فتح الله کیاپیها
چاپ یک میلیون جلد کتاب در آلمان بیش از یک میلیون عنوان کتاب در سال ۲۰۲۱ در آلمان انتشار یافت و ۲۷۳ میلیون جلد کتاب به فروش رسید. محبوب ترین کتاب نزد خوانندگان آلمانی یک رمان به قلم دلیا اوونس، نویسنده آمریکایی بود. جایگاه دوم را یک نویسنده آلمانی داشت. به ارقام نگاهی دو باره بیندازید، بیش از یک میلیون جلد کتاب و بیش از دویست و هفتاد و سه میلیون فروش. آیا به این فکر کرده اید که آمار چاپ و فروش کتاب در ایران چقدر است و فراتر از آن به این فکر کرده اید که چرا نویسندگان در اروپا فارغ از هر گونه غل و زنجیر و زندان مشغول نوشتن هستند و ازین راه نه تنها به مال و منال رسیده بلکه جایزه هم دریافت می کنند در حالی که نویسندگان ما پای در زنجیر به قتل می رسند؟ آلمان همان کشوری است که چند دهه پیش دیکتاتوری تمام عیار همانند رهبر جنایتکاران حاکم بر ایران، بر آن حکمفرمایی کرده و این کشور را تا مرز نابودی تام و تمام کشاند. کشوری که پس از جنگ جهانی دوم از آن هیچ باقی نماند و بار سازندگی دوباره اش بر دوش زنان و دختران و کودکان باقیمانده از جنگ دهشتناک قرار گرفت. این کشور هم اکنون و در سال قبل به این رتبه از چاپ و فروش کتاب رسیده است. واقعا این همه از چه راهی تحصیل شد؟ فارغ از هر دیدگاه سیاسی و اجتماعی دیگری که می توان در پاسخ این سوال داشت یک نکته قابل تامل و بررسی است. اول تلاش مردمانش برای ساختن مجدد و دوم تلاش در جهت آموختن و آموختن در سایه خوانده و نوشتن و انتقال تجربه. آنها از نابودی پس از جنگ، تسلیم سرنوشت نشده و به انتظار هیچ نجات دهنده ای ننشستند، آستین همت بالا زدند. از سختیها نهراسیدند و در نهایت یافتند آنچه را که می جستند. آیا برای تعیین تکلیف خود با کشور خود و دیکتاتور خون آشام حاکم بر آن به توافقی جمعی رسیده ایم؟ آیا زمان رویایی با واقعیتی کتمان ناپذیر که می گوید: برای یافتن بایستی تلاش کرد نرسیده است؟ روزانه با چشم خویش می بینیم و با گوش خود می شنویم که صدها جنبش آزادیخواهی و حق طلبی و دادخواهی در گوشه گوشه کشور بر پا می شود از کارگران بگیر تا معلمان، از سفره خالیها بگیر تا کارتن خوابها و گور خوابها، از مرگ زیر شکنجه بگیر تا اعدام روی تخت بیمارستان. راستی سهم هر کدام از ما به تنهایی در حمایت از هموطنانمان چقدر بوده و هست؟ در کنار کدامیک از معترضان ایستادیم و کدام فریاد حق طلبانه را حمایت کردیم؟ از کدام زندانی محکوم به اعدام حمایت عملی کردیم و در کنار کدام مادر داغدار نشستیم؟ آیا زمان پذیرش این واقعیت هنوز در نرسیده که بدانیم: منافعمان در جایی تامین می شود که منافع جمع تامین شده باشد. و البته خوب می دانیم که منافع جمع در جامعه ای تامین می شود که احساس مسئولیت جمعی، آزادیخواهی و پشتکار و همدردی در آن جامعه شکل گرفته و رشد یابد آن هم فارغ از مسایل سیاسی، جناحی، عقیدتی، فرقه ای و کلاً هر دیدگاه و اندیشه دیگری که روح همبستگی را خدشه دار می کند. هرکدام از ما می توانیم شورشگری طاغی باشیم که با همه توان به دیکتاتوری و جنایت و چپاول و نا عدالتی، اعتراض کرده و همنوعان خویش را یاری رسان باشیم. به گمان من تلاش برای رسیدن به اهداف جمعی «یعنی سرنگونی تمام و کمال حکومت جنایتکار و چپاولگر اسلامی حاکم بر میهن و استقرار حاکمیت مردم بر مردم» می تواند ما را به سرفصلهای مشترکی در جهت ساختن آینده ای خوب و شکوفا برای فرزندانمان رهنمود کند.
روح گوبلز در بیانیه سازمان زندانها کانون نویسندگان خشمگینانه پاسخ داد کانون نویسندگان ایران در بیانیهای ۲۶ دی به تندی از اطلاعیه سازمان زندانهای جمهوری اسلامی درباره مرگ بکتاش آبتین، شاعر و مستندساز و عضو این کانون انتقاد کرد و آن را تحریف بی شرمانه حقیقت خواند. این کانون در جای دیگری از بیانیه می افزاید: «معروف است که هیتلر و پس از او گوبلز، وزیر اطلاعرسانیِ آلمان نازی، بر این عقیده بودند که دروغ هرچه بزرگ تر باشد باورش برای مردم آسان تر است، زیرا مردم بهسختی باور می کنند که کسی تا بدان پایه گستاخ باشد که حقیقت را این گونه بی شرمانه تحریف کند. "اطلاعیه" نام برده بر اساس این نظریه تنظیم شده است.» کانون نویسندگان ایران در پایان بار دیگر تأکید کرده است که «عامل قتل عامدانه ی بکتاش آبتین را حکومت آزادی ستیز جمهوری اسلامی می داند و خواهان محاکمه آمران و عاملان این قتل به ویژه زندانبانان جنایتکار حکومت در سازمان زندانهاست». سازمان زندانها در اطلاعیه ای مدعی شده بود که بکتاش آبتین ۱۴ آذر با علائم سینوزیت به بهداری مراجعه کرده، تست کرونای او منفی شده اما «به دلیل بروز برخی علائم بعدی، به تشخیص پزشک بیمارستان بازداشتگاه، جهت اقدامات بیشتر درمانی و تشخیص احتمال بیماری کرونا، نامبرده به بیمارستان طالقانی اعزام شد» و پس از دو روز به تشخیص خانواده به یک بیمارستان خصوصی منتقل میشود و پس از ۳۵ روز فوت میکند.
قرار ما، لارناکا نام کتابی است که دستمایه اش از وقوع یک ترور وحشیانه توسط جنایتکاران حاکم بر ایران گرفته شده است بدین قرار که : عوامل جمهوری اسلامی در ۲۷ اوت ۱۹۸۷ غلام کشاورز از افراد فعال اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور را در قبرس جلوی چشمان مادر، همسر و برادرش کشتند و این رویداد به آذر محلوجیان این فرصت و ایده را داد که آنرا دستمایه یک رمان روایتی تاریخی بنام قرار ما لارناکا کند. «قرار ما لارناکا» که چند سال پیش به زبان سوئدی انتشار یافته بود و حال برگردان فارسی آن از سوی نشر باران در سوئد منتشر شده است، نه تنها به عنوان یک رمان تاریخی، به عنوان یک رمان سیاسی نیز می تواند مورد بررسی قرار گیرد. در عرصه تاریخ که عینی است و واقعی تنها شخصیت مقتول و چند رویداد بنیاد تاریخی دارند. دیگر شخصیتها و رویدادها زاده خیال نویسنده هستند که می توانند نزدیک به واقعیت باشند. در این میان اما سیمای جمهوری اسلامی، سرکوبهای سیاسی، ترورهای داخل و خارج از کشور، سکوت کشورهای غربی، هراس حاکم بر اپوزیسیون در رابطه با عملکردهای رژیم، همه و همه مصداقهای بیرونی دارند. «قرار ما لارناکا» در شرایطی منتشر می شود که بر ادبیات داخل کشور «سیاست گریزی» حاکم است. نویسندگان داخل کشور گرفتار در سانسور و خودسانسوری، از چنین موضوعهایی می گریزند. ادبیات تبعید خلاف ادبیات داخل کشور بر چنین دستمایه هایی می بالد. از این منظر اگر بنگریم، می توان گفت چراغی را در ادبیات داستانی ایران فروزان نگاه میدارد. نه تنها این موضوع در این رمان، بسیاری از آثاری که در این سالها به سیاست، سرکوب، زندان و شکنجه و در کنار آنها عشق و زیباییهای هستی پرداخته اند، صداهای فروخفته و سرکوب شده ادبیات معاصر ایران است که در ادبیات تبعید دیده می شود.
ماهنامه شب یلدای چوک منتشر شد در این مجموعه که با سردبیری مهدی رضایی و مشاوره سوری رحیمی منتشر شده است، شما می توانید ضمن آشنایی با دوره های داستان نویسی، ویراستاری، نویسندگی خلاق و تولید محتوا، فیلمنامه نویسی، داستان نویسی نوجوان از بانک مجموعه داستان چوک نیز برخوردار شوید که شامل حدود 500 داستان و داستانک است که طی 15 سال فعالیت اعضای کانون فرهنگی چوک انجام گرفته و در 112 شماره ماهنامه ادبیات داستانی چوک منتشر شده است. که حالا در قالب یک مجموعه داستان تقدیم شما علاقمندان می شود. این ماهنامه را خوانده و آنرا برای دوستان خود هم ارسال کنید تا از مجموعه ای بی نظیر در تاریخ ادبیات داستانی... بهره مند شوید. برای دانلود این شماره چوک از لینک زیر استفاده نمایید: http://www.chouk.ir/download-mahnameh/15989-500.html و در جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید از تارنماهای زیر استفاده کنید.
www.chouk.ir
خانه سینما عقب نشینی کرد خانه سینما که در بیانیه اول خود بدون اشاره به زندانی بودن بکتاش آبتین و رفتار های غیر مسئولانه نهادهای امنیتی و زندانبانان که او را با خونسردی هر چه بیشتر بسوی سالن مرگ ( تو بخوان قتل عمد) کشانده بودند و بدون اشاره به دست بند و پای بند او در بیمارستان و عدم رسیدگیهای پزشکی به او نوشته بود که « علیرغم واکسیناسیون گسترده و فروکش کردن امواج کرونا عضوی دیگر از هنرمندان خانه سینما با ابتلا به این بیماری مرموز جان سپرد». در مقابل عکس العمل منفی و خشم آلود علاقمندان به سینما و جمعی از هنرمندان مجبور به عقب نشینی شده و با انتشار بیانیه ای دیگر ضمن عذر خواهی از مردم و سینما گران و علاقمندان به هنر و سینما نوشت:
«خبر
دهشتناک بود. همه می دانیم چه شده، و چه اتفاقی افتاده است. ما هم
متاسفیم و داغدار از آنچه بر مستند ساز کشورمان بکتاش آبتین عزیز گذشت
که نمی باید می گذشت. لازم به ذکر است که هنرمندان و سینما گران بسیاری با خشم و نفرت از بیانیه اول خانه سینما ابراز انزجار کرده بودند و تعدادی دیگر از جمله مهناز محمدی و فرحناز شریفی نیز خواستار استعفای هیات مدیره این نهاد شده بودند. چهره هایی چون مجتبی میرطهماسب، سپیده ابطحی، مریم پالیزبان، محمد رسول اف، اشکان اشکانی و مصطفی آل احمد هم به شدت از بیانیه خانه سینما انتقاد کرده بودند.
یک ایرانی تبار برنده جایزه کلایست جایزه کلایست ویژه نمایشنامه نویسان جوان در سال جاری به امیر گودرزی، نمایشنامه نویس ایرانی تبار ساکن اتریش رسید. او این جایزه را به خاطر اثر تازهاش که Wonderwomb نام دارد، دریافت می کند. یکی از جوایز مهم ادبی در آلمان جایزه کلایست است که هر ساله از سوی انجمن هاینریش کلایست در شهر فرانکفورت (اودر) آلمان به نمایش نامه نویسان جوان اختصاص مییابد. این جایزه که امسال برای بیست و هفتمین بار اهدا می شود، اینبار در حالی به امیر گودرزی، رسید که مجموعا 124نمایشنامه به زبان آلمانی و از پنج کشور جهان به دست انجمن کلایست رسیده بود. از دید هیأت داوران این انجمن گودرزی توانسته است در این نمایشنامه تجربیات شخصی خود را با آنجه در جهان روی میدهد، پیوند زند. در کانون این نمایشنامه دو عنصر قرار دارند، یکی نفت به عنوان قوه محرکه سرمایه داری و دیگری یک "گروه هم خوانانی که موجودات مرده" را نمایندگی می کنند. گودرزی خود تأکید دارد که نمایشنامه اش تلاشی است برای تأمل در مورد موضوعات بزرگ روز. این نمایشنامه نویس ۳۵ ساله در این باره می گوید: «هر آنچه در دنیای ما اتفاق می افتد بر زندگی ما نیز تأثیر دارد.»
برلیناله و سوت آغاز برای سلامتی مخاطبان جشنواره فیلم برلین قرار است پس از دو سال باز هم در یک بلوک زمانی به هم پیوسته و به شکل حضوری برگزار شود. روز ۱۹ ژانویه (۲۹ دی) مراسم معرفی برنامه هفتاد و دومین دوره برلیناله برگزار شد. ایران در سه بخش جشنواره حضور دارد. ایران در بخش مسابقه برلیناله ۲۰۲۲ حضور ندارد، ولی در بخش نسلها، پانوراما و فُروم شرکت می کند و احتمالا مهمانانی هم در برلین دارد.
گلدن گلوبی بی شکوه و برندگانش اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود در مراسمی محدود و بدون فرش قرمز برندگان جوایز سال ۲۰۲۲ گلدن گلوب را اعلام کرد. نیکول کیدمن و ویل اسمیت در بین برندگان سال جاری هستند. "قهرمان" اصغر فرهادی موفق به کسب جایزه نشد. در گلدن گلوب امسال فیلم وسترن "قدرت سگ" در حالی به عنوان فیلم برتر سال اعلام شد که از شکوه و جلال سالهای پیش نشان چندانی باقی نبود. و جوایز گلدن گلوب به علت محدودیتهای کرونایی بدون فرش قرمز اهدا شد. جین کمپیون، فیلمنامه نویس و کارگردان نیوزلندی برای ساخت این فیلم موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردان شد. فیلم "وست ساید استوری" (داستان کناره غربی) ساخته استیون اسپیلبرگ موفق به دریافت چند جایزه و از جمله بهترین فیلم موزیکال، نقش برتر و مکمل زن در شاخه فیلمهای موزیکال و کمدی شد. نیکول کیدمن برای فیلم درام "ریکاردو بودن" و ویل اسمیت برای فیلم "شاه ریچارد" موفق به کسب جایزه بهترین نقش آفرینان زن و مرد گلدن گلوب شدند و هانس سیمر برای موزیک فیلم "تل ماسه" موفق به کسب سومین جایزه گلدن گلوب خود شد. او پیش از این نیز برای دو فیلم "شیر شاه" و "گلادیاتور" این جایزه را از آن خود کرده بود. در شاخه فیلمهای خارجی، فیلم ژاپنی "خودروی من را بران" به عنوان برترین فیلم غیرانگلیسی انتخاب شد.
شعر ماه نام شاعر محفوظ
این سر که از موهات ریخت پائین در این هوای نمور جیغ این مکث زندانبان که به خوابت سرک کشید این شب را که در جیر جییییر تختی پنهان است تیمور هم که نباشم لنگ می زند
(در تهیه این مجموعه از سایتها و پایگاههای خبری: رادیو فردا، رادیو زمانه، جنگ خبر و دویچه وله بهره برده ام.)
نبرد خلق شماره ۴۴۶ - آدینه ۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱ ژانویه ۲۰۲۲ |