده. این اعتراف صریح روشن کننده مُناسبات بی حساب و کتابی است که بین همه طرفهای درگیر در این پرونده برقرار بوده است؛ مُناسباتی که تحت آن می توان به سادگی مبلغ کلان ۸ هزار میلیارد تومان را از صندوق شهرداری غیب کرد بدون داشتن نگرانی از پُرس و جو در باره اش و همان مبلغ را به گونه صوری به حساب زد، بی بیم از آنکه در سپاه پاسداران کسی موجودی را جمع و تفریق کند.

افسارگُسیختگی در نمونه شهرداری تهران یک استثنا نیست، آنچه که آقای خامنه ای در آنجا راه اندازی کرد، از اُلگو و منطق واحدی پیروی می کند که در تمامی کارتلها، بُنیادها و بُنگاه های اقتصادی دستگاه قُدرت او برقرار است. آنها امتیازهای ویژه ای دارند که از مُعافیت مالیاتی، تسهیلات گُمرُگی و بانکی تا ارز دولتی را شامل می شود. فراتر از این، جُملگی آنها از حسابرسی و حسابدهی نیز مُعاف هستند و با شفافیت در سود و زیان، ساختار و مُعاملات شان به کُلی بیگانه هستند. حاشیه امنی که آنها در آن بسر می برند، بی واسطه توسط "رهبر" هاشور خورده و در این تاریکخانه، سرکردگان و کارگُزاران مصونیت تام دارند.

بنابراین در اینجا باید از یک سیستم و نظم معین سُخن گفت که چون سرچشمه فعالیت عناصر درونی اش سالم و خودساخته نیست و بر مبنای غارت، مصادره، سلب مالکیت و رانت خواری گذاشته شده، از یکسو همچون انگلهای تک سلولی فقط در تاریکی و شکافهای نمور می تواند حیات داشته باشد و از سوی دیگر، هر گونه ای از شفافیت اقتصادی در تضاد با فعالیت و هدفگذاریهای آن قرار دارد و موجب اختلال جدی در روند عادی کارش می شود.

 

برآمد

فایل صوتی فقط درجه پیشرفتگی غارت جامعه و لگام گُسیختگی فساد در رژیم ولایت فقیه را بازگو نمی کند، بلکه به چند سووال مهم نیز پاسُخ می دهد، از جُمله اینکه به راستی کدام انگیزه دستگاه های نظامی و انتظامی حُکومت را به شلیک به روی مردُمی که فقط حُقوق خود را مُطالبه می کنند، تشویق می کند؟ بازوی سرکوب حُکومت چه نفعی از باتوم و چاقو کشیدن به روی مردُم و ریختن خون شان می برد؟

شهرداری، نفت، مووسسات مالی و جُز آنها فقط چند گوشه لو رفته از میدانی است که "نظام" برای چپاوُل در اختیار داروغه های خود گذاشته است. آنها مُزد اعمال تبهکارانه و غیرانسانی خود در حق زن و مرد و جوان کشور را لوکس و هنگُفت از جیب و سُفره همانها به سرقت می برند. آدمکُشانی که سپاه پاسداران را هدایت می کنند، برای حفظ این منافع، برای نگه داشتن استانداردهای زندگی اشرافی خود و خانواده هایشان، برای حفاظت از موقعیت قُلدُری و خودکامگی شان خون می ریزند و مُثله می کنند.

فایل صوتی همچنین نشان می دهد که تا چه اندازه شُعار مردُم مُعترض مبنی بر اینکه "سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن" یک هدفگیری دقیق است و حقیقتی چندوجهی را در برمی گیرد که یک سوی آن تامین هزینه مُداخله گری و تجاوُز نظامی با غارت اموال و دارییهای همگانی است و وجه دیگرش، منافع مُستقیم و نقدی است که جنگ طلبان و بُحران سازان از تحمیل سیاست و اقتصاد جنگی به کشور و مردُم می برند.

سند مُنتشر شده گُواه دیگری از این واقعیت است که فساد در ج.ا در هر ابعاد ابتدا از مرکز قُدرت، جایی که ولی فقیه مُطلقه نشسته، آغاز می شود. بدون مُجوز او، بدون اعطای مصونیت به تبهکاران و بدون بازی فاسد وی با مُهره های قضایی، قانونی و اجرایی، غارت و چپاول به این میزان و در طول چند دهه امکان پذیر نبوده است. چرخهای قُدرت او با فساد روغنکاری می شود و حرکت آن را غارت و یغماگری تضمین می کند. همانگونه که رژیم ج.ا در خلال دوره حُکمرانی رو به تباهی گذاشته، آقای خامنه ای نیز این نظم را گُسترش داده و از حیث درجه انحطاط به کمال رسانده، تا آنجا که سیستم خامنه ای را می توان نام دقیق تر فساد سیستمی دانست.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۴۸، یکشنبه اول اسفند ۱۴۰۰ - ۲۰ ژانویه ۲۰۲۲

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول