آفتاب در آفتاب

مرجان

 

هنوز باد وحشی 

در میان درختان جنگل 

به جستجوی کسی 

نا آرام است 

هنوز برفهای کوهستان 

به یاد رد پای کسانی 

می بارند 

و آسمان سیاهکل 

هنوز آینه دلاورانی از سالیانی دور

در غرش و طوفان است 

دهها سال پیش فریاد زدیم

یادتان جاوید 

و اکنون 

سرفرازانی پر شور 

به یاد شما، آفتابکاران جنگل می‌ خوانند 

خون شما در ریشه درختان جان گرفته 

و صدای مسلسل تان در هر رعد و برق تکرار می ‌شود 

شما را کشتند که پایان بگیرید 

و دوباره زنده می ‌شوید 

در هر قطره خون 

در هر فریاد خلق 

جای پای شما 

در طوفانها 

دوباره

با گامهای سترگ دلیرانی تازه از راه رسیده 

جان می ‌گیرد

رفتنی شب تاریک است 

و زنده، آفتاب جنگل سیاهکل 

شما در باد و باران 

یارانتان را فرا می‌ خوانید 

بدون مرز زمان 

و هر زمستانی هر چه سخت 

در انتظار گل سرخ خورشید می مانیم 

و یاد آهوان جنگل دور 

که در خون خویش ترانه آزادی خواندند 

هماره با ماست 

و جاودانگان تاریخ 

تکثیر می ‌شوند 

جنگل در جنگل 

آفتاب در آفتاب

و خون ارغوانها 

پیروزی ما را 

با سرود ستاره خواهد خواند ...

 

بهمن 1400

 

نبرد خلق شماره ۴۴۶ - آدینه ۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱ ژانویه ۲۰۲۲

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول