طرحها و تهدیدهای سپاه برای جلوگیری از اعتراضات مردمی

زینت میرهاشمی

 

رژیم ولایت فقیه از جنبه های گوناگون دچار بحرانی بی سابقه است. علاوه بر بحران در داخل، در روابط بین المللی و مناسبات با کشورهای همسایه هر روز وضعش بحرانی تر می شود. جمهوری اسلامی به ویژه در میان مردم کشورهای همسایه به عنوان یک حکومت اشغالگر شناخته شده که سرنوشت توسعه و پیشرفت و آزادی شان به این رژیم گره خورده است.

با توجه به تنگ تر شدن حلقه فشار بر رژیم و جدی بودن آمریکا بر سر اجرای بازگشت تحریمهای شورای امنیت و خواست سه کشور بریتانیا، انگلیس و فرانسه از رژیم در رعایت مفاد برجام و عقب نشینی از کاهش تعهدات برجامی و... تا لحظه نگارش این مطلب چشم اندازی برای کاهش بحران رژیم در زمینه تحریمهای موجود وجود ندارد. در فراسوی این فشارها، وضعیت رژیم و دوام آن تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر سال جاری، گزینه ای را نمی توان پیش بینی کرد.

خامنه ای در سخنرانی خود به مناسبت سالگرد جنگ، ضمن تحسین مدیریت خمینی در جنگ ۸ ساله با عراق، امنیت رژیم ولایت فقیه را از دستاوردهای آن دانست. پس برآمد حرفهای او مانند همیشه مشروعیت دادن به جنگ و محو «دشمن» فرضی  است. پایوران رژیم خوب می دانند که در شرایطی نیستند که توان عملی کردن تهدیدهای شان از طریق جنگ را داشته باشند. برای همین است که مزورانه تنور جنگهای نیابتی در کشورهای همسایه را گرم نگاه می دارند. صدور بحران به خارج از مرزها، تولید بحران و تنش در کشورهای دیگر به عبارتی جنگ با دشمن را در خارج از مرزها کشاندن، برای حفظ امنیت رژیم و بقای آن است.

اما در میانه دشمنهای موجود، «دشمن» همیشه در صحنه برای رژیم، مردم ایران، از کارگران، فرهنگیان، پرستاران، زنان و مردانی هستند که  وضعیت موجود را بر نمی تابند و علیه ظلم شورش می کنند. ابعاد و شکل این «دشمن» طی چهل سال تغییر کرده است. اما هدف یعنی شوریدن علیه دیکتاتوری ولایت فقیه و مبارزه برای آزادی، عدالت اجتماعی و دموکراسی و... یکی است. امروزه در ردیف شورشگران، از تمامی اقشار محروم جامعه وجود دارد. این را از رنگارنگی شرکت کنندگان در اعتراضهای خیابانی و به ویژه در کاکل آن، خیزش آبان خونین ۹۸ می توان دید. قیام و طلب حق به کف خیابان و کارخانه کشیده شده است. خیابان برای رژیم دیگر امن نیست. همانطور که سران حکومت حضور خود را در میان جمعیت معترض امن نمی دانند.

رژیم علیرغم همه سرکوبهای خونین، از اعدام، شکنجه های قرون وسطایی و.... هنوز نتوانسته در میدان جنگ نا برابر با مردم ایران، پیروز میدان شود و تاکنون نشان داده که دشمن اصلی خود را مردم می داند. حاکمیت به خوبی می داند که پیروز این نبرد نا برابر، مردمی هستند که اراده کرده اند رژیم را سرنگون کنند. کافی است یک روز دست از سرکوب بردارند و همه آزاد باشند تا به خیابان بیایند، خواهیم دید که چگونه بساط ظلم و ستم رژیم برچیده می شود. می توان ارزیابی کرد که اگر خواست همه پرسی که روحانی برای مردم فلسطین پیشنهاد داده به مردم ایران داده شود، چه سرنوشتی برای جمهوری اسلامی در پیش خواهد بود.

البته حکومت و در راس آن خامنه ای با آگاهی بر این سرنوشت، نه آزادی تظاهرات خیابانی را می دهند و نه تن به همه پرسی. بنابراین همه طرحهایی که از اتاق فکر رژیم بیرون می آِید برای خاموش کردن جنگ مردم با رژیم است.

پیشنهاد جا به جایی پایتخت، از طرف قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران، آن هم با هزینه همین کارتل اقتصادی در ردیف همین طرحهای پیشگیرانه گسترش اعتراضهای همگانی و چینش نهادهای اقتصادی و اداری  آن طور که خود می خواهد است. این کارتل مافیایی بی رقیب مانند بختک بر اقتصاد ایران پنجه انداخته است.  این قرارگاه در نامه ای به حسن روحانی خواستار موافقت انتقال پایتخت به مکانی دیگر شده است.

البته تمرکز زدایی از تهران سالها پیش هم مطرح شده است. اما این بار این قرارگاه وابسته به سپاه قبول کرده که با هزینه خود این انتقال را انجام دهد. اما این که این وظیفه را سپاه پاسداران و در این شرایط بر عهده می گیرد دقیقا در راستای تمرکز زدایی از جمعیت مردم و از دور کردن نهادهای قدرت از دسترس مردم است.

راه اندازی گشتهای «عفاف و حجاب» در خیابانها برای فشار روی مردم از جمله اقداماتی است که رژیم در شرایط بحرانی انجام می دهد. جانشین سرکرده نیروی انتظامی رژیم، روز یکشنبه 30 شهریور از راه اندازی طرحهای «عفاف و حجاب» برای کنترل حجاب زنان از فضای مجازی، در خودروها و ...  خبر داد.

پلیس تهران، درست فردای روز اعدام پهلوان نوید افکاری از طریق ارسال پیامک به تعداد زیادی از شهروندان برای «کشف حجاب در خودرو» اخطار فرستاد و آنها را به «پلیس امنیت اخلاقی» احضار کرد.

دهان گشادی و لمپنیسم پاسدار حسین رحیمی، سرکرده نیروی انتظامی تهران بزرگ در رابطه با «امنیت عمومی جامعه» در روز پنجشنبه ۲۷ شهریور، رجز خوانی پاسدار حسین سلامی، سرکرده کل سپاه پاسداران برای انتقام گیری از هلاکت قاسم سلیمانی و تشکیل تیمهای ضربت سپاه پاسداران در محلات مختلف تهران، طرحهای امنیتی نظامی رژیم است که در هفته های اخیر، با اعدام پهلوان نوید افکاری و تنفر و محکومیت جهانی نسبت به آن بیش از هر هنگام مورد تنفر مردم ایران و جهان قرار گرفته است.

اعلامیه تهدید آمیز سپاه پاسداران در رابطه با پیوستن بحرین به پیمان صلح امارات و اسرائیل را هم باید در ردیف تهدیدهای تروریستی رژیم گذاشت.

سرکرده کل سپاه پاسداران، روز پنجشنبه ۲۷ شهریور، «اتنقام» از ترامپ به خاطر کشتن سلیمانی را «یک پیام جدی» به آمریکا اعلام کرد. وی تاکید کرد که اگر یک «تار مویی از سر یک ایرانی [تروریست]» کم شود، «کرک و پشم شما را به باد می دهیم.». وی همچنین بر جدی بودن تهدیدها پافشاری کرد و گفت: «همه چیز را به میدان عمل واگذار می کنیم.»

انتقام گیری قبلی سپاه در حمله به پایگاه آمریکایی عین الاسد و همزمان شلیک دو موشک به هواپیمای اوکراینی که منجر به قتل ۱۷۶ مسافر بی گناه آن شد، نمونه ای روشن از شیوه انتقام گیری رژیم است که به طرف خارجی لطمه جدی وارد نمی شود اما به مردم ایران خسارتهای زیادی تحمیل می شود.

شلیک تهدیدهای تو خالی سپاه در حالی است که ناو هواپیمابر مجهز به سوخت هسته ای نیمیتز همراه با دو ناوشکن در روز آدینه ۲۸ شهریور وارد خلیج فارس شدند. عبور این ناوها از تنگه هرمز پوشالی بودن تهدیدهای رژیم را نشان می دهد. روحانی و سرکردگان سپاه بارها گفته بودند که اگر روزی نفت نتوانند بفروشند هیچ کس اجازه عبور از این تنگه را نخواهد داشت.

همچنین تهدید پاسدار حسین رحیمی رئیس پلیس تهران در حالی است که دزدان دانه درشت و اوباشان حکومتی، امنیت و زندگی مردم را نابود کرده و این سرکرده پلیس زورش به مردم بی دفاع می رسد. وی تهدید به شکستن «پوزه و به خاک مالیدن» و شکستن «گردن» کسانی کرد که امنیت جامعه [نظام] را برهم زنند. قدرت این جنایتکاران در صدور حکم ظالمانه و غیر انسانی قطع چهار انگشت دست راست سه زندانی کودک، متهم به سرقت در ارومیه است.

حکومت با دزدی، اختلاس، فسادهای کلان، رانت خواری و چپاولگری آقازاده ها مروج و مبلغ دزدی است. وقتی خامنه ای در راس حکومت، با نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان ثروت مردم را غارت می کنند، طبیعی است که دزدی در سطح پایین تبدیل به عملی ساده می شود.

سرکرده سپاه تهران، محمد یزدی ، روز دوشنبه ۲۴ شهریور از تشکیل تیمهای ضربت در محلات مختلف خبر داد. وی علت تشکیل این تیمهای سرکوبگر را «طرح امنیت محله محور سپاه محمد رسوال الله» تهران بزرگ اعلام کرد.

تشکیل تیمهای سرکوبگر به نام «امنیت محله محور» دقیقا برای کنترل مردم و جلوگیری از شورشها و اعتراضهای مردمی است.

یکی از تهدیدهای دیگر، از طرف رئیس کل بیدادگستری آذربایجان شرقی است. وی روز ۲۲ شهریور کفت: « امنیت مردم خط قرمز مجموعه دستگاه قضایی بوده و با هرکسی که بخواهد با هر رویکرد، انگیزه و هدفی این امنیت را به نا امنی تبدیل کند با جدیت و قاطعیت برخورد خواهیم کرد.» وی از پیشنهاد تشکیل «قرارگاه مختص جلب محکومین» برای چشاندن «طعم عدالت» سحن گفت.

رژِیم در برابر بحران ورشکستگی و ایزوله شدن در مناسبات بین المللی، بر فشار و سرکوب مردم ایران افزایش داده است. اما دو نکته مهم از دید همگان روشن است. این که بعد از اعدام نوید، شرایط رژیم چه در ایران و چه در مجامع بین المللی مانند قبل نخواهد بود. دوم این که سرکوب در روحیه و اراده مردم تغییری به نفع رژیم نداده است بلکه ضرورت سرنگونی رژیم را بیش از هر هنگام به روانشناسی توده ها افزوده است.

 

منبع: نبردخلق شماره ۴۲۹، سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ـ ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول