رویدادهای هنری (شهریور ۹۹)

فتح الله کیاپیها

 

هنرمندان و حقوق شهروندی

 

وقتی تو گود حماقت، پهلوونمون فلک شد

این جمله ایست که بعضی از هنرمندان در اعتراض به حکم اعدام نوید افکاری بر زبان آوردند. واکنشهای جهانی به اعدام نوید افکاری، کشتی‌ گیر جوان ایرانی، همچنان ادامه دارد. به طوریکه بسیاری از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و هنری به اجرای این حکم توسط حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی اعتراض و آن را به شدت محکوم کردند. در همین ارتباط جمعی از هنرمندان و چهره ‌های سرشناس مقیم آمریکا نیز با انتشار پیامهای دیداری و نوشتاری، این اقدام رژیم را محکوم کردند.

نازنین بنیادی، بازیگر و کنشگر حقوق بشر، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: "امروز برای بسیاری از ایرانیان روز سختی بود. ما به تمام کسانی که برای نجات نوید افکاری فریاد زدند، امید داریم. و کسانی که همچنان ساکت هستند، جان چند انسان بیگناه دیگر باید از دست برود تا شما نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کنید؟"

فرامرز اصلانی، خواننده و آهنگساز تصویر شمعی را با نام نوید افکاری در شبکه ‌های اجتماعی خود منتشر کرد و با اشاره به اعدام او نوشت: "این کار آنچنان با شتاب روی داد که نیز نگذاشتند این جوان برای واپسین بار با خانواده خود دیدار کند، در مورد یک گناهکار نیز اعدام کاری غیرانسانی است."

 

کارزار اینترنتی اهل هنر برای آزادی نسرین ستوده

همزمان با پنجمین هفته اعتصاب غذای نسرین ستوده در زندان اوین، تعدادی از هنرمندان و نویسندگان بین‌المللی با انتشار یک فراخوان عمومی، خواستار آزادی این وکیل حقوق بشر ایرانی شدند. به نوشته تارنمای "کمپین حقوق بشر ایران"، این گروه که از چهره‌های مطرح و سرشناس ایرانی و غیرایرانی هستند، با انتشار این فراخوان، حمایت خود را از کارزار اینترنتی اعتراضی که برای آزادی نسرین ستوده شکل گرفته است، اعلام کردند.

اولیویا کلمن، شهره آغداشلو، جی‌کی سیمونز، شیرین نشاط، جولیا استیونسون، نازنین بنیادی، نینا انصاری، آذر نفیسی، سیمون ریکس، و ماز جبرانی از جمله هنرمندان و نویسندگانی هستند که با انتشار تصویر خود با هشتگ "نسرین را آزاد کنید" از نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی در ایران حمایت کردند.

اولیویا کلمن بازیگر بریتانیایی برنده جایزه اسکار که اخیرا به عنوان راوی در فیلم مستندی درباره جنبش زنان و زندگی نسرین ستوده همکاری داشت، درباره این کارزار اینترنتی می‌ گوید، مفتخر است که اینگونه در کنار نسرین ایستاده و خواهان آزادی او می‌شود.

به گُمانم اگر چه این کارزار جهانی توسط هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی و برای آزادی نسرین ستوده بسیار عالی و در خور تقدیر است، اما سوال اصلی اینجاست که چرا در رابطه با زندانیان سیاسی به طور گزینشی بر خورد می شود؟ مگر زینب جلالیان که در خطر نابینایی است و سالهاست که تحت شکنجه و انواع و اقسام تهدیدهای جانی است، انسان نیست. البته که زینب تنها نیست. در کنار او هستند زنان و مردان و جوانانی که سالهاست در سخت ترین شرایط و تحت طاقت فرسا ترین شکنجه های قرون وسطایی قرار دارند. آیا بایسته تر و البته شایسته تر آن نیست که کارزاری بین المللی را تدارک دید که طی آن همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و جنسیتی و مذهبی مورد حمایت قرار گرفته و جمهوری جنون و جنایت اسلامی به پای میزمحاکمه جهانی کشیده شود؟

 

سینما

 

مستند حبس انفرادی در یوتیوب

زانیار عمرانی، مستندساز کُرد در تبعید به تازگی اثر جدیدش "حبس انفرادی" را در کانال یوتیوب ‌اش به نمایش عمومی گذاشت. عمرانی تا کنون چندین مستند ساخته که از میان آنها می ‌توان به "نشستن خوب نیست" درباره جنگجویان خارجی جنگ داخلی سوریه، "کوبانی، نمای نزدیک" درباره مبارزان کُرد در کوبانی در شمال سوریه و "ماسک" درباره قرنطینه کرونا اشاره کرد.

فیلم با تصاویری از اعتصاب پرستاران از فضای عمومی دوران قرنطینه در فرانسه و صدای گزارشگر یک کانال تلویزیونی فرانسوی مبنی بر خطر شیوع کرونا در زندانها شروع می ‌شود.

صدا و تصویر، سردی و دوریِ قرنطینه را برای مخاطب تداعی می‌کند و با روایت یوسف اردلان از حبس انفرادی در دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی ادامه می ‌یابد. صدایی از تبعید قرنطینه‌ی کرونا در فرانسه همزمان با تصاویری از آن وضعیت، انگار که دارد دستورالعملی برای گذران وقت در قرنطینه ارائه می ‌دهد، همانطور که در زندان با شطرنج زغالی این کار را می ‌کرد.

«حبس انفرادی» به بازگویی خاطرات یوسف اردلان از دو مقطع زندگی اش می پردازد: "سه ماه حبس انفرادی در زندان قزل قلعه تهران" در زمان رژیم شاه و «محاصره شهر سنندج» در دوران پس از انقلاب سال ۵۷. به‌ نظر می ‌رسد بار سنگین آن خاطرات به اندازه‌ ای است که رنج قرنطینه‌ ی کنونی را برایش هموار کند.

"حبس انفرادی" تلاش می‌ کند از راه نمایش عکسهای دیده‌ نشده و کمتر دیده‌ شده از آن دوران نگاهی گذرا و سریع داشته باشد به وقایع آن روزها. هر چقدر که روایت یوسف اردلان کُند و باحوصله و ناشی از ماندنش در قرنطینه‌ ی کروناست، تصاویر سریع و پشت‌ بند هم می‌ آیند و می‌ روند، این سرعت و کندی با ضربات موزون موسیقی فیلم که کاری‌ست از "روزبه مصلح" به هم گره می‌ خورند و ریتم مشخصی به فیلم می‌دهند.

 

حاصل جشنواره ونیز، سه جایزه برای سینمای ایران

هفتاد و هفتمین دوره جشنواره جهانی ونیز، شنبه شب، دوازدهم سپتامبر (22 شهریور) به کار خود پایان داد. شیر طلای جشنواره امسال به فیلم «عشایر» ساخته کلوئه زائو رسید و فیلم «دشت خاموش» ساخته احمد بهرامی، جایزه بهترین فیلم بخش افقها را به دست آورد. روح الله زمانی بازیگر خردسال فیلم "خورشید" هم جایزه مارچلو ماسترویانی را از آن خود کرد.

جشنواره ونیز طی چند سال اخیر شماری از بهترین فیلمهای هر ساله را عرضه کرده بود، اما فیلمهای امسال انتظارات را برآورده نکرد تا آنجا که هیچ کدام از فیلمهای بخش مسابقه نظر عمومی منتقدان را به خود جلب نکرد و اساساً پیش بینی برنده شیر طلای امسال بسیار مشکل تر از همیشه بود.

سرانجام شیر طلای جشنواره به عشایر رسید؛ فیلمی که در روز آخر جشنواره به نمایش درآمد و توجه برخی از منتقدان را برانگیخت: داستان زنی به نام فرن با بازی فرانسیس مک دورماند که زندگی مدرن خود را رها می کند تا زندگی عشیره ای را تجربه کند.

جایزه بزرگ داوران جشنواره به فیلم "فرمان تازه" ساخته میشل فرانکو فیلمساز مکزیکی رسید؛ فیلمی دیدنی که با فضایی نفس بُر می تواند تماشاگرش را با مایه های سیاسی و اجتماعی اش همراه کند تا گروگان گیری یک دختر جوان توسط ارتش در یک محیط ملتهب به تصویر کشیده شود.

آندری کونچالوفسکی با فیلم تازه اش "رفقای عزیز"، جایزه ویژه هیات داوران را به دست آورد؛ روایت تلخ کشتار تظاهرکنندگان در دهه شصت میلادی در شهری کوچک در شوروی سابق که در نیمه دوم از وجه سیاسی به وجه انسانی می رسد و می تواند تماشاگر را با فضاسازی سیاه و سفید جذابش به خود جلب کند.

 

سینماگران ایران: سانسور باید برچیده شود.

۳۱۳ نفر از سینماگران ایرانی با امضای بیانیه ‌‌ای کوتاه خواستار "برچیده شدن نظام سانسور" و "حذف هر نوع پروانه فیلم ‌سازی" شده ‌اند. این بیانیه به مناسبت ۲۱ شهریور، "روز ملی سینما" منتشر شده و امضاکنندگان بر "نه به سانسور" تاکید ورزیده ‌اند.

بیانیه به صراحت می‌گوید: "ما سینماگران در روز ملی سینما خواهان برچیده شدن نظام سانسور و حذف هر نوع پروانه فیلم‌ سازی هستیم."

در فهرست امضاکنندگان بیانیه نام همایون اسعدیان، مهناز افشار، رضا بابک، کامبوزیا پرتوی، جعفر پناهی، کیومرث پوراحمد، حسن پورشیرازی، علیرضا داوودنژاد، ابوالحسن داوودی، رضا درمیشیان، محمد رسول ‌اف، علی‌ رضا رئیسیان، ترانه علیدوستی، کیانوش عیاری، عبدالرضا کاهانی، مهتاب کرامتی، علی مصفا، فاطمه معتمدآریا، تهمینه میلانی و حمید نعمت‌الله به چشم می‌خورد.

محمد رسول‌اف که خود از امضاکنندگان این بیانیه‌ است در توییتی نوشت: اگر نام‌ گذاری روزی به ‌نام "سینمای ملی" یک خاصیت داشته باشد، آن است که سینماگران بتوانند بدون ‌هراس از داغ و درفشهای رایجِ حکومت، خواسته ‌های بنیادی و انباشته شده‌ خود را طلب کنند. ولی متاسفانه گروهی از سینماگران که بیانیه به دست آنها هم رسیده است حاضر به امضای آن نشدند.

آبان سال گذشته نیز بیش از ۳۰۰ سینماگر ایرانی با امضای بیانیۀ ۱۰ ماده ‌ای به "اختناق و سانسور" اعتراض کردند. در بیانیه آنان آمده بود: "بیزاری خود را از سیاستهای تفتیش شکل و محتوا به هر نحوی اعلام می ‌کنیم و خواهان آزادی بیان و اندیشه هستیم."

 

بازهم اعتراض سینماگران ایران

سیزده واحد صنفی سینمایی به واگذاری مسوولیت صدور مجوز محصولات شبکه نمایش خانگی به سازمان صدا و سیما اعتراض شدید کردند. آنها این اقدام را زمینه ‌ساز سوق دادن مخاطبان به سوی شبکه‌ های خارجی خواندند. در بیانه ‌ای مشترک، آنان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را "غیر پاسخگو"  دانسته و واگذاری مسوولیت صدور مجوز سریالهای خانگی به این سازمان را "تصمیمی اشتباه و غیر قابل جبران" خوانده ‌اند.

آنها اعلام کردند، واگذاری مسوولیت صدور مجوز سریالهای شبکه نمایش خانگی به صدا و سیما "بدون شک باعث فرار سرمایه از این صنعت شده و ضرر معیشتی هنگفتی به اهالی سینما وارد خواهد کرد."

در این بیانیه که از جمله امضای انجمنهای صنفی کارگردانان، تهیه ‌کنندگان سینما، فیلم ‌نامه ‌نویسان و بازیگران را دارد آمده است: "سپردن سرنوشت این پدیده نوپای تولید و توزیع به سازمانی که خود رقیب آن است تصمیمی اشتباه و غیر قابل جبران خواهد بود."

 

فیلم (مولان) شرکت دیزنی، در محاق تحریم

مولان، که یکی از اولین اکرانهای بزرگ فیلم از زمان تعطیلی سینماها به دلیل همه ‌گیری ویروس کرونا است با اعتراض مواجه شده و درخواست‌ تحریم این فیلم مطرح شده است.

این فیلم که تولید کمپانی دیزنی است با درخواست تحریم در برخی از کشورهای آسیایی روبرو شده است.

لیو ییفی، ستاره این فیلم اکشن، اولین بار سال گذشته با اظهارنظرهایی در حمایت از پلیس هنگ‌ کنگ که به اعمال خشونت علیه معترضان طرفدار دموکراسی در این کشور متهم است، باعث برانگیختن خشم هوادارانش شد و حال فعالان تایلندی و تایوانی هم گفته‌اند که کسی به تماشای فیلم مولان نرود.

لیو ییفی، بازیگر چینی الاصل آمریکایی این فیلم، در زمان وقوع ناآرامیهای گسترده در هنگ‌ کنگ، متنی از روزنامه دولتی خلق در شبکه اجتماعی "ویبو" به اشتراک گذاشت. در این متن آمده: "من از پلیس هنگ ‌کنگ حمایت می ‌کنم. حال همه شما می ‌توانید به من حمله کنید. حیف هنگ کنگ."

به دنبال این توئیت، ترند "مولان را بایکوت کنید" در توئیتر فعال شد. پس از آن جاشوا وونگ، فعال سرشناس در توییتی نوشت: "هر کسی که به حقوق بشر اعتقاد دارد، مولان را بایکوت کند." به گفته این فعال، کمپانی دیزنی و سایر استودیوهای فیلمسازی هالیوود "دربرابر پکن تعظیم می‌ کنند" و فیلمها را با دستکاری در فیلمنامه‌ ها و ملیت شخصیتها، سانسور می‌ کنند تا از پخش فیلم‌ ها در چین که در حال حاضر دومین بازار بزرگ فیلم جهان است، اطمینان حاصل کنند.

 

ادبیات

 

اعتراض به استخدام آخوندها به عنوان دبیر ادبیات فارسی.

انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی روز دوشنبه ۲۴ شهریور با صدور بیانیه‌ ای اقدام وزارت آموزش و پرورش در استخدام دارندگان مدارک حوزوی برای شغل دبیری زبان و ادبیات فارسی را محکوم کرد و خواستار لغو این تصمیم شد. بر اساس این بیانیه که در پایگاه رسمی انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی منتشر شد، آموزش و پرورش در دفترچه آزمون استخدامی کشوری، دارندگان مدارک سطح ۲ و ۳ حوزه علمیه را، برای احراز شغل دبیری ادبیات فارسی، برابر با دانش‌آموختگان کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی اعلام کرده است.

در بیانیه این انجمن همچنین آمده است که متولیان این اقدام "به قلع ‌و قمع آموزش روشمند و تخصصی زبان فارسی در مدارس کمر بسته ‌اند" و از سوی دیگر "کورسوی امید هم از دانش‌ آموختگان پرشمار و مظلوم رشته زبان و ادبیات فارسی" دریغ کرده ‌اند.

همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش پس از تصویب "سند تحول بنیادین آموزش و پرورش" در شورای عالی انقلاب فرنگی که با نظر موافق رهبر جمهوری اسلامی و در زمان ریاست محمود احمدی‌نژاد بر این شورا انجام شد، افزایش چشمگیری پیدا کرده است.

در تازه‌ترین رویدادها در این باره، ماه گذشته یکی از معاونان ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش گفت: در سند تحول بنیادین هفت راهکار مستقیم و ۹۳ راهکار به صورت غیرمستقیم برای همکاری میان حوزه و آموزش و پرورش تبیین شده است. علیرضا حاجیان‌زاده، دبیر این ستاد نیز، هفته پیش از تدوین برنامه پنج ساله فعالیتهای ستاد در راستای تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش خبر داد.

 

گنجینه های گمبریج آنلاین شد

 کتابخانه دانشگاه کمبریج نیز مانند کاخ سفید و کتابخانه بریتانیا، تصاویر اشیاء تاریخی با وضوح بالا ( High Resolution)  را در سایت اینترنتی هنری و فرهنگی گوگل ارائه کرده است. از جمله تصاویر موجود در این مجموعه دیجیتال، عکسی از بک کتیبه سفالی ۴۰۰۰ ساله است.

کتابخانه دانشگاه کمبریج می گوید که مراجعان به این صفحه می توانند روی اشیاء زوم کنند، جزییات دقیق آنها را ببینند و همچنین "‌روایتهای بسیار جالب درباره این اجسام منحصر به فرد" را ‌بخوانند.

کتابخانه گنجینه های دانشگاه کمبریج شامل نسخه های خطی، کتاب و سایر اشیای مهم تاریخی است.

دکتر جسیکا گاردنر، از کتابداران دانشگاه کمبریج، می گوید: در شرایط کنونی مردم کمتر می توانند سفر کنند و مشارکت ما با گوگل مثال خوبی از عرضه کتابخانه برای استفاده میلیون ها نفر در سرتاسر جهان است.

بخش فرهنگی و هنری گوگل شامل شش میلیون از اشیایی است که به همه مراجعه کنندگان امکان می دهد به طور مجازی گالریهای مختلف از سرتاسر جهان ببینند.

گوگل درباره این مجموعه گفته است:‌ رسالت ما محافظت از فرهنگ و هنر جهان و ارائه آنلاین آن است تا برای همه مردم در همه نقاط جهان قابل دسترسی باشد.

 

چهار زن و دو مرد، نامزد جایزه بوکر ۲۰۲۰

فهرست نامزدهای جایزه ادبی بوکر اعلام شد. بسیاری از نامزدها از رومان‌ نویسان تازه ‌کار و نویسندگان زن انتخاب شده ‌اند. برندان تایلور، دیان کوک، سیتسی دانگارمگا، مازا منگیست و داگلاس استورات شش نویسنده‌ ای هستند که برای این افتخار ادبی در سال ۲۰۲۰ رقابت می ‌کنند.

فهرست نامزدها، که از میان ۱۶۲ کتاب انتخاب شده، روز سه شنبه 25 شهریور (۱۵ سپتامبر) در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی مجازی منتشر شد.

 این شش نویسنده‌ برای اولین بار است که نامزد گرفتن این جایزه می‌ شوند. چهار تن از آنها، دیان کوک (بیابان جدید)، اونی دوشی (شکر سوخته)، داگلاس استوارت (شاگی بین) و برندان تایلور (زندگی واقعی)، به خاطر اثر جدیدشان نامزد شدند.

سیتسی دانگارپبا به خاطر رومان "این بدن ماتم‌زده" و مازا منگیست برای "پادشاه سایه" انتخاب شدند.

چهار تن از این شش نویسنده زن هستند و دو نفر مرد. همچنین چهار کتاب از این فهرست توسط چهار ناشر مستقل منتشر شده‌ است.

به گفته مارگارت باسبی، رییس هیأت داوران، "داوران ۱۶۲ کتاب را خوانده ‌اند، که بسیاری از آنها موضوعات مهمی را پوشش می ‌دادند و برخی بسیار شبیه به هم و برخی دیگر حاوی پیش‌ بینی از آینده بودند."

برنده جایزه بوکر ۲۰۲۰ روز ۱۷ نوامبر اعلام خواهد شد.

 

نقاشی، مجسمه سازی

 

نمایش آثار سه هنرمند ایرانی در فرانکفورت

"گالری هنری شیرن"  (Schirn Kunsthalle) در ماه مارس سال جاری، خود را برای پذیرایی آثار هنری رامین و رکنی حائری‌ زاده و حسام رحمانیان آماده کرده بود اما بحران کرونا بر برنامه‌ های مارتینا واینهارت، کیوریتور نمایشگاه خط بطلان کشید.

اکنون این گالری که یکی از معروف ‌ترین مراکز هنری اروپا به‌ شمار می‌رود، تا 13 دسامبر سال جاری میزبان چیدمانها، نقاشیها، فیلمها و مجسمه‌ های این سه هنرمند ایرانی است.

چشم‌ گیرترین اثر، یک تابلوی بزرگ است که بر کف زمین نقش بسته و هیچ مهمانی نمی ‌تواند بی ‌توجه از کنار آن رد شود. این اثر پر است از نماد، چهره ‌های عجیب انسانها و موجوداتی که کیهانی به ‌نظر می ‌رسند.

سه هنرمند با الهام از تجربیات شخصی خود، پدیده‌ های اجتماعی و سیاسی و  هنر غنی ایرانی، آثار خیره ‌کننده ‌ای خلق می‌ کنند. در توضیحی که پیش ‌تر در باره این سه هنرمند ایرانی منتشر شده آمده است، آنها بعد از چند سال زندگی و کار با یکدیگر به جایی رسیده ‌اند که "حتی پروسه فکرکردن شان هم در مسیر مشترکی اتفاق می ‌افتد." دستمایه کار آنها بیش از هر چیز بحرانهای خاورمیانه، شرایط ایران، تبعید و مهاجرت، مسایل جنسیتی و سازوکارهای بازار هنر است.

آنها ویدیویی تولید کرده ‌اند که "قهرمان اصلی" آن گذشت زمان است: دوربین به آرامی روی میزهای کار و آثار هنری و غذا و قوطیهای رنگ و عکسها پرسه می ‌زند و صدایی، نام روزهای هفته را تکرار می ‌کند، "دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه ...."

 

احداث موزه برای دستنوشته ها و کتیبه های تاریخی هرات

در سالهای اخیر دهها کتیبه و سنگ نوشته آثار باستانی از روی قبرهای مشاهیر فرهنگی در هرات به سرقت رفته و برخی از آنها به خارج از افغانستان قاچاق شده است. این وضعیت مقامهای محلی در هرات را واداشته که راهی برای حفاظت از بقیه سنگ نوشته ‌هایی که بیم ناپدید شدن آنها وجود دارد و نیز آثار کشف و ضبط شده توسط نیروهای امنیتی بیابند.

در درون قلعه تاریخی اختیارالدین (ارگ هرات) در کنار موزه و آرشیو، اتاق کلانی وجود دارد که به روی گردشگران بسته است. در این اتاق دهها سنگ نوشته تاریخی و صدها تکه کاشی که اکثرا متعلق به عصر تیموری است، روی هم انبار شده است.

جاوید ضرغام، معاون اداره اطلاعات و فرهنگ هرات می‌گوید محلی که حالا این سنگها در آن گذاشته شده، معیاری نیست و این نگرانی وجود دارد که ممکن است این سنگ نوشته ‌ها به علت حبس بودن هوا و نیز شدت سرما و گرمای در فصلهای مختلف سال بیشتر آسیب ببینند. او در ادامه می افزاید که: قطعه زمینی در شمال شهر هرات برای ساخت موزه جدید اختصاص یافته است. هزینه، زمان و چگونگی ساخت این موزه هنوز روشن نیست.

آقای ضرغام گفت که فعلا در حال جمع‌ آوری هستند و هنوز کاری برای این مجموعه صورت نگرفته است. او گفت "تنها کاری که شده این است که ما آثاری با قدمت بیش از ۵۰۰ سال را گردآوری کرده ایم. در نظر داریم برای اینها موزه ‌ایی ایجاد کنیم."

 

سَر مرد ریشو پس از چهل سال، اصلی از آب درآمد

نسخه "قلابی" یک نقاشی منتسب به رامبراند، که حدود ۴۰ سال پیش با تردید در ‌اصالت آن در زیرزمین یک موزه به فراموشی سپرده شده بود، احتمال دارد که اصل باشد.  

سر مرد ریشو، در سال ۱۹۵۱ به موزه اشمولین آکسفورد داده شد، اما وقتی که یک موسسه عمده مربوط به آثار رامبراند تشخیص داد که این نقاشی کپی است، به زیرزمین موزه سپرده شد.  

پروژه تحقیقاتی رامبراند، که نقاشی را در ۱۹۸۱ بررسی کرد، گفت که احتمالا یک کپی ‌کار مدتها پس از مرگ رامبراند، این نقاشی را کشیده است. قبل از بازنگری آثار رامبراند در موزه، ان ون کامپ، مدیر آن جا تصمیم گرفت که این نقاشی نیز مورد بازبینی قرار گیرد.  

او به نشریه گاردین گفت: نقاشی "کار رامبراند است. او از این جور سرهای کوچک مربوط به مردهای پیر با قیافه ‌های نومید، غم‌زده و محزون زیاد به تصویر می‌ کشید. این نقاشی از جمله همان کارهایی است که رامبراند در حدود دهه ۱۶۳۰ در لیدن نقاشی می ‌کرده است."

 یک کارشناس تشخیص زمان نقاشی، خیلی زود تعیین کرد که تخته ‌ای که نقاشی روی آن کشیده شده، از همان درختی آمده که رامبراند تخته مربوط به نقاشی "اندرومده زنجیرشده به صخره" را آورده است. همچنین این احتمال وجود داشت که نقاشی بین سالهای ۱۶۲۰ تا ۱۶۳۰ کشیده شده باشد، حدود سی سال قبل از مرگ نقاش.  

با آن که هنوز موزه اشمولین تعیین نکرده که آیا خود رامبراند نقاش این اثر بوده است یا نه، اما شکی نیست که این نقاشی در کارگاه رامبراند کشیده شده است. تحقیقات بیشتر قرار است به زودی در این باره انجام شود.  

سر مرد ریشو، در نمایشگاه بازگشایی شده «رامبراند جوان» به نمایش درآمده است. این نمایشگاه در ماه مارس، و در اثنای تعطیلی اولیه اماکن، گالریهای هنری و موزه‌ها بسته شده بود.  

 

(در تهیه این مجموعه از تارنماهای اینترنتی: جنگ خبر، ایندپندنت فارسی، خبرآنلاین، بی بی سی، دویچه وله ، صدای آمریکا، رادیو زمانه و رادیو فردا بهره گرفته ام.)

منبع: نبردخلق شماره ۴۲۹، سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ـ ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول